فقر و گرسنگی ـ مسأله روز جامعه ایران
اعتراف به تحول مهم در جامعه ایران نسبت به حاکمیت ولایت فقیه و ملازمان بهفرمانش، وجهی از مواضع حاکمیت از یک طرف و وجهی دیگر از مواضع مردم و پیشتاران مبارزه برای آزادی و سرنگونی از طرف دیگر است.
واقعیت این است که دامنه سرکوب افسارگسیخته نظام ولایی شامل تمام اقشار جامعه ایران شده است. این پهنهٔ گسترده از کودک پیشدبستانی تا مسائل مبرم سیاسی و فرهنگی و اقتصادی را دربرمیگیرد. از این رو، بهطور دیالکتیکی مقابله با حاکمیت هم از کودکان ایران تا پیشتازان مبارزه برای تحقق آزادی جریان یافته است. حالا دیگر پهنه و دامنه و گسترهٔ مبارزه با حاکمیت ولایت فقیه به وسعت کشور ایران شده است.
فقر و گرسنگی ـ ارتش گرسنگان در جبههیی به وسعت ایران
در رأس این تحول مهم در جامعه ایران، باید از مبارزه محرومان رو در رو با کل نظام نام برد. اکنون مبارزه تهیدستان و ارتش گرسنگان، عامل بسیار تعیینکننده در مسیر پیشرفت و تکامل خروش و قیام ایران علیه نظام آخوندی شده است. اکنون سفرههای یک وطن غارتشده و یک ملت گرسنه است. اکنون زن و مرد ایرانی به خیابان میآید و از حاکمیت سراپا فاسد و دزد و چپاولگر، طلب حق نان و آب و معیشت میکند.
همه مصیبتهای گریبانگیر مردم ایران ناشی از سرکوب آزادی و بهدنبال آن انحصارطلبی سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی توسط ولایت فقیه و بنیادها و ارگانهای نظامی و تابعهاش میباشد. بنابراین تحقق آزادی با پافشاری بر مبارزه تمام عیار کلیهٔ اقشار جامعه ایران با سراپای حاکمیت میسر است.
رژیم آخوندی دارد راه نفس زندگی متعارف مردم را میبندد. هر روز قشر و پدیدهٔ جدیدی به اقشار و پدیدههای پیشین افزوده میشود. یکی از پدیدههای تازه، کودکان و زنان «زبالهگرد» است. هر پدیدهٔ اجتماعی که ظهور میکند، هم ریشه و هم شاخ و برگش نشان از عمیق شدن فاصلهٔ طبقاتی دارد. برای این حکومت از رهبر و رئیسجمهور و وزرا و ملازمان گرفته تا امامان جنایت جمعهاش، ذرهیی شرم و حیا و بارقهٔ انسانیت باقی نمانده است تا نسبت به این «پدیدهسازی»های ناشی از حاکمیت ولایت فقیه، اقدام بازدارنده یا برنامه و سیاستی مدنظر باشد. کارگران و زحمتکشان که خود قربانی صف اول آثار شوم این حکومت هستند، این بیشرمی دستگاه ولایت فقیه و نیز بنبست جناحهای حکومت را در قطعنامه پایانی مراسم روز جهانی کارگر که با پایداری قهرمانانه در مقابل یورشهای متعدد نیروی انتظامی و مأموران اطلاعات در مقابل مجلس ارتجاع برگزار کردند، بسیار گویا و بهجا و دقیق شرح میدهند: «جناحهای مختلف قدرت بهرغم اعترافات آشکار و نهان به این حقیقت غیرقابلانکار، هیچ برنامهیی جز تحمیل فقر و فلاکت بیشتر به میلیونها کارگر و مردم زحمتکش ایران و سرکوب اعتراضات آنان ندارند».
این حکومت تلاش کرده و میکند تا همه مصیبتها برای جامعه ایران عادی و طبیعی و ناگزیر جلوه کند، جا بیفتد و بدل به یک فرهنگ و نوعی از زندگی شود.
بنابراین شاهدیم که پهنهٔ مبارزه با نظام آخوندی همواره در حال گسترش یافتن و مشترک شدن «درد» است. این درد وقتی به رنج طبقهٔ کارگر در نظام ولایی میرسد، گویی همه دردها چون جویباری هستند که به رود آن میریزند.
فقر و گرسنگی ـ چند ویژهگی مراسم امسال
اعتلای تئوریک و عملی مبارزات کارگران و زحمتکشان ایران با نظام ولایت فقیه و خروش و پرخاش و شورش آنان علیه حکومت، فصل جدیدی از عزم مردم ایران برای مقابله با تمامیت این رژیم را مهر میکند. اکنون کارد حق زندگی و نفس از جانب زحمتکشان به استخوان و ستون خیمه نظام آخوندی گذاشته شده است. روند رو به رشد نفی تمامیت کانون فساد و غارت و چپاول و استثمار، دارد به «بودن و نبودن» میانجامد.
فراخوان به تجمع روز جهانی کارگر از جانب ۵اتحادیه مستقل کارگری و نیز قطعنامهٔ پایانی آن، برگی از اتحاد و روشنگری جامعهٔ کارگری و زحمتکشان ایران برای استمرار حقخواهی و پایداری در مقابل تعدی فاشیسم آخوندی میباشد. اتحادیه مستقل کارگران، تمام اقشار ستمدیده مردم ایران را مخاطب قطعنامه خود میداند و اتحاد همگان را برای براندازی دیکتاتوری میطلبد: «فرخنده باد اول ماه مه روز همبستگی جهانی طبقه کارگر، همبستهتر باد اتحاد کارگران، معلمان، بازنشستگان، پرستاران، دانشجویان و عموم تودههای زحمتکش مردم ایران برای رهایی از فقر و فلاکت و استبداد».
یکی دیگر از ویژهگیهای مراسم روز جهانی کارگر، قرائت قطعنامه توسط یک زن کارگر بود. این تصمیم بهطور نمادین خبر از ایستادگی زنان کارگر و پایداری آنها، در برابر زنستیزیِ ذاتیِ ایدئولوژی ولایت فقیه و آخوندیسم حاکم بود.
ویژهگی دیگر مراسم امسال، اتحاد و همبستگی کارگران در استفاده از تصویر و تبلیغ برای رساندن پیام و خواستههای گردهماییشان به سراسر ایران و صفحات مجازی در اینترنت بود. تصویرها گویا این بود که زحمتکشان ایران به ضرورت تشکل و سازماندهی برای تحقق خواستهیشان بیش از پیش پاسخ دادهاند.
ویژهگی دیگر این مراسم ـ که ناشی از اتحاد و همبستگی کارگران است ـ فراخوان فیالفور آنها و سماجتشان برای آزادی همکارانشان بود که همان روز بهدست نیروهای انتظامی حکومت دستگیر شده بودند. سراسری کردن این فراخوان و فشار بر قضاییهٔ تحتامر خامنهای، باعث شد که حکومت در وحشت از گسترش اعتراضات، دستگیرشدگان را آزاد کند.
فقر و گرسنگی ـ آتشفشان نهفته در کاریزهای ایرانزمین
وجه بارز رشد مبارزه طبقاتی علیه حاکمیت فرعونی خمینی و خامنهای به یک خواستهٔ سیاسی بالغ گشته است. این بلوغ هم از سیاسی شدن همهچیز در جامعه ایران بهدلیل سرکوب همه چیز و همهٔ اقشار حاصل شده است.
یکی از نشانههای سیاسی شدن همه چیز در جامعه ایران و مقابله با تمامیت نظام آخوندی، قطعنامهٔ مراسم روز جهانی کارگر سال ۹۷ میباشد. بندهایی از این قطعنامه را باید بهمثابه آتشفشانی نهفته در کاریزهای ایرانزمین تلقی کرد که ایدئولوژی و سیاست حاکمیت ولایت فقیه را به آوردگاه سراسری مردم ایران میکشاند:
«ـ پایان دادن به امنیتی کردن اعتراضات صنفی و مدنی، لغو مجازات اعدام و شلاق، لغو کلیه احکام صادره علیه فعالان کارگری، معلمان و دیگر جنبشهای آزادیخواه و عدالتطلب و آزادی بیقید و شرط همهٔ معلمان و فعالان سیاسی و اجتماعی در بند.
ـ آزادی بیقید و شرط ایجاد تشکلهای مستقل، اعتصاب، اعتراض، راهپیمایی، تجمع، اندیشه و بیان، احزاب و مطبوعات.
ـ ممنوعیت کار کودکان و فراهم کردن امکانات زندگی، تحصیل رایگان و برابر برای همه کودکان فارغ از تعلق خانوادگی، جنسیت، قومیت و مذهب مطابق با استانداردهای پیشرفته امروزی.
ـ برچیده شدن حجاب اجباری، برچیده شدن تمامی قوانین تبعیضآمیز نسبت به زنان و برابری کامل و بیقید و شرط حقوق زنان و مردان در تمامی عرصههای زندگی اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و خانوادگی».
فقر و گرسنگی ـ زنگار با سنگ مرمر چه تواند کرد؟
حالا این خامنهای و دستگاه حاکمیت است که در مقابل این خواستهها، در بنبست ایدئولوژیک و سیاسی گرفتار آمده است:
ـ اگر به پرداخت این حقوق مسلم و حق ملت تن دهد، امضای نفی حاکمیت آخوندیسم را مهر کرده است.
ـ اگر وضعیت موجود را ادامه دهد، با توجه به ناکارآمد بودن رعب و سرکوب در مقابل مردم و با رسیدن کارد ظلم و جنایت حاکمیت به استخوان مردم ـ خاصه کارگران ـ عواقب بس سنگینتری دامن کلیت نظام را خواهد گرفت و خیمه و ستون خیمهاش را از بن خواهد کند.
ـ اگر از آنچه کرده، عقبنشینی کند و امتیاز بدهد، گلولهٔ بهمنی که شکل گرفته، راه خواهد افتاد و آثار و پیامدهای آن با تصاعد هندسی علیه خامنهای و اصل ولایت فقیه بالا خواهد رفت.
اکنون قدرت نبرد طبقاتی علیه استثمارگران اصلاحطلب و اصولگرا، ندای سیاسی کل جامعهٔ ایران را به فرشتهٔ شیردل آزادی در مقابله با دیو آخوندیسم قرون وسطایی بالغ نموده است...