جلاد قتلعام در سخنرانی ۳۱شهریور بهمناسبت سالروز جنگ ضدمیهنی، ضمن اعتراف وارونه به از همگسیختگی، بریدگی، تفرقه و ریزش نیروهای نظام گفت: «امروز شعار شعار اتحاد است اتحاد سپاه پاسداران... اتحاد بسیج با فراجا اتحاد نیروهای مسلح... این جلوهٔ اتحاد و وحدتی است که ما در پرتو دفاع مقدس داریم».
بخش دوم حرف جلاد درست است. تا زمانی که تنور جنگ ضدمیهنی گرم بود تمامی باندها و نیروهای نظام در سرکوب مردم و مجاهدین، زیر چتر جنگ، وحدت داشتند اما وقتی مجاهدین تنور جنگ را گل گرفتند و جامزهر آتشبس را به حلقوم خمینی ریختند، بستر اتحاد به میدان بریدگی، یأس و ریزش نیروها تبدیل شد.
پاسدار قالیباف نیز ضمن اشاره بهنقش جنگ ضدمیهنی در حفظ نظام، و تردید و سستی و ریزش در شرایط کنونی گفت: «همین که از اصول و باورهایمان دست برداریم مردد شویم از همین اعتقاد به مبانی الهی که داریم سست بشویم این دشمن ماست... اگر درجا زدیم و غفلت کردیم این دشمن درونی ماست چه در نیروهای مسلح، چه در عرصههای اقتصادی و فرهنگی... همه اینها دشمنان درونی ما هستند که ما را به سمت ضعف و فشل بودن پیش میبرد» (تلویزیون حکومتی ـ ۳۱شهریور ۱۴۰۲).
اما پیش از رئیسی و قالیباف، خلیفهٔ فرتوت ارتجاع با صراحت به «بیماری مهلک» بریدگی و ایجاد زاویه با نظام اعتراف کرد و گفت: «جاذبهها برای زاویه ایجاد کردن از این صراط مستقیم کم نیست. همیشه بوده این زاویهها. امروز بیشتر از همیشه است. اراده قوی لازم است تا در مقابل این جاذبههای شیطانی بتوانید مقاومت کنید» (سایت خامنهای ـ ۱۵شهریور).
خامنهای در همین عبارت کوتاه به سلسلهیی از ریزشها، بیانگیزگی، و زاویههایی که «همیشه بوده و امروز بیشتر از همیشه است» اعتراف میکند.
پس از خلیفهٔ ارتجاع رئیسی جلاد (۱۵شهریور) ضمن اذعان به یأس، «ناامیدی»، خستگی و بریدگی خودیها گفته بود: «در شرایطی که دشمن بهدنبال تضعیف ایمان و ایجاد یاس و ناامیدی در مردم است وظیفه دولتمردان ایجاد امید و امیدآفرینی در جامعه است... حق خسته شدن ندارید و باید با امید گامهایی بزرگ برداشت».
خامنهای و گماشتهاش همزمان، خستگی، سستی و بیارادگی و ناامیدی نیروها را معضل جدی نظام معرفی کردند. ناامیدی البته کد بریدگی در شرایط انفجاری جامعه است. شرایطی که مردم و مقاومت انقلابی پیش میروند، بحرانهای رژیم بیعلاج است و نیروهای حافظ نظام کم آوردهاند.
کریمی قدوسی عضو مجلس ارتجاع، تعارف را کنار گذاشت و به جای عبارت شیک «ناامیدی» و «یأس» گفت: «آقا میداند که رسیدن به قله، قدمهای آخرش خستگی دارد خیلیها میبرند هی دارد میگوید نبرید روحیه داشته باشید امروز روز نشاط است روز بشارت است بیایید بالا، بیایید بالا نزدیک هستید» (شبکهٔ حکومتی خراسان ـ۱۶شهریور).
آخوند جلاد پیشتر، با اشاره به دغدغهٴ خامنهای از خستگی و ریزش بازوهای سرکوبش گفت: «آخرین دیداری که رهبری با نیروهای عزیز سپاه داشتند به همه مسئولان نصیحت کردند خستگی و ناامیدی ممنوع، سخن روز ما این است همان سخنی که ایشان فرمودند خستگی و ناامیدی ممنوع. فرد امیدوار میتواند مردم را امیدوار کند کسی که خودش امیدوار نیست که نمیتواند مردم را امیدوار کند» (خبرگزاری حکومتی ایران پرس ـ۳۱مرداد ۱۴۰۲).
البته موضوع ریزش و بریدگی نیروهای نظام، خاص شرایط امروز نیست، این عارضه در جریان قیام شدت گرفت و هماکنون در آستانهٔ قیام به درد بیدرمان نظام تبدیل شده است. پاسدار حمید اباذری مشاور سرکردهٔ سپاه به صراحت گفت:
«میبینید چه کسانی کم آوردند؟ کسان زیادی را دیدیم بریدند... نمیدانم تا فردا چه خبر است چون به چشم دیدم سرداران بزرگی کم آوردند، فرماندهان خود من که لحظه لحظه جنگ را بودند زخم برداشتند و چه شجاعت ها به خرج دادند کم آوردند، مقابل ارزشها ایستادند، مقابل آقاشون ایستادند مقابل نظامشان ایستادند» (شبکهٔ حکومتی تبرستان ـ۶دی ۱۴۰۱).
به اعتراف خامنهای تردید و بریدگی در بدنه و بالای سپاه، بیماریهای مهلکی است که پیکره و اندام نظام را متلاشی میکند. وی ضمن اظهار نگرانی از سستی و از کارافتادگی پاسداران گفت: «فراموش میکنیم؛ دچار تردید میشویم، دچار شک میشویم، دچار کسالت میشویم، ناامید میشویم. اینها بیماریهایی مهلک است؛ مراقب این بیماریها باید بود» (خامنهای در دیدار با سرکردگان سپاه ـ ۲۶مرداد).