نیروهای اشغالگر آلمانی در سال ۱۹۴۰ پس از اشغال مناطق غرب و شمال کشور فرانسه یک دولت دستنشانده را به ریاست مارشال پتن بهرسمیت شناختند. فرانسه در زیر چنگالهای یک نیروی وحشی مهاجم دست و پا میزد و به نظر میرسید که دیگر مقاومت فایدهای نخواهد داشت. در این شرایط یکی از افسران ارشد فرانسوی که به انگلیس رفته بود، از طریق رادیو دوباره شعلهٔ امید و مقاومت در بین مردم را زنده کرد. او اعلام کرد که مبارزه علیه اشغالگر را با رهبری خودش ادامه خواهد داد و بهمرور توانست با گردآوری سایر افسران و آزادیخواهان تشکیلاتی راه بیندازد که سهم شایانی در آزادسازی فرانسه داشتند. این رهبر نهضت ِ «فرانسهٔ آزاد» کسی جز ژنرال دو گل نبود. او بسیاری از اعضای مقاومت فرانسه که شبکهیی از مقاومت را تشکیل میدادند به مأموریت آزادسازی میهن اعزام کرد و ژان مولن استاندار جوان را که بهعلت ایستادگی در برابر نازیهای اشغالگر مورد شکنجه و آزار قرار گرفته و مخفیانه به انگلیس و دیدار دو گل رفته بود به ریاست شورای ملی مقاومت فرانسه منصوب نمود.
در سال ۱۹۴۴، متفقین از شمال فرانسه به نیروهای آلمانی حمله کردند. پاریس در ۲۵ اوت ۱۹۴۴ با همکاری مشترک نیروهای محلی و نیروهای «فرانسهٔ آزاد» که هر دو تحت رهبری دو گل بودند، طعم شیرین آزادی را دوباره چشید. در آن روز قهرمان ملی فرانسه، «ژنرال دوگل» بود که میگفت: «پاریس ابتدا تحقیر شد، پاریس خرد شد، پاریس در هم شکست، پاریس شهید شد، اما پاریس آزاد شد... پاریس به دست خود آزاد شد».
کنفرانس مقاومت ایران در پاریس
روز چهارشنبه ۷ آذر تعدادی از نمایندگان مجلس ملی و سنای فرانسه و شماری از شخصیتهای آزادیخواه فرانسوی از سلالهٔ مبارزان مقاومت فرانسه و فرزندان ژنرال دو گل که آرزو دارند روزی تهران نیز «به دست خود آزاد» شود، در کنفرانس «ایران - تغییر رژیم، گرهگشایی از بحران خاورمیانه» در پاریس شرکت کردند.
آقای آندره شاسین کاندیدای پیشین ریاست مجلس ملی فرانسه، رئیس گروه «چپ دموکراتیک و جمهوریخواه» و رئیس کمیته پارلمانی برای یک ایران دموکراتیک ریاست کنفرانس را برعهده داشت، دربارهٔ علت تشکیل چنین کنفرانسی با حضور خانم رجوی گفت: «فرانسه همواره نماد آرمانهای آزادی و مقاومت در برابر ظلم بوده است. بنابراین، وظیفه داریم امروز برای تروریستی اعلام کردن سپاه پاسداران اقدام کنیم و خواستار تحریمهای شدیدتری علیه مسئولان نقض حقوقبشر در ایران باشیم. ضروری است که از آرمانهای مردم ایران حمایت کنیم و حق طبیعی آنها را برای مقاومت در برابر ظلم بهرسمیت بشناسیم، همانطور که در اعلامیه حقوقبشر و شهروندی فرانسه در سال ۱۷۸۹ تصریح شده است. این مقاومت امروز در اقدامات شجاعانهٔ کانونهای شورشی در داخل ایران به چشم میخورد».
در ادامه آقای فیلیپ گوسلن نمایندهٔ مجلس ملی فرانسه و نایبرئیس کمیته پارلمانی برای یک ایران دموکراتیک جملات انگیزاننده ژنرال دو گل را پس از آزادی پاریس تکرار کرد و در مقایسهای جالب افزود: «امروز هم ایران تحقیر شد، در هم شکست و شهید شد ولی آنچه ما میخواهیم این است که ایران توسط مردم خودش آزاد شود».
این شخصیتهای برجستهٔ فرانسوی کسانی هستند که خود را میراثداران ارزشهای مقاومت در فرانسه و «فرزندان انقلاب فرانسه» میدانند. آنها وظیفه خود میدانند که برای برقراری «آرمانهای آزادی» در همهٔ جهان از جمله ایران آخوندزدهٔ ما با مبارزان راه آزادی همبستگی کنند.
دیگرانی همچون آقای ژان پیر برار نماینده و شهردار پیشین با توصیف خود بهعنوان یکی از «فرزندان انقلاب فرانسه»، آقای لوگاره مدیر مرکز مطالعات خاورمیانه (فمو) و شهردار پیشین منطقهٔ یک پاریس با تأکید بر «ارزشهای جمهوری»، خانم کریستین آریگی نماینده مجلس فرانسه و... بر همین همبستگی تأکید کردند.
نفی «کوکوی سلطنتی»!
فرزندان راستین ارزشهای جمهوری در فرانسه، نمایندگان مردمی هستند که از سال ۱۷۸۹ به این طرف تجربهٔ انقلابهای بسیاری را در ترکش تاریخی خود اندوختهاند. آنها اگر چه در انقلاب کبیر فرانسه از شر سلطنت لویی شانزدهم خلاص شدند اما در دهههای بعدی چندین بار دیگر اسیر سلطنت خاندانهای بوربون و اورلئان و امپراطوریهای بناپارتها شدند به همین دلیل نسبت به بیدادگری اشرافیت فرصتطلب، آگاهی عمیقی دارند.
بنابراین طبیعی است که آنها با دیدگاههای آرمانخواهانهٔ خود برای جمهوری دموکراتیک آینده ما نیز جایی برای خوابهای پنبهدانهٔ یک شاهزاده برای مصادرهٔ انقلاب نبینند: «شاهزادهای که در آمریکا پناهنده شده و در مصاحبهیی میگوید که اگر فرصت بازگشت به ایران را داشته باشد، آنچه بیشتر از همه در این بازگشت برایش پشیمانکننده خواهد بود، سبک زندگیاش در آمریکاست. میهنپرستی او بسیار گویا است!... یک گونه پرنده وجود دارد که همه میشناسیم و آن کوکو است و کوکو چه میکند؟ در لانه دیگران مستقر میشود. کوکو لانه را درست نمیکند، بلکه گونههای دیگر حیوانات آنرا میسازند و کوکو جای آنها را میگیرد. و خب، شاهزاده میخواهد همین کار را انجام بدهد. او میخواهد در لانهیی که عناصر آن با ریختن خون جمع شده، گرم شود. بنابراین نباید اجازه این مصادره را داد» (از صحبتهای آقای ژان پیر برار که خودش سالها قبل به ایران سفر داشته و ارعاب ساواک را دیده است).
امید به تغییر!
وجدانهای بیدار و آگاه فرانسوی که در این کنفرانس شرکت داشتند، کسانی هستند که خون اندیشمندان دورهٔ روشنگری قرون ۱۷ و ۱۸، پیشتازان انقلاب کبیر فرانسه، مبارزان جانبرکف کمون پاریس، اعضای مقاومت ملی فرانسه و... در رگهای آنها جاریست. همچنین بهیمن تلاشهای اعضای مقاومت ایران نسبت به اخبار و اوضاع سیاسی کشور ما آگاهی کامل دارند و اخبار قیامهای سراسری در سالهای گذشته را در همراهی با این مقاومت دنبال کردهاند.
آنها با استقلال و خودکفایی مقاومت ایران و گسترش واحدهای مقاومت در ایران آشنایی دارند و با «کانونهای شورشی» حس پیوند و همخونی دارند. همچون آقای ژرار وسپیر، بنیانگذار مدیای «جهان رمزگشایی شده» میگویند: «کانونهای شورشی، ما این کلمه را اینجا در فرانسه میشناسیم؛ ما به آن علاقه بسیاری داشتهایم».
به همین جهت با تأکید بر همان جمله ژنرال دو گل که گفته بود «پاریس به دست خود آزاد شد»، معتقدند تغییر در ایران نیز به دست کانونهای شورشی محقق خواهد شد: «تغییر جادویی رخ نخواهد داد. شما میدانید و امشب شنیدهاید که تغییر از درون خواهد آمد و این تغییر، یک نام دارد: کانونهای شورشی که بهطور نوبتی اقداماتی نظیر نوشتن شعار بر روی دیوار، سوزاندن پوسترهای رژیم و پرتاب کوکتل مولوتوف به ساختمانها و نیروهای امنیتی را انجام میدهند. و چه چیزی در ذهن آنهاست؟ امید. آنها امید به تغییر دارند؛ امید به حکومت و سیستمی جدید با برنامهٔ ۱۰مادهای».