در سیامین سالگرد حماسه کبیر آرمانی و میهنی فروغ جاویدان، سرسبز و پرغرور، یاد و نام جاودانه فروغها، پیشتازان آزادی ایران، از فروغ جاودانه تا فروغ ایران و از فرو غ اشرف تا کهکشان زهره و از هزار اشرف و کانون شورشی تا آتشفشان قیامها و فروغ پیروز آزادی را گرامی میداریم.
أُولَـئِکَ عَلَیْهِمْ صَلَوَات مِّن رَّبِّهِمْ وَرَحْمَه وَأُولَـئِکَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ
بر آنان است رحمت و درودهای پروردگارشان / و همانا آنانند هدایتیافتگان.
رهاورد بزرگ فروغ، انقلاب رهاییبخش مریم بود و اینچنین استراتژی بیشکاف و استوار مجاهدین، در پرتو رهبری پاکبازشان، به برترین سلاح زمان دست یافت و با تکیه بر موج خون و رنج و شکنج در پایداری پرشکوه ۱۴ساله مجاهدان، راه گشود و الهامبخش شیفتگان آزادی شد.
آری، اینگونه بود که کاروان از راه نماند، از تنگهها و تنگناها گذشت و سرانجام در سلسله قیامها شعلهور شد و اکنون این رستاخیز فروغ است که میرود شهر به شهر، میرود کوی به کوی، کعبهاش آزادی است.
از فروغی به فروغ، نور در نور تنید
راه روشن شد و صف، دل ظلمت بدرید
کاروان دشت به دشت، کاروان شهر به شهر
تنگهها را بگذشت، تا به امروز رسید
به نام ۱۳۰۴جاودانهفروغ آزادی و جانهای شیفتهای که در راهها و شهرهای مسیر به کاروان فروغ پیوستند،
به نام شیرزنان مجاهد خلق که بیمحابا دیوار آتشها را میشکافتند و یالها و قلهها را یکی پس از دیگری فتح میکردند. آنقدر که دشمن ترسان در صحبت دهشتآلود فرماندهان جان بهدربردهاش لب به اعتراف گشود و گفت: « فکر نکنید که حالا توی تلویزیون میآیند میگویند مجاهدین چیزی نبودند، نه آقا، نه، اتفاقاً ۱۰برابر مستحکمتر، قویتر، با انگیزهتر میجنگیدن، واقعاً سخت بود جنگ با مجاهدین، واقعاً سخت بود. شما ببنید یک زن، من به چشم خودم شاهد بودم، توی تنگه چهارزبر به چشم خودم شاهد بودم که یک زن از زیر گردنه چهارزبر، مثلاً ۸کیلومتر با یک تیربار ۸-۹کیلویی با یک نوار ۲۵۰تایی ویک دونه جعبه در دستش، میکوبید مثل چی میومد بالا. اگر من میرسیدم، یا شما میرسیدی دیگه نفس راهرفتن نداشتی، ولی او وایمیساد و میجنگید...». و فرمانده مزدور دیگر میگوید: «گفتند اسلامآباد سقوط کرده برقآسا! آخر توسط کی؟! مجاهدین، ارتش آزادیبخش خلق، شورای ملی مقاومت، سازمان مجاهدین خلق ایران، با ۱۶تیپ، برقآسا اومدن حمله کردن و گرفتن، پادگان تیپ ۱ لشگر ۸۸ رو تسخیر کردن، بلافاصله با همون سرعت برقآسا حمله کرده و کرند را ۶ بعدازظهر گرفتن و ۸ بعدازظهر هم اسلامآباد سقوط کرد...».
نیروهای مجاهدین خلق جانانه جنگیدن، ببینید آدم باید منصف باشه، من یک کلمه نمیگم مذبوحانه جنگیدن، نیروهای سازمان مجاهدین خلق جانانه جنگیدن زیر آتش شدید راکتها و موشکهای ضدزره کبرای ایرانی، زیر موشکهای نیروی هوایی که از همه طرف ریخته بودن روی سر اینها، و اینها جنگیدن».
آری، عملیاتی که به فرمان فرمانده کل و با استعانت از سرچشمه خروشان عشق و معرفت آغازشد& بزرگترین تعرض ارتش آزادیبخش ملی ایران به تمامیت رژیم ضدبشری خمینی بود؛ تهاجمی بنیانکن که پسماندههای دجال، همچنان از تداعی خاطرهاش، بر خود میلرزند و زوزه وحشت سرمیدهند.
بدین ترتیب عملیات کبیر فروغ جاویدان به گفته مریم رجوی: «فاصله مابین دو منتهیالیه متفاوت در دو طرف طیف تحولات را در این سرفصل سرنوشتساز با رزم و خون رشیدترین فرزندان ایرانزمین پر نمود و آینده انقلاب نوین ایران را تضمین کرد. فاصله بین «نخستین قربانی» و «نخستین برنده» استراتژیک در صفحه شطرنج بسیار بغرنج بینالمللی و منطقهای را. آری، مقاومت انقلابی به یمن رهبری ذیصلاح و پاکبازی رزمندگانش، بر توطئههای ارتجاعی و استعماری فائق آمد و راهحل مردمی و انقلابی را در برابر هر تحول مفروض، سرفرازانه بیمه کرد».
اینچنین بود که جاودانهفروغهای آزادی، در زیر بارانی از مرگبارترین سلاحها، دیواره آتش را میشکافتند، نیروهای دشمن را جارو میکردند و تا اعماق خاک میهن پیش میرفتند. و شگفتا نسل مسعود که در همان روزهای نخستین مرداد در جبههای دیگر، در کسوت ۳۰هزار شقایق آتشین، پیروزی را در فتح بیشکاف قلهدارها یافته بودند.
راستی که فروغ جاویدان پاسخ نسل مسعود به ضرورت تاریخ، از همان آغاز جاودانه بود، عاشقانه بود، تمامعیار بود، بیچشمداشت بود. خون جاری دوران و رود خروشانی که موجدرموج پیش میرود تا دامان میهن را از لوث اهریمنان خمینی بشوید. و چه زیبا گفت آن جاودانهفروغ آزادی که «فروغ نوری است فرا راه ما که محمد حنیف آن را برافروخت و مسعود آن را به فروغ جاویدان تبدیل کرد».
روز ۲۷تیرماه ۶۷، هیولای جماران که به مدت ۸سال همچنان بر طبل جنگ ضدمیهنی میکوبید، در شوک نبرد چلچراغ و فتح شهر مهران، از نشئه بدمستیاش پرید. او که بیش از هر کس معنای شعار «امروز مهران، فردا تهران» را دریافته و از پایان زودهنگام رژیمش سخت به هراس افتاده بود، زهر آتشبس را شتابزده سرکشید تا از صاعقه سرنگونی در امان بماند و چنین وانمود کند که مردم ایران را در برابر دیوی چون خمینی هیچ مقاومتی نیست. اما شیر پرتوان ارتش آزادیبخش، در روز سوم مرداد، از دروازه سرنوشت گذشت و خمینی را ناکام بر جای گذاشت.
جمعبندی فروغ جاویدان، خیرات عظیمتری را نصیب مجاهدین و ارتش آزادی نمود و درخشندگی آن فروغ را با انقلاب مریم رهایی به اوج رساند.
و این همه، وفایی بود به پیمان توسط نسلهای مجاهد خلق و پاسخی به فرمان، که اکنون بر فراز همه فروغها، رایت فروغ پیروز سرنگونی را، توسط وارثان ۵۲سال نبرد افتخارآفرین با شاه و شیخ به اهتزاز درآورده است.
در سیامین سالروز تعرض عظیم و انقلابی فروغ جاویدان، با ایمان بیشکاف به مشی یگانه و پیروز زمانه، یعنی هزار اشرف و کانون شورشی و ارتش آزادی، با سلاح انقلابی جانانه بهمثابه تقوای برتر زمانه، پرچم فروغ را برای گسستن بند از بند رژیم به دوش میگیریم و شیپور فتح و پیروزی در رستاخیز دادخواهی را بهصدا درمیآوریم.
آری همچنان که فرمانده کل گفت: «حرف آخر را مردم ایران با کانونها و شهرهای شورشی و ارتش آزادیبخش ملی میزنند. قدر و قیام تاریخی ما اینچنین رقم میخورد».