فقر و ستم و سرکوبی که نظام ولایت فقیه علیه مردم بهویژه جوان و نخبگان کشور اعمال کرد باعث افزایش موج مهاجرت در سالهای اخیر شده است.
بر اساس گزارش روزنامه همدلی ۱۰آبان۹۹ ایران با حدود ۶۰هزار درخواست [درخواست پناهندگی در کشورهای خارج] رتبه دهم در میان کشورهایی را دارد که مردمش آنجا را مناسب زندگی نمیدانند.
مردمی که از ایران تحت حاکمیت آخوندها فرار میکنند کسانی هستند که بهلحاظ اقتصادی و سیاسی امیدی به آینده خود ندارند.
البته این امر به این معنی نیست که سایر مردمی که ناگزیرند در کشور زندگی کنند امیدی به آینده دارند، بلکه آنان نیز در ناامیدی کامل نسبت به بهبود وضعیت زندگی راه و چارهای جز زندگی در کشور ندارند.
در این رابطه خبرگزاری ایلنا ۲۹مهر۹۹ نوشت: «هجرت، حکایت خیلیهاست که دیگر به تغییر، امید ندارند و ترجیح میدهند کولهبار غربت را بر دوش بگیرند و به خیال آیندهای که ممکن است بهتر باشد، بروند. اینکه چه فشارها و سرخوردگیهایی باعث شده که شهروندان یکی از ثروتمندترین کشورهای دنیا ترجیح میدهند به هر قیمتی از آن بگریزند و چه کسانی مسئول این اوضاع هستند، تحقیقاتی مفصل از سوی اهلش میطلبد».
مردم آنچنان از این رژیم متنفر و جوانان و نخبگان طوری از آینده خود ناامید هستند که بهگفته فرشاد مومنی یک کارشناس حکومتی «تقریباً ۳۰درصد دانشجویان مورد بررسی تمایل به مهاجرت داشتند اما با این جهتگیریهای نابرابرساز، این تمایل به ۶۳درصد رسیده است». (خبرگزاری ایلنا ۲۹مهر۹۹).
آیا غیر از این است که اساساً جمعیت ۶۳درصدی دانش آموختگان و دانشجویان دانشگاههای کشور از ظلم و استبداد این رژیم و فقر گستردهیی که در میان مردم بهوجود آورده فرار میکنند؟
جوانانی که در منتهای نفرت و خشم و ناامیدی، بعد از فارغالتحصیلی یا بیکار هستند و یا مانند دانشجویان منطقه غرب و شرق کشور ناگزیر تن به کولبری و سوختبری میدهند.
پیش از این رضا فرجی دانا وزیر سابق علوم در کابینه روحانی اعلام کرد: «هر سال ۱۵۰هزار نفر از نخبگان ایران، کشور را ترک میکنند. یعنی ماهی ۱۲هزار و۵۰۰نفر و یا روزی ۴۱۰نفر از مغزهای کشور بدون قصد بازگشت به خارج سفر میکنند».
سفر بیبازگشتی که بهگفته وزیر سابق علوم، باعث میشود «سالانه ۱۵۰میلیارد دلار به کشورهای دیگر کمک کنیم این در حالیست که کل بودجه دولتی کشور به ۷۰میلیارد دلار بالغ میشود. یعنی برای هر یک دانشآموخته مهاجرت کرده، یک میلیون دلار ضرر میبینیم. ضرری که باعث شده ایران در زمینه فرار مغزها در میان کشورهای دنیا در رتبه دوم قرار گیرد». (خبرگزاری ایسنا ۲۹اردیبهشت۹۳)
جدا از دانشجویان و نخبگان دانشگاهی بسیاری از مردم نیز که از ترس به خطر افتادن آخرین اندوخته و رمق زندگیشان در کشورهایی نظیر ترکیه، امارات و… تن به هر کاری میدهند.
افزایش موج مهاجرت پرستاران هم طوری است که اخیراً موضوع گزارش رسانههای داخلی و خارجی شده است.
آنها زیر فشار طاقتفرسای کار، نداشتن حقوق و ایمنی شغل مجبور به ترک کشور میشوند آن هم در شرایطی که کشور با بحران کرونا مواجه است.
در رابطه با مشکلات پرستاران و مهاجرت آنها آرمین زارعیان رئیس هیأتمدیره نظام پرستاری تهران اعلام کرد: «متأسفانه در اوایل بحران کرونا برخی بیمارستانهای خصوصی پرستاران خود را تعدیل کردند و همین موضوع باعث رقم خوردن این اتفاقات شده است. شاهد هستیم که همین پرستاران به کشورهای دیگر مهاجرت کردهاند، آمار دقیقی از مهاجرت پرستاران وجود ندارد اما درخواستهای پرستاران برای مهاجرت چند برابر افزایش یافته است. آمار دقیق مهاجرت را وزارت امور خارجه باید اعلام کند، متأسفانه امروز شاهدیم روزانه ۲۵۰پرستار درخواست مهاجرت به خارج از کشور را دارند. این درخواست مهاجرت دلایل مختلفی دارد، از خستگی و فرسودگی ۸ماه کار مداوم و شبانهروزی با شیوع کرونا گرفته تا پرداخت نشدن چند ماه حقوق آنها و تا استخدام موقت که امکان استفاده از بیمه و بسیاری دیگر از مزایا را نمیدهد» . (خبرگزاری فارس۱۰ آبان۹۹)
در کنار اینها مهاجرت مردم فقیر هم که توانایی مالی برای پرداخت هزینههای سنگین آن را ندارند صحنههای دردناکی را رقم زده است. کسانی را برای پناهندگی در کشورهای اروپایی در آبهای خروشان دچار حادثه شده و جانشان را از دست دادهاند.
آخرین نمونه دردناک آن در روزهای اخیر خانواده ۵نفره ایراننژاد از اهالی سردشت است که هنگام عبور از کانال مانش طعمه دریا شدند و جان باختند.
به گفته آشنایان و اقوام نزدیک این خانواده، رسول ایراننژاد پدر این خانواده کارگر بوده، داروندار خود را فروخته و مقداری هم از آشنایانش قرض کرده بود، به این امید که وقتی به انگستان رسید زندگیاش را سروسامان داده و قروض دریافتی را هم پرداخت کند.
کمال حسینپور عضو مجلس ارتجاع از سردشت و پیرانشهر در مورد مهاجرت مردم منطقه گفت: «این موضوع از حدود پنج ماه پیش در سردشت شروع شده است؛ تا جایی که تاکنون بیش از هزار نفر از مردان و زنان جوان سردشتی از کشور مهاجرت کردهاند. بیشتر این مهاجران را مردان و حدود ۲۰ تا ۳۰درصد را مردمی تشکیل دادهاند که بهصورت خانوادگی اقدام به مهاجرت کردهاند». (سایت رویداد ۲۴ ـ ۹آبان۹۹).
حسینپور عضو مجلس ارتجاع ضمن اشاره به گسترش فزایندهٔ فقر و جبری که مردم را وادار میکند تن به هرکاری بدهند گفت: «شرایط بهگونهیی شده که مردم مانند آقای رسول ایراننژاد که جان خود و خانوادهاش از دست رفت، هر چه دارند میفروشند و با کمک قاچاقچیان کشور ترکیه به این کشور رفته و از آنجا راهی اروپا میشوند. مهاجرت زمانی صورت میگیرد که فرد قادر به تأمین معیشت و ادامه زندگی در منطقه خود نباشد» (سایت تابناک ـ ۱۰آبان ۹۹).
مهاجرت به خارج کشور و فرار از جهنمی که آخوندها در کشور ساختهاند، در شرایطی است که ایران بهلحاظ منابع یکی از هفت کشور ثروتمند جهان است و دارای غنیترین ذخایر معدنی، طبیعی میباشد.
امروز دیگر بر کسی پوشیده نیست که علت این همه آوارگی، بیپناهی، فقر، تبعیض و نابسامانی مردم چیزی نیست جز اینکه این منابع در جهت رفاه و آسایش مردم قرار نگرفته و تماماً در خدمت سپاه سرکوبگر پاسداران و سایر سردمداران رژیم، یعنی نهادهای وابسته به بیت خامنهای قرار گرفته است و جیب گشاد آنها پر شده است.
به گواه کارشناسان شاخصهایی نظیر فرار مردم از کشور و پناهندهشدن آنها در کشورهای دیگر نشاندهنده وضعیت فساد، تبهکاری و اختناق در ایران تحت حاکمیت آخوندی است.