دو صحنه کمتر از ۱۲ساعت:
صحنهٔ اول: بعدازظهر ۶ اردیبهشت تصویری چند دقیقهیی در شبکههای اجتماعی میان مردم بهصورت گسترده دست بهدست شد. صحنهای که در پایتخت، بیخ گوش خامنهای و رادان اتفاق افتاد:
۳بنر بزرگ چند متری، حاوی تصاویر بهشدت ممنوع و شعاری خطرناک و سرخ از پلی بر فراز بزرگراه امام علی، در برابر دیدگان مردم تهران آویخته شد. دو تصویر از رئیسجمهور برگزیدهٔ مقاومت که زیر یکی نوشته: «مریم رجوی: جامعهٔ ایران شایستهٔ آزادی و دموکراسی و برابری زن و مرد است-۱۴۰۳» و زیر دومی: «مریم رجوی: سرنگونی این رژیم قطعی، حتمی و گریزناپذیر است-۱۴۰۳».
بنر سوم که میان این دو بنر قرار گرفته با خطی برجسته شعار پیشرو: «زن مقاومت آزادی» را بهتصویر کشیده است.
صحنهٔ دوم: صبح روز بعد، پاسدار رادان، سرکردهٔ وحشی نیروی انتظامی در تجمعی که مزدوران رژیم در قم برای حمایت از طرح حجاب زورکی برگزار کرده بودند، شرکت کرد. نامبرده در واکنش بهشعارهای فرمایشی «حمایت میکنیم» آخوندها و بسیجیها، ظاهراً خیلی دچار احساسات شد و اشکش راه افتاد!
اما وقتی رادان حرف زد، روشن شد این اشکها چندان هم زورکی نبوده؛ آنجا که گفت: «مردم بدانید مردم بدانید، مردم بدانید ۳۲دستگاه مسئول راهکارهای اجرایی حجاب و عفاف بوده که اگر بهاین تکالیف خودشون عمل میکردند ما امروز شاهد چنین صحنههایی در خیابان نبودیم. حالا عمل نمیکنند بعضیهاشون طلبکار هم میشوند!».
رادان با قسم و آیه برای نیروهای وارفته نظام گفت که فکر نکنید من در پیشبرد این سرکوب بهبهانهٔ حجاب تنها هستم، بلکه «شهادت میدهم رئیس قوه قضاییه اژهای» و «رئیسی» هم پشت آن هستند، در حالیکه «هیچ رئیسجمهوری از این کارها نمیکند!». بالاترین سرکردههای نظام هم پشت خط سرکوب بهبهانهٔ حجاب هستند! و بهاین ترتیب نشان داد این طرح سرکوب، نیاز شدید تمامیت نظام است و در بالاترین سطوح نظام، میخواهند آن را پیش ببرند.
سرکردهٔ انتظامی رژیم برای اینکه بسیجیهای واداده را برانگیزد گفت: «قسم یاد میکنم اگر آبرویی هم در میان داشته باشم... برای پیشبرد» همین طرح «خواهم گذاشت و از این راه عقبنشینی نخواهم کرد!»
بعد هم اشکها با ناله قاطی شد و علت این هم نیاز رژیم بهآویختن به حربهٔ کهنهٔ سرکوب بهبهانهٔ حجاب را لو داد که: «دختران ما هستند که مورد هدف هجمه دشمن قرار گرفتند تا بتوانند سرباز بیجیره و مواجب آنها باشند!» (۷ اردیبهشت).
این ناله و التماسهای همان رادانی است که روزگاری برای مرعوب کردن جامعه و جوانان قیام با خوی لمپن-پاسداری خود شاخ و شانه میکشید: «گردن گردنکشان در برابر (نظام) را میشکنیم!» (۲۱بهمن۱۴۰۱)؛ حال چه شده که بهاین روز نزار افتاده و اشکریزان از «هجمه دشمن» میگوید؟
دژخیم رادان و سایر سرکردگان نظام که در پیشبرد طرح سرکوبگرانه حجاب اجباری بهخاطر نفرت عمومی و موج اجتماعی دچار مشکل هستند، راهکارشان مثل همیشه متوسلشدن بهزور و سرکوب است. اما اکنون در برابر خود پرچم برافراشتهٔ «زن، مقاومت، آزادی» و نیروی شورشگر و «اختناق شکن «را میبینند؛ همان تصویر اول.
یک نمونه از نیروی رزمنده آلترناتیو سرنگون کننده در کف خیابان تهران و شهرها، که بهپشتوانهٔ تشکیلات پولادین سازمان پیشتاز آن، متهور و بیباک توان آن را دارد که روز روشن در میان گزمههای پاسدار رادان و ۳۲ بلکه ۳۲۰نهاد سرکوب آن، سرخترین تصاویر و خطرناکترین شعار را در ابعاد چند متری در بزرگراه بیاویزد.
همان دختران و پسران شورشی میهن که سوگند خوردهاند بند از بند تمامی نظام ولایت فقیه بگسلند.
نیرویی که با عملیات رو بهگسترش، پیدرپی مراکز سپاه تروریستی و بسیج سرکوب و دیگر نهادهای غارت و جنایت خامنهای را منفجر میکند و طلسم اختناق خامنهای برای مرعوب کردن جامعه را بهسخره میگیرد.
دختران و پسران عضو کانونهای شورشی که تنها در سال ۱۴۰۲ بیش از ۳هزار عملیات انفجاری علیه مراکز سرکوب و بیشتر از ۲۷هزار پراتیک انقلابی و اختناقشکن در سراسر کشور انجام دادند و در همین یک ماه و یک هفته سال ۱۴۰۳ صدها عملیات و پراتیک دیگر را بهثبت رساندند.
همان کانونهای شورشی که با شعار «زن مقاومت آزادی» و عملیات خود، بازیهای اتاق فکر مشترک خامنهای و استعمار و بوقهایش برای ترویج شعارهای انحرافی، «سکوت» و بیهزینگی را رسوا کرده و با چراغ راهنمای «نه شاه نه شیخ» تنها راه سرنگون کننده، یعنی «آتش» را بهمیلیونها جوان عاصی نشان میدهد.
نیرویی که رسمش «مقاومت» و تسلیمناپذیری و «فدای بیکران» است؛ هر چقدر هم خامنهای برای عقب انداختن نقطهٔ انفجار جامعه، اعدام و عفاف و حجاب را بهانهٔ بگیر و ببند میکند، میگوید «بجنگ تا بجنگیم!».