اخبار قیام و خیزش و اعتراض و مقاومت مردم قهرمان بلوچستان در زاهدان و سراوان، بهرغم تلاش زبونانهٔ حکومت آخوندی در فضای مجازی جلوی چشم همگان است. خبرگزاری صدا و سیمای آخوندی در ۶ اسفند به سبک و سیاق آخوندی این تصاویر را «سند سازی دروغین برای برهم زدن آرامش» خواند!
در مقابل این مردم ستمدیده، جنایت و حقارت مشمئز کنندهٔ سپاه و بسیج و نیروهای سرکوبگر ولایت مطلقهٔ فقیه عیان و آشکار است. اما شاید هر آنچه باید یا میتوان گفت در همین یک قاب خلاصه شده است!
نه تصویر سمت راست از روستاهای دورافتادهٔ هند یا پاکستان و افغانستان گرفته شده و نه تصاویر سمت چپ از برن و بازل سوئیس یا بورلی هیلز لسآنجلس در آمریکا!
همهٔ تصاویر از همین آب و خاک و همین مرز پرگهر است. اما مشکل اینجاست که «گهر» هایش را یکی به غارت میبرد و «خاک» اش را بر سر باقی مردم میریزد! این مردم قربانی دو نظام دیکتاتور و غارتگر هستند، اما تا دیروز همین آخوندها، محرومیتهای مردم بلوچ را به گردن «طاغوت» میانداختند، اکنون پس از بیش از چهل سال...
وقاحت بیحد و مرز آخوندی!
چاه باطل و وقاحت آخوندی را پایانی متصور نیست! در حالی که بیمارستانها در شرایط کرونایی از شهدا و مجروحان شلیکهای بیدریغ تفنگداران بیقلب و مغز سپاه زبون خامنهای پر شده است، رفع و رجوع ناشیانه و دروغهای سخیف حکومتی یک پس از دیگری تولید و منتشر میشود!خونآخو
اولین آنها این بود که شلیکها از «آن سوی مرز» انجام گرفته است! زهی وقاحت! سایت حکومتی انتخاب این موضع سخیف را از قول مزدور محمد هادی مرعشی، معاون امنیتی انتظامی استاندار سیستان و بلوچستان در ۵اسفند ۹۹ منتشر کرد!
فردای سخنان مرعشی، همین سایت انتخاب، با سوءاستفاده از «کوچه علیچپ» فیلمهای تهاجم اعتراضی مردم به فرمانداری سراوان را ندید گرفته و ادعا میکند که حتی «خون از دماغ کسی نریخته!» (چه بسا این مزد بگیران دروغ نویس که قلمشان را در خون مردم میزنند، خونهای سر و قلب و سینهٔ شهدا و مجروحان را در آمار «خون دماغ» نمیشمارند!)
البته اگر پس از چندی، چنانچه عادت معهود خامنهای و شرکایش است، شلیکها به «دشمنان» نظام و سیا و موساد و ام آی۶ نسبت داده شد شگفتزده نشوید! کما اینکه سایت انتخاب در ۷ اسفند خبر از «حملهٔ گروههای شرور به بهانهٔ انتقام کشتههای جعلی» داد و ژرفای چاه وقاحت را به رکوردی تازه رساند!
لیسه بر تیغ جلاد!
مزدوران حکومتی یا مستقیم با چماق و چاقو و تفنگ رو در روی مردم ایران ایستادهاند، یا کارشان نشر اکاذیب آخوند پسند برای لیسیدن و پاککردن خونهای روی تیغ و دست و کفش دژخیمان است. دربارهٔ درد کهنه و جانسوز مردم کردستان و بلوچستان که از شدت فقر و فلاکت به ناچار به سوختبری دست میزنند، این «خون لیسی» به این روش انجام میگیرد که نام «قاچاق» بر تنها ممر درآمد این مردم سختکوش و ستمدیده میگذارند. تا با این نام، مجوز شلیک به مردم را توجیه کنند.
چه کسی سخن از «قاچاق» میگوید؟!
در اخبار همین حکومت پلید بارها و بارها به آمار کلان «قاچاق» رسمی اشاره شده است. کار به جایی رسید که ترم «برادران قاچاقچی» پاسدار محمود احمدینژاد که به سپاه پاسداران اشاره میکرد، شهرهٔ عام و خاص شد!
شیخ بنفش و مزدوران حقیر باند مغلوب نیز بارها به قاچاق ۲۰ تا ۲۵میلیارد دلاری و حتی بیشتر اشاره کردهاند. کار به جایی میرسد که از سالها پیش تاکنون، حجم قاچاق در نظام ولایت را معادل حجم فروش نفت (در روزگار پیشاتحریم!) ارزیابی کردند (خبرگزاری تسنیم ۱۹اردیبهشت۹۶).
مهرههای حکومتی در هر دو باند نیز دستاندرکاران این قاچاق را بارها و بارها معرفی کردهاند که شامل سپاه و سرکردگان آن تا وزرا و آقازادههای هر دو باند هستند.
بسیار خوب! چه کسی پاسخ میدهد که چرا «قاچاق» سوختبران ستمدیدهٔ بلوچ و کولبران کردستان منجر به هیچ باستی هیلزی نشده است؟ اگر اینان «قاچاق» میکنند، چرا کاخها و ویلاهای مهرههای حکومتی آبادتر و بلندتر و مجللتر میشود؟ چرا این «قاچاقچیان» در کپر و خانههای خشت و کاهگلی زندگی میکنند؟
حنای دروغهای آخوندی مدتهای مدیدی است که دیگر رنگی ندارد. مردم ایران هم مدتهای طولانی است که حسابشان را با این حکومت «حق» کردهاند. هراسی که این روزها سراپای نظام را دربر گفته، نشان میدهد که تا اندرونی بیتالعنکبوت نظام هم همه میدانند که چه در پیش روی حاکمیت ولایت فقیه است!