728 x 90

سهره‌ها در آینه و جیغ‌ها از هاویه

استقبال مجاهدان اشرفی از مریم رجوی بعد از هجرت بزرگ
استقبال مجاهدان اشرفی از مریم رجوی بعد از هجرت بزرگ

در هفته ۳۰مهر که گرامی‌داشت انتخاب مریم رجوی به‌عنوان رئیس‌جمهور مقاومت برای دوران انتقال می‌باشد، به‌جاست که به وجهی از تبلیغات و واکنش‌های رژیم آخوندی نسبت به مریم رجوی پرداخته شود.

 

شکست تابو و شوک ماموت

مریم رجوی با انقلابی که سال ۱۳۶۴ در درون مجاهدین پی‌افکند، تابو و بتی را شکست که ظرفیت درک و تحلیل درست آن، در قاموس اندیشه جنسیتی که تاریخ بشر را به گروگان گرفته است، نمی‌گنجد. ضربه‌یی که مریم رجوی بر ارکان اندیشه قوام‌گرفته به قدمت قرنهای متمادیِ شریعت‌پناهیِ آخوندی وارد کرد، شوکی بود که آخوندها یا باید به اصل انسانیت خویش رجعت می‌کردند تا فهمش کنند و یا درون‌مایه‌های جنسیت‌پرستی‌شان را در قالب کینه‌جویی‌های افسارگسیخته، نسبت به مجاهدین و شخص مریم رجوی بارز کنند.

باید قواره اندیشه‌های جنسیتی و قرون‌وسطایی آخوندی را به‌مثابه معین‌عمل تبلیغاتی در دنیای سیاست و تعادل‌قوا علیه مجاهدین خلق تصور کرد تا بتوان ابعاد آنچه دستگاه تبلیغاتی آخوندها در این ۴۰سال نسبت به مجاهدین و مریم رجوی انجام داده را درست فهم نمود و از طرفی جایگاه و نقش ویژه زن ایرانی در بن‌بست‌شکنی و رهبری سیاسی مبارزه برای سرنگونی مهیب‌ترین نیروی ارتجاعی در تاریخ ایران را شناخت.

 

ادبیات سیاسی در لمپنیسم تبلیغات آخوندی

تبلیغات و ادبیات ناشی از آن در دنیای سیاست، یکی از وجوه بسیار در خور توجه برای شناخت ماهیت مبلغان آن است. از آنجا که در سیاست به‌مثابه تعادل‌قوای نیروهای کنش‌گر، به‌طور عام نمی‌توان چیزی را پنهان نمود، در این عرصه لاجرم ادبیاتی حاکم می‌شود که نسبت به عرصه‌های دیگر، بیشتر محتوای عقیدتی، سیاسی و فرهنگی واضعان آن را بارز می‌کند. این بروز محتوا گاه سخنرانی، انتشار خبر متنی یا تصویری و گاه مقاله و گزارش و تفسیر است.

نسلی که همراه با انقلاب ۵۷ به‌موازات سیطره و سلطه آخوندها، دستی در دنیای سیاست و جامعه و فرهنگ داشت، از همان موقع با ادبیات و فرهنگی در رادیو، تلویزیون، مطبوعات، سخنرانی‌ها و تبلیغات خاص حاکمیت مواجه شد که ویژه‌گی بارز آن مخلوطی بود از ادبیات مستهجن و ابتذال لمپنیسم که با خمیرمایه دجالگری مذهبی آخوندی ترکیب شده بود. این ساختار گفتار و نوشتار که از همان موقع قواره دستگاه تبلیغات نظام آخوندی را سر و سامان می‌داد، وجه بارزی از ساختار حکومت گردید. این‌گونه بود و شد که معنی کلمات و ارزش‌های ناشی از آنها در چنین ادبیات و فرهنگی، سلاخی و ذبح می‌گشت. ویژه‌گی برجستهٔ چنین ساختار تبلیغاتی که واژه‌ها و معانی‌شان در آن سلاخی و قلع و قمع می‌شوند، محوری از دروغگویی آغشته‌شده به تقدس و مذهب است.

 

پاسخ مردم به ابتذال حاکم 

ادامهٔ این روند تبلیغاتی نظام آخوندی با ادبیات و فرهنگ چنین ساختاری روز به روز، هفته به هفته، ماه به ماه و سال به سال مورد نقد و بررسی مردم و جامعه و به‌طور خاص نسل جوان ضدتابوئیسم و دجالگرایی واقع شده است. یکی از وجوه بسیار تعیین‌کننده گریز شتابان مردم و جامعه و نسل جوان ایران از نظام ولایت فقیه، همین ادبیات مبتذل و فرهنگ مستهجن و دروغ‌پراکنی حاکم بر دستگاه تبلیغاتی این حاکمیت است. این همان قواره‌ای است که خمینی تلاش کرد از حوزه‌های آخوندی به جامعه تعمیم دهد؛ اما فرهنگ غنی و ضدارتجاعی و ریشه‌دار ایران و ایرانی همواره با آن به‌مثابه ادبیات و فرهنگی‌ اشغالگر در ستیز بوده است.

 

استیصال و دروغ مقابل بالندگی و ترقی‌خواهی

این دستگاه تبلیغاتی با چنین آبشخور فرهنگ و ادبیاتش، از همان سال‌های ۵۷ و ۵۸ و ۵۹ که سال‌های حضور گروهها و نیروهای سیاسی در ایران بود، وقتی با سیاست، ادبیات و فرهنگ بالنده و پیشرو و جذابشان مواجه شد، برای تغییر تعادل‌قوایی که هفته به هفته علیه حاکمیت خمینی پیشروی می‌کرد، دست به ترویج بهتان و دروغ با نهایت سوء‌استفاده از مذهب حاکم می‌کرد. نخستین مروج و القاکننده چنین تبلیغاتی شخص خمینی بود. خمینی با وجهه و اتوریتهٔ دینی، «دروغگویی» در دستگاه تبلیغاتی نظام آخوندی را نهادینه و رسمی کرد تا در لوای «اوجب واجبات نظام»، به این روش تبلیغاتی مشروعیت سیاسی و مذهبی بدهد.

 

ابتذال ۴۰ساله 

این روش تبلیغاتی به‌غایت مبتذل با جوهر شیطان‌سازی توأم با هیاهوی دجالگرانه از فردای ۲۲بهمن ۵۷ تا به امروز در انواع موضوعات جریان داشته است. مجریانش که سرنخ‌شان به وزارت اطلاعات و سازمان تبلیغات انقلاب اسلامی وصل است می‌خواهند تمام وقایع عالم امکان را علیه مجاهدین خلق و مریم رجوی به هم ببافند تا آنها را به شرق و غرب و شمال و جنوب جهان وابسته جلوه دهند! این در حالی است که از قضا تمام اربابان عالم ـ روسیه، آمریکا، اروپا ـ چند دهه با سیاست مماشات و استمالت ـ پشتیبان تمام‌عیار نظام آخوندی بوده‌اند که مردم ایران و مقاومت سازمان‌یافته آنها نتوانند تغییر دلخواهشان را در ایران محقق کنند. این در حالی بوده است که همین مماشات‌گران به توصیه و تمنای آخوندها بارها و بارها علیه مجاهدین بمباران و کودتا کرده‌اند و انواع زد و بندها را با آخوندها برای به زنجیر کشیدنشان داشته‌اند.

 

خرج میلیون‌ میلیون دلار و تومان برای چی؟

نکته مهم در این میانه این است که دستگاه تبلیغاتی آخوندی با خرج میلیون میلیون دلار و تومان، تلاش می‌کند تاریخ ۵۰ساله ایران را تحریف و قلب کند تا چهره‌یی دیگر از این ۵۰دهه ارائه دهد. چرا؟ به‌دلیل نسل‌هایی که پس از انقلاب بهمن آمده‌اند و ممکن است به واقعیت جریانهای مقابل خمینی و خامنه‌ای پی ببرند. پس از یک طرف باید در داخل سرکوب و اختناق و سانسور راه انداخت و از طرفی سیاست و تبلیغات معاویه‌وار و زهرآگین و شیطان‌سازی را علیه این جریانهای پمپاژ نمود.

 

جیغ‌هایی از هاویه 

این سیاست معاویه‌وار را با نمونه‌هایی دیگر از روش تبلیغاتی آخوندی علیه مریم رجوی می‌خوانیم:

خبرگزاری تسنیم، ۹۷/۵/۳: «عربستان چمدان چمدان دلارهای آمریکایی را در اختیارش(مریم رجوی) قرار می‌دهد و آمریکا هم تمام‌قد کنارش ایستاده است».

خبرگزاری فارس، ۱۴/۵/ ۹۷: «اعضای رده‌بالای گروهک با دستور سناتورهای آمریکایی موظف شدند خط شعارنویسی را در داخل کشور دنبال کنند».

سایت مشرق، ۹۷۸/۵/۱۸: «یک تلاش دیگر در موازی با ناتوی عربی، توسط کاخ سفید و البته از مجرای شخصیتهای غیررسمی ـ اما بسیار مرتبط با ترامپ ـ برای پشتیبانی از مریم رجوی سرکرده سازمان مجاهدین و شورای به‌اصطلاح ملی مقاومت در حال انجام است».

تلویزیون شبکه یک رژیم ۹۷/۷/۲: «جیمز جونز دیگر ژنرال آمریکایی هم که نخستین مشاور امنیت ملی ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا بود، مریم رجوی سرکرده منافقین را منبع الهام خود خواند... ترور بیش از ۱۲هزار شهروند ایرانی، همکاری با رژیم بعث عراق در حمله به ایران و تلاش برای جاسوسی و ترور دانشمندان هسته‌یی تنها گوشه‌یی از جنایات و اقدامات زشت ۴۸سال گذشته گروهک تروریستی منافقین است».

 

آینه دق یک حاکمیت 

اصل حرف در این روش تبلیغاتی چیست؟ اصل حرف این است که باید همواره به قدمت ۴۰سال این روش تبلیغاتی را به‌کار برد تا کسی به‌ دلیل، هدف و کنه و جوهر آن دست نیابد. این دلیل و هدف و موضوع مثل روز برای نظام ولایت فقیه روشن است که:

ـ مجاهدین خلق از فردای ۲۲بهمن ۵۷ تا الآن آلترناتیو جدی، فعال، سازمان‌یافته، مستقل با اعتبار تاریخی و بین‌المللی همراه با برنامه‌های مشخص هستند.

ـ مجاهدین خلق به رهبری مریم رجوی توانسته‌اند با دیپلوماسی هوشمندانه و مستقل در راستای منافع مردم و میهنشان، میز مماشات دنیا با ملایان را به‌هم بزنند و آبشخور ۳دهه استمالت با خامنه‌ای را افشا کرده و جریانش را کند کنند.

ـ مریم رجوی توانسته با جوهر انسانیِ نهفته در مقاومتی پایدار بر سر آزادی، وجدان بیدار معاصر را علیه حاکمیت انسان‌ستیز ولایت فقیه به صحنه سیاسی و تغییر تعادل‌قوای منطقه‌ای و بین‌المللی بیاورد.

ـ مریم رجوی توانسته با ایدئولوژی سراسر فاسد حوزه‌های به‌اصطلاح علمیه و تمامیت نظام آخوندی درباره «زن» و اندیشه جنسیتی درافتد و تمام تاریخ پشت سر را بر سرشان آوار کند. از این رو از نگاه دستگاه تبلیغاتی نظام ملایان، مریم رجوی بزرگترین تهدید سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در امر برابری زن و مرد و عدالت اجتماعی و شورشگری برای تحقق آزادی است.

ـ مریم رجوی توانسته حتی در میان عناصر حقوقی و سیاسی جریان سرمایه‌داری جهانی، جوهر انسانی را معیار دنیای سیاست و تعادل‌قوا تبیین کند. در این زمینه بسیار هم سخن گفته و ملاقات کرده و کلیه فعالیت‌های خود را انتشار داده و دست‌اندرکاران این جبهه از فعالیت جهانی را مطلع نموده و حمایت کسب کرده است.

ـ مریم رجوی توانسته نزدیک ۲دهه با فعالیت سیاسی و حقوقی و فرهنگیِ بین‌المللی، تشکیلات سازمان‌یافته مقاومت را در عراق که خواستند آن را قتل‌گاه آن کنند، یاری کند و نجات بخشد و از دام‌هایی که آخوندها و دستگاه تبلیغاتی‌شان با همیاری مماشات‌گران دنیا چیده بودند، برهاند.

ـ مریم رجوی از هر فعالیت مدنی، حقوقی، صنفی، تحصن، اعتصاب و قیام برای تغییر در ایران و بهبود شرایط زندگی مردم حمایت کرده و تشویق به گسترش این فعالیتها برای پس‌زدن دستان جانی و تجاوزگر و اختلاس‌گر حاکمیت آخوندی نموده است.

ـ مریم رجوی به جهان اعلام کرده و فراخوان داده است که تنها راه نجات منطقه و دنیا از شر تروریسم و جنگ و تباهی، کنار زدن رژیم ملایان می‌باشد. در این فراخوان هم همیشه از مردم سوریه، یمن، لبنان، عراق و فلسطین به‌عنوان قربانیان صف اول دخالت و ترور ملایان یاد کرده است.

 

مشکل تبلیغات دجالگرانه در قرن بیست‌و‌یکم! 

آیا از منظر تبلیغات معاویه‌وار و ریاکارانه آخوندی، این فعالیتها بسان سیلاب بر لانه تاریخ دجالیت مذهبی و سیاست دینیِ خمینی و خامنه‌ای نیست؟ آیا رادیو و تلویزیون و رسانه‌های آخوندی حتی می‌توانند این فعالیتها را به‌عنوان یک اطلاع‌رسانیِ صرف منتشر کنند؟ آیا این فعالیتها ارکان خط و سیاست داخلی و منطقه‌ای و بین‌المللی نظام آخوندی را تحت‌الشعاع قرار نمی‌دهند؟ از منظر خامنه‌ای و سازمان تبلیغات انقلاب اسلامی او درباره این آلترناتیو سازمان‌یافته توأم با اعتبار جهانی چه باید گفت؟

پس همه عوامل را باید به هم بافت و سر هم کرد تا مجاهدین خلق و مریم رجوی را چهره‌یی مخوف، وابسته به تمام استعمارگران شرق و غرب و شمال و جنوب عالم، وابسته‌گان مالی به عربستان و تروریست و... نشان داد. برای پیشبرد این کار ـ به‌خصوص پس از هجرت بزرگ مجاهدین به آلبانی و گسترش‌شان در شبکه‌های اینترنتی ـ حتی یک روز هم نباید روزنامه‌ها و رسانه‌های حکومتی خالی از دروغ و بهتان و تبلیغات شیطان‌سازی علیه مریم رجوی باشند.

پاسخ تاریخ

درد لاعلاج و حرف اصلی نظام آخوندی کماکان در این است که ضربه‌ای که مریم رجوی و نسل وفادار به آزادی بر ارکان اندیشه قوام گرفته به قدمت قرنهای متمادیِ شریعت‌پناهیِ آخوندی وارد کردند، شوکی تاریخی می‌باشد که در تمام عرصه‌های سیاسی و حقوقی و اجتماعی بارز شده است. دستگاه تبلیغاتی و سرکوبگرانه آخوندها از پس بسیاری گروهها و احزاب برآمدند و متأسفانه به آنها ضربه‌های کاری زدند و بسیاری را نابود کردند؛ اما به یمن انقلاب مریم رجوی در درون مجاهدین، این سازمان با تمام بمبارانها، ترورها، زندانها، قتل‌عام‌ها، آوارگی‌ها، تبعیدها و هجرت‌ها از بین نرفت. هنوز هم همان سازمان‌یافتگی و تشکیلات و رهبری را برای وصال به سپیده خجسته آزادیِ مردم ایران نگاهبانی کرده و هر دم جبهه‌یی جدید از مبارزه و تکاپو برای تحقق هر چه زودتر آن بامداد مبارک را می‌گشاید.

واقعیت این است که مبارزات مجاهدین و مریم رجوی در شرایط کنونی ایران با نسل‌های س۳دهه اخیر، هم‌جهت توأم با درد و خواسته‌یی مشترک‌اند. اکنون در ایران جریان بسیار قوی از چندین نسل به هم گره خورده است. واقعیت این است که تشکیلات مجاهدین و نقش رهبری مریم رجوی که پاسخ زن ایرانی به آپارتاید جنسیتی اندیشه و نظام آخوندی است، در پیوند با مبارزات زنان و مردان و جوانان قیام‌آفرین ایران، بسان سهره‌هایی هستند که در یک آینه، تصویر تمامیت زیباترین وطن و مرز پرگهر را متجلی‌اند. تصویری که پاسخ تاریخ به بداندیشان و اهریمنان مرگ‌خوی و مرگ‌اندیش و جهالت‌زی حاکم می‌باشد. و قوم تباه‌گر حرث و نسل ایران به هیأت مجریان و مبلغان نظام ولایت فقیه، تمامیت تبلیغاتشان بسان جیغ‌های از هاویه‌های تاریکی و بی‌آیندگی است...

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/c08705cb-e264-4e3b-afff-b9c253d0d776"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات