دیکتاتوری حاکم بر ایران حقیقتاً پدیده متناقضی است، نگاهی به روزنامهها و دیگر رسانههایشان یک تناقض بزرگ را در جایجای خبرها، گزارشها و مقالات نشان میدهد:
از یکسو عموم مقامات حکومتی از تنگی معیشت مردم شکایت میکنند، برای مردم دل میسوزانند،
و از سوی دیگر درست در همان لحظه دستاندرکار چپاول و غارت مردم و اموال عمومی هستند!
افشاگری، ابزار چانهزنی بر سر «سهمالمال» دزدی!
بههرحال در شرایط فعلی مقامات و دستاندرکاران رژیم برای افزایش سهم غارت و قدرت خود اقدام به چانهزنی و فرش از زیرپای رقیب کشیدن میکنند. گوئیا که هر فرد یا دارودسته و باندی در نظام، احساس میکند نظام به ته خط رسیده و آخرین فرصتها برای اندوختن پول از طریق چپاول و رانت و زدوبند را نباید از دست بدهد و از طرف دیگر از سایر رقبا میخواهد کمی خویشتنداری در دزدی کنند تا اوضاع به انفجار نرسد. جالب است که هیچ راهحلی از سوی هیچیک از باندهای حاکم برای خاتمه دادن به این وضعیت دیده نمیشود. چون از روز اول هم اینها برای بردن سهم بیشتر آمده بودند. بهعنوان نمونه روز سوم شهریورماه غلامرضا انصاری، یکی از مهرههای باندهای همسو با روحانی، گفت:
«با افشای مفاسد اقتصادی، اختلاسها، فاصله طبقاتی و تبعیض در همه حوزهها، مردم اعتمادی به دولت و سایر دستگاهها ندارند. اگر قرار بود که جریانهای سیاسی با برنامههایی مدون امید مردم را نسبت به تغییر شرایط زنده نگهدارند، امروز این امید رنگ باخته و مردم دیگر امیدی به جریانهای سیاسی ندارند».
این کارگزار حکومتی سپس هشدار داد: «وقتی این رویکرد مردم از سطح نارضایتی بالاتر برود، شرایط جامعه بسیار هولناک و خطرناک خواهد شد». وی تأکید کرد نفرت عمومی متوجه این یا آن باند نیست بلکه کل نظام را هدف گرفته است. وی به کسانی که در جنگ باندی سعی میکنند خود را در ببرند هشدار داد و گفت:
«اکنون بحث اصلاحطلب و اصولگرا مطرح نیست و مردم نسبت به شعارهای اصلی و کلی کشور به مرز بیاعتمادی رسیدهاند. لذا نارضایتی مردم را نباید به اصلاحطلبان و اصولگرایان تقلیل دهیم. واقعیت این است که موضوع فراتر از جریانهای سیاسی است».
افشاگری از ترس خشم مردم
مشابه این هشدارها موضوع بحثهای مجلس ارتجاع در روز سوم شهریور هم بود.
رسول خضری عضو مجلس ارتجاع گفت: «بیشتر از هر زمانی معیشت مرزنشینان با مشکل جدی مواجه شده. ۴۸۰نفر کارگر عزیز سد کانیسه به پیرانشهر الآن چندین ماه هست میگویند ۶ماه است حقوقشان را دریافت نکردند. تعدادی از این عزیزان را ظالمانه اخراج و جایگزین کردند با نیروهای غیربومی خودش باعث تنش و ناراحتی مردم شده».
آخوند سلیمی، عضو دیگر مجلس ارتجاع، با یادآوری شاخصهای تورم نسبت به بازی با اعصاب مردم هشدار داد و از جمله گفت: «تورم اعلام کردند مرکز آمار در خوراکیها ۶۳درصد میانگین ۴۲ و نیمدرصد آقای رئیس این چند روزه دوباره گوشت گران شد چرا با مردم اینطور بازی میکنند با اعصاب مردم، دولت محترم اقدام بکند... آقای رئیسجمهور شما که میفرمایید از پشت شیشه ماشین نظرسنجی میکنید، بگویید گرانی نظر مردم درباره گرانی چی هست؟ بفرمایید نظر مردم در مورد رکود چی هست؟ بفرمایید نظر مردم در مورد تعطیلی پیدرپی کارخانجات چی هست؟ بفرمایید نظر مردم در مورد اشتغال چی هست؟ الآن نزدیک ۴۰درصد کارخانجات سنگ حوزه ما نزدیک ۳۰درصد کارخانجات عایقهای رطوبتی ما تعطیل است، قیر افتاده دست یک عده مافیا و مشکلاتی را ایجاد کرده».
در همان روز و همان جلسه مجلس، علی اسماعیلی، عضو دیگر مجلس ارتجاع، به «شرایط بسیار حساس و ویژهای» که نظام را به محاصره درآورده اشاره کرد و ضمن ابراز نگرانی از «میزان روزافزون نقدینگی» که منجر به «رکود فراگیر و گرانی افسارگسیخته» شده است، گفت: «صدای شکستن استخوانهای بانکها و صندوقها گوش فلک را کر کرده است». وی در ادامه اظهاراتش افزود:
«بحران سوم بحران بزرگ تورم است افزایش تورم بر دوش مردم بهویژه محرومان و مستضعفان سنگینی میکند، کارگران، کشاورزان، کارکنان و بازنشستگان گرفتار افزایش بیرویه قیمتها شدند. اما هیچکس نیست از دولت بپرسد برنامه شما برای مهار تورم چیست. این افزایش قیمتها بهویژه در کالاهای اساسی، مسکن و داروهای کمیاب تا کجا ادامه پیدا میکند»؟
از سوی دیگر آخوند موسوی لارگانی هم از تداوم چپاول و بیعملی دولت در سازمان خصوصیسازی و واگذاری هواپیمایی ایران ایرتور صحبت کرد.
و همزمان حسین مقصودی، عضو دیگر مجلس آخوندی هم به «حاشیهنشینی در سبزوار، بیکاری جوانان، افزایش اعتیاد، بیکاری فارغالتحصیلان دانشگاهی، افزایش طلاق» اذعان کرد، او هم مثل سایرین راهحلی نداشت.
مردم ما را به چشم دزد میبینند!
بازتاب بیراهحلی برای بحرانها از یکسو و تداوم فساد در تمام لایههای نظام، در میان مردم چیزی جز افزایش نفرت مردمی از نظام و بیان صریح آن عاید رژیم نکرده است و این را اعضای مجلس ارتجاع هم با ابراز وحشت بیان میکنند:
مصطفی کواکبیان، دیگر نماینده ارتجاع، علت پرداختن مقامات و مهرههای رژیم به غارتگریها را به زبان آورد و گفت: «در میان مردم که ما میرویم فکر میکنند متأسفانه تمامی دستاندرکاران امور در هر سه قوه دستشان به فساد آلوده است».
و به این ترتیب روشن شد که اینهمه جوش و جلای مهرهها و مقامات رژیم هنگام دمزدن از دزدیها، فساد و اختلاس اگر چه اساساً به جنگ و دعواهای باندی برمیگردد اما علت دیگرش هم به «در بردن خود» از اتهاماتی برمیگردد که مردم در کوچه و خیابان و هنگام روبهرو شدن با آخوندها و مزدورانشان به نیش و طعنه مطرح کرده و امان دزدها و اختلاسچیها را بریدهاند!