خبرگزاری نیروی تروریستی قدس در تاریخ ۲۱اردیبهشت ۱۴۰۱ در خبری بهنقل از وزارت بدنام اطلاع داد که دو اروپایی بازداشت شدهاند. وزارت بدنام مدعی شده بود که آنان بهدنبال ساماندهی آشوب، بینظمی اجتماعی و بیثبات سازی در کشور بودند. یک روز پس از انتشار این خبر مشخص شد که این دو اروپایی، از شهروندان فرانسه هستند که برای تعطیلات به ایران رفته بودند و قرار بوده اوایل هفتهٔ جاری به کشورشان برگردند.
این گروگانگیری آشکار در حالی رخ داد که انریکه مورا، از مقامات سیاست خارجی اتحادیهٔ اروپا برای مذاکره حول برجام در ایران به سر میبرد.
نگاهی اجمالی به این رخداد و ربط آن به رسانهیی کردن اعدام احمدرضا جلالی، درست در روز پایان دادگاه دژخیم حمید نوری، نیاز شدید تمساح ولایت فقیه به خوراکخواهی از گروگانگیری و تروریسم را نشان میدهد؛ فراتر از آن اثبات میکند که تحلیلهای مقاومت ایران در مورد گروگانگیری و ترویسم، بهعنوان اهرمهای باجگیری این رژیم تا چه اندازه درست و واقعی است.
«اگر گروگانگیری نبود. ». . !
گروگانگیری در این رژیم پدیدهیی مسبوق به سابقه، سیستماتیک، زنجیرهوار و طولانیمدت است. پاسدار محمدعلی جعفری، سرکردهٔ سابق سپاه پاسداران در سخنرانی خود در ۱۳آبان ۱۳۹۸ بهوضوح به گروگانگیری اعتراف کرد.
چند موضوع در اعتراف او برجسته بود:
یکم ـ گروگانگیری برنامهریزش شده بوده است.
دوم ـ خامنهای در رأس مقاماتی بوده که با آن بهطور کامل موافقت داشته است.
سوم ـ اگر این گروگانگیری نبود، رژیم در همان ده سال اول سقوط میکرد.
«با رعایت طبقهبندی بسیار بالا قرار بر این شد که تظاهراتی بر ضد آمریکا از سمت دانشگاه به سمت لانهٔ جاسوسی... انجام بگیره که تعداد محدودی از دانشجویان و مسئولان این دانشگاهها و سازماندهی که شده بود فقط آنها میدانستند که قرار است به سفارت آمریکا حمله بشه وقتی جمعیت به مقابل دانشگاه رسید با برنامهریزی قبلی که انجام گرفته بود به همان تعداد محدودی که فقط میدانستند با فضایی که ایجاد شد فضاسازی که ایجاد شد و شعاری که داده شد و جوی که در جمعیت ایجاد شد بهصورت خودجوش بهصورت طبیعی جلوه داده شد که این حرکت از دل جمعیت و همان لحظه چنین تصمیمی گرفته شده. ». .
به ادامهٔ حرفهای او دقت کنید:
«تنها اندکی از مسئولان و محدود از مسئولان انقلابی ما از جمله در رأس اونها مقام معظم رهبری (خامنهای) بودند که با این حرکت انقلابی بهشدت موافق بودند» و اگر گروگانگیری نبود «بدون تردید انقلاب ما عمر چهل ساله نمیکرد و در همان دهه اول انقلاب کار انقلاب تمام بود»... .
درآمدزایی با گروگانگیری
اظهارات پاسدار محمدعلی جعفری، تک مورد نیست. پاسدار محسن رضایی نیز در سال۱۳۹۴ به یکی از شیوههای درآمدزایی رژیم از طریق گروگانگیری اعتراف کرد:
«اگر جنگی بین ایران و آمریکا در بگیرد هفته اول هزار اسیر از آمریکا میگیریم و آن موقع برای آزاد کردن هر یک از آنها باید چند میلیارد دلار بدهند. آن موقع مشکل اقتصادی ما نیز ممکن است حل شود».
در این مورد پاسدار حسن عباسی نیز گفته بود:
«شیوه بودجه درآوردن سپاه چگونه است؟ سپاه یک جاسوس میگیرد، جیسون رضاییان... دولت یک میلیارد و ۷۰۰میلیون دلار میگیرد و جاسوس را تحویل میدهد. لذا سپاه با جاسوس گرفتن، آن یک میلیارد دو میلیاردی که دولت میخواهد به سپاه بدهد را درمیآورد».
گروگانگیری اهرم مبادله و باجگیری
انگیزههای مالی و تأمین بودجهٔ کلان سرکوب و تروریسم، تنها محرک نظام ولایت فقیه برای گروگانگیری اتباع کشورهای خارجی نیست. استفاده از این اهرم برای باجخواهی از این کشورها و تحت فشار گذاشتن آنها و نیز مبادلهٔ اتباع گروگانگرفته شده با برخی از خطرناکترین مهرههای تروریستی رژیم، بخشی دیگر از اهداف گروگانگیری است.
قطع خوراک تمساح، تنها سیاست درست
مقاومت ایران طی سالیان نسبت به این نوع باجخواهی هشدار داده است. آنچه مسلم است، تندادن به خواستهای این رژیم و کوتاهآمدن در برابر باجخواهیهای آن، باعث ازدیاد این نوع گروگانگیریها میشود. خوراک دادن به تمساح ولایت فقیه، آن را حریصتر میکند.
رئیس جمهور برگزیدهٔ مقاومت، مریم رجوی در سخنرانی خود در کنفرانس آنلاین ضرورت سیاست قاطع علیه تروریسم آخوندی، در مورد دلایل اقدام رژیم به اعمال تروریستی گفت:
«اولاً: آخوندها خود را در موقعیت سرنگونی میبینند. بنابراین به هر کار جنونآسایی دست میزنند. خامنهای بهتر از هر کس از پوسیدگی رژیماش مطلع است و بیش از همیشه از جایگزین دمکراتیک رژیم یعنی از شورای ملی مقاومت و مجاهدین میترسد.
ثانیا: آخوندها به سیاست مماشات دولتهای غرب پشتگرماند. بیش از سه دهه است که سیاست مماشات، پناهگاه سیاسی تروریسم این رژیم است.
بنابراین نباید از استبداد خونخوار حاکم بر ایران پرسید که اعمال تروریستیاش در خارج ایران چه مرز سرخی دارد، بلکه باید از آنهایی که در برابر این رژیم سکوت و انفعال پیشه کردهاند، پرسید که راستی مرز سرخشان کجاست؟»
***
بدیهی است که گروگانگیری و تروریسم با معامله و زد و بند یا سرازیر کردن دلار و یورو به جیب آخوندها متوقف نخواهد شد. تنها راهبرون رفت، اعمال قاطعیت در برابر این رژیم و بهرسمیت شناختن حق مقاومت برای سرنگونی آن است.