تیراندازی بسیجیان خامنهای در بامداد سهشنبه ۱۰تیر ۱۴۰۴ به یک خودرو در منطقه تاریکدره همدان منجر به جان باختن دو جوان، مهدی عبایی و علیرضا کرباسی، و مجروح شدن یک نفر دیگر شد. این رویداد بار دیگر چهره خونریز و سرکوبگر حاکمیت ولایت فقیه را در برابر دیده مردم ایران به نمایش گذاشت.
اعتراضات مردمی و شعارهای انقلابی
در پی این جنایت عریان، روز پنجشنبه دوازدهم تیر، شهر همدان شاهد تجمع گسترده مردم در مراسم تشییع جنازه جانباختگان بود. این حضور گسترده صحنهای از اعتراضات صریح مردمی علیه ساختار سرکوبگر حاکم بهشمار میرفت. شعارهایی چون «مرگ بر ستمگر»، «میکشم، میکشم آنکه برادرم کشت» و «دشمن ما همینجاست، دروغ میگن آمریکاست» بهروشنی فضای سیاسی و اجتماعی حاکم بر این مراسم را ترسیم میکرد.
شعار «میکشم آنکه برادرم کشت» یادآور خاطره مبارزات خونین انقلاب ضدسلطنتی است؛ شعاری که نه تنها بار احساسی بالایی دارد، بلکه نمایانگر استمرار مقاومت و قیام علیه ستم و بیداد چه از نوع شاهی و چه از نوع شیخی است. این شعار از سالهای سرکوب پهلوی تا دوران خونبار سرکوب قیامهای اخیر توسط پاسداران خامنهای، همواره پژواک خشم و حقطلبی مردم ایران بوده است.
شعار «دشمن ما همینجاست، دروغ میگن آمریکاست»، به چالشکشیدن پروپاگاندا و روایتهای حکومتی است که دشمن مردم ایران را به خارج از مرزها احاله میدهد تا توجه عمومی را از سرکوب داخلی و ناکارآمدی نظام منحرف سازد.
بر باد رفتن سرمایههای استبداد دینی
اعتراضات مردمی در همدان و ایستادگی زنان شجاع بلوچ در برابر جنایات سرکوبگرانه در خاش، بازتابی از پویش سراسری نارضایتی و مقاومت در برابر رژیم ولایت فقیه است. این رژیم بیش از ۴دهه با اتکا به رعبآفرینی، سرکوب، ترور و خون و خشونت حکومت کرده است. از مرگ و دار و شکنجه و اعدام ارتزاق نموده و خود را پروار کرده است.
اکنون این سرمایه اصلی دارد بر باد میرود. وقتی این ترس کارآیی نداشته باشد، نتیجه محتوم آن برچیده شدن بساط استبداد و توتالیتاریسم آخوندی است. این ترس روز به روز، مرحله به مرحله و از این خیزش به آن خیزش شکسته است. کانونهای شورشی با یورش بیوقفه خود بر نمادهای اختناق، در شکستهشدن آن نقش اساسی ایفا کردهاند. شانه به شانه این نترسیدن از سرکوب، خشمی انفجاری روییده است. خشمی آتشفشانی و غیرقابلمهار که ناشی از رادیکالیسم قیام است. این رادیکالیسم ریشه در خون بیش از ۱۵۰۰شهید آزادی در قیام آبان ۹۸ و ۱۲۰هزار خون پاک در تاریخچه نبرد برای سرنگونی دارد. جوشیده از مرزبندی عبورناپذیر بین مردم و مقاومتشان با استبداد غدار دینی است.
دمیدن در فضای جنگی برای مهار قیام
تظاهرات مردم همدان در حالی صورت گرفت که حاکمیت تلاش میکند با استمرار فضای جنگی زمینههای سرکوب هر چه بیشتر جامعه را فراهم بیاورد و به این وسیله از قیام و اعتراض جلوگیری کند.
اظهارات مقامات رژیم نیز گواهی روشن بر نیت سرکوبگرانه آنان است. پاسدار جباری، مشاور سرکرده سپاه پاسداران، اذعان کرده است که حاکمیت هنوز در «وضعیت جنگی» بهسر میبرد و تصمیم نهایی در این خصوص تنها با خامنهای است. این گفتهها نشان میدهد که سیاست جنگافروزی و سرکوب در دستور کار اصلی نظام قرار دارد.
در همین راستا، آخوند مجتبی فاضل، مدیر حوزههای علمیه خواهران نظام! نیز حکم توهینکنندگان به خامنهای را «کشته شدن، به صلیب کشیده شدن و قطع دست و پا» عنوان کرد. بدیهی است که مخاطب این خط و نشانکشیدنها نه «دشمنان خارجی»، بلکه مردم بهجان آمده و جوانان شورشی هستند که برای هیمنه پوشالی و فرو ریخته این رژیم و تهدیدهایش پشیزی ارزش قائل نیستند.
نشانههای یک فضای انفجاری پایدار
بیتردید همانگونه که در پیام تسلیت خانم مریم رجوی به خانوادههای داغدار آمده بود «قتل جوانان بیگناه در همدان، حمله و هجوم به زنان بیدفاع درخاش، دستگیریهای گسترده و اعدامهای روزافزون تنها خشم و نفرت مردم و عزم و اراده آنان را برای تغییر رژیم مضاعف میکند».
تظاهرات مردم همدان و ایستادگی شجاعانه زنان بلوچ در برابر سرکوب، نشانههای فضای انفجاری پایدار در جامعه ایران است که هرگز مغلوب نعرههای شکستخورده جنگافروزی و تشدید سرکوب نشده است و نخواهد شد.