روز پنجشنبه ۱۲مهر ۹۷ در بروکسل پایتخت بلژیک یک سیمنار در اعتراض به تروریسم دولتی آخوندها برگزار شد.
فارغ از هر خبر و تفسیر و تحلیلی درباره تروریسم رژیم یا واکنشهای جهانی نسبت به آن، فارغ از هر موضعی که هر کس میتواند در قبال وقایع مختلف داشته یا نداشته باشد،
فارغ از هر اختلاف سلیقه سیاسی سطحی یا ریشهیی که هر کس میتواند با هر کس یا هر جریان سیاسی دیگری داشته باشد، اما شنیدن صحبتهای سناتور آمریکایی رابرت توریسلی، نکاتی دارد که نباید نشنیده از آنها گذشت و رد شد.
در دنیایی که مردم عموماً کمتر حوصله خواندن متنهایی بیشتر از یک «پست یا توئیت» دو سه خطی را ندارند، باید مطمئن بود که بعضی حرفها را نشنیده رد شدن، باعث از دست دادن «درک» نکاتی میشود که شنیدنشان ضروری است.
یکی از آن شنیدنیهایی که نباید از آنها گذشت، بخشی از سخنان همین سناتور آمریکایی در همان سمینار است.
سخنان توریسلی
توریسلی گفت:
من کاملاً آگاهم که اگر امروز زندهام و در آن اقدام تروریستی که رژیم ایران قصد داشت در گردهمایی مقاومت انجام دهد قربانی نشدم بهخاطر خنثی شدن آن توطئه است.
برخی اوقات آرزوها و واقعیتها بر هم منطبق میشوند. اما برخی اوقات خیر. ما مدتها آرزو داشتیم که رژیم ایران رفرمپذیر شود. اما اکنون میدانیم که آنچه که روز ۹تیرماه خنثی شد، یک واقعه منفرد نبود.
شبیه این اقدامات در آمریکا کشف شد.
شبیه این اقدام در آلبانی خنثی شد.
یک روند رو به ظهور از طرحها و اقدامات تروریستی رژیم در حال ظهور است.
این روند بهخوبی در تاریخ شناخته شده است. وقتی که یک رژیم دیکتاتوری، در داخل خاک خود به چالش کشیده میشود به چنین اقداماتی روی میآورد.
اکنون ۹ماه است که مردم ایران بهپا خاستهاند. جواب رژیم جنایت در حق تظاهرکنندگان بوده است. این اقدامات تروریستی نشاندهنده سرخوردگی رژیم از مقابله با این تظاهرات است.
برای مدت زیادی ما خیالمان را راحت میکردیم که چون قدرتمند هستیم مورد حمله تروریستی قرار نخواهیم گرفت.
اکنون وزارت اطلاعات رژیم میخواهد این قدرت را به آزمایش بکشد. آن هم توسط دیپلماتهای تروریستش. روبهرو نشدن با این حقیقت یعنی پذیرفتن از دست رفتن جانهای بیگناه.
آنچه دولت آلمان و بلژیک و فرانسه اکنون دارند میکنند آن چیزی است که یک دموکراسی باید در مقابل تروریسم دولتی انجام دهد.
توریسلی در مورد سیاست و منفعت اقتصادی
توریسلی گفت:
من میدانم که موضعگیری در قبال تروریسم رژیم ایران بهای اقتصادی دارد. اما آیا این واقعاً ارزش از دست دادن جانها در اروپا را دارد؟ آیا این منافع اقتصادی ارزش آن را دارد که بعد از ۲۰۰سال تلاش برای پایهگذاری آزادی در کشورهایمان اجازه بدهیم این اقدامات در جلوی چشممان اتفاق بیفتد؟
یک دیپلمات ایرانی نمیتواند اجازه داشته باشد که در اروپا سفر کند، مواد منفجره منتقل کند و برای کشتار ایرانیها و اروپاییها و آمریکاییها طراحی بکند.
ما نمیتوانیم به این اجازه بدهیم.
اگر نمیتوانیم به این اجازه بدهیم، پس باید بگوییم وزارتخارجه رژیم ایران باید بهعنوان یک ارگان تروریستی نامگذاری شود.
تحریمها دارد کارگر میشوند.
توریسلی و خواست مردم ایران
توریسلی گفت:
مردم ایران در خیابان هستند و جانشان را برای آزادی ایران میدهند.
آنها از ما نمیخواهند که برایشان بجنگیم.
آنها از ما نمیخواهند که خونمان را برای آزادی ایران بدهیم.
آنها فقط می خواهند که؛
ما برویم با کس دیگری معامله کنیم.
پولمان را جای دیگری خرج کنیم.
آنها از خیابانها دارند به ما پیغام میدهند؛
اگر نمیخواهید کمک کنید، لااقل آسیب نرسانید!