گرانی سرسامآور کالاهای مورد نیاز معیشت طوری مردم را در تنگنای معیشت زندگی گذاشته که سردمداران، رسانهها و عناصر حکومتی این روزها بهطور مداوم به آن اعتراف میکنند.
از جمله آنها عبدالرضا رحمانی فضلی وزیر کشور آخوند روحانی است که گفت: «گرانی سبب مشکلات زیادی برای مردم شدهاست» (خبرگزاری تسنیم ۲۱اسفند ۹۹).
پاسدار محمد باقر قالیباف رئیس مجلس ارتجاع هم به «بیثباتی قمیتها» و گرانی مایحتاج سفرههای مردم از جمله مرغ اذعان کرد و این وعده نسیه را داد که در سال آینده قیمتها کنترل شود (خبرگزاری تسنیم ۲۰اسفند۹۹).
در همین زمینه آخوند حسینی اشکوری عضو خبرگان ارتجاع هم گفت: «مردم از نظر معیشت در مضیقه هستند. این گرانی افسارگسیخته شوخی نیست. این برای چیست؟» (تلویزیون شبکه پنج ۱ اسفند۹۹).
در این میان طبق معمول آخوند روحانی وضعیت وخیم اقتصادی و گرانی کالاها را به تحریم ربط میدهد «گرانی برخی کالاها از عوارض تحریم گسترده کشور است» (سایت روحانی ۱۹اسفند۹۹).
شیخ شیاد میگوید برخی کالاها در حالیکه قیمت تمامی مایحتاج زندگی مردم بهطور مدام در حال افزایش است و گرانی نفس مردم را بریده است.
تلاش آخوند روحانی برای ربط دادن گرانی کالاها به تحریم تلاشی مذبوحانه است، و کیست که نداند گرانی و تورم کنونی از یکطرف بهدلیل چپاول نهادینه شده در حاکمیت آخوندی و از طرف دیگر به دلیل هزینه کردن اموال مردم برای پروژه ضد ملی اتمی و دخالتهای خارجی و صدور تروریسم به کشورهای منطقه است
در جریان جنگ گرگها پاسدار محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام آخوندی با اعتراف به وضعیت وخیم اقتصادی با حمله به آخوند روحانی گفت: «این وضعیت ناکارآمد مدیریت اقتصادی کشور، حقیقتاً باید پایان پیدا کند. از سال۹۲ تا امسال، قدرت خرید مردم بسیار پایین آمده است. الآن بخش مهمی از مشکلات مربوط به تحریمها نیست، بلکه مربوط به ضعف مدیریت است؛ با بیتوجهی، ارزش پول را در برابر ارزهای خارجی بهشدت پایین آوردهاند. وضعیت بورس را هم میبینید. مدیران اقتصادی مدعی هستند که هم چرخ سانتریفیوژها میگردد و هم چرخ زندگی مردم. اینگونه حرفها در این شرایط، عجیب و ناراحتکننده است» (خبرگزاری فارس ۱۶اسفند ۹۹).
آخوند احمد علمالهدی هم ضمن اعتراف به گرانی سرسامآور کالاها و تنگی معیشت مردم با حمله به دولت روحانی گفت: «امروز در کشور مشکلات معیشتی و اقتصادی زیادی داریم، مسأله این مشکلات و گرانی به جایی رسیده است که رهبری این را بهعنوان یک نقطه بالای نگرانی خودشان مطرح کردند. آیا مشکلات معیشتی بهخاطر تحریمهای آمریکاست؟ ممکن است تحریم اثرگذار باشد اما مشکلات ما بهخاطر آن نیست، مشکلات امروز ما در عرصههای اجتماعی عمدتاً بهخاطر این است کسانی در کشور مسئول شدند که جهادگر نیستند، اگر مسئولان این نظام و کشور جهادگر بودند، امروز ذرهیی از این مشکلات، ناراحتیها و نگرانیهای معیشتی نبود» (خبرگزاری فارس ۲۱اسفند۹۹).
گسترش فقر در میان مردم باعث شده تا فقرا گوشت را از سفره خود حذف کنند و طبقه متوسط نیز میزان مصرف آن را کاهش دهند. بر اساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس در سال۹۸میزان مصرف گوشت توسط طبقه متوسط نسبت به سال۹۵ بیش از ۳۰درصد کاهش یافته است (خبرگزاری ایلنا ۱۶آبان۹۹).
خالی شدن سفرهها از بسیاری از مواد مورد نیاز از جمله گوشت، لبنیات، مرغ و تخممرغ و... در شرایطی است که سفرههای سردمداران حاکمیت و ایادی آنها روزبهروز رنگینتر میشود.
مردمی که در اثر فقر غذایی و فقدان کالری و ویتامین لازم سلامتشان هم به خطر افتاده و در معرض بیماری و حتی مرگ زودرس قرار گرفتهاند.
روزنامه حکومتی آفتاب یزد ۱۴اسفند۹۹ اذعان کرد: «توزیع غیرمنصفانه منابع نه تنها بهرهمندی از رفاه و آسایش مطلوب را برای بخشی از جامعه غیرممکن میکند بلکه سایر ابعاد فردی و اجتماعی زندگی آنها را نیز تحت تاثیر خود قرار میدهد».
در زمینه عوارض جسمی و روحی ناشی از فقر بر زندگی مردم و بهویژه کارگران مقالهنویس آفتابیزد اضافه کرد: «وقتی یک کارگر نمیتواند هزینههای زندگی را خود را تأمین کند چطور ممکن است که به عارضهای دچار نشوند؟».
پیش از این هم محمدمهدی فروردین عضو مجلس ارتجاع از فیروز آباد فارس به ناگزیر اعتراف کرده بود: «علاوه بر ویروس کرونا شاهد ویروسهای بهمراتب بدتری همچون گرانی، تبعیض، تورم افسار گسیخته و کاهش ارزش پول ملی هستیم که معیشت مردم را با مشکل مواجه کرده و روح و روان مردم عزیز را نشانه گرفته است» (خبرگزاری مجلس ۳۰دی۹۹).
واقعیت این است که فقر و فلاکت گسترده که ناشی از عملکرد چند دهه حاکمیت آخوندی است کارد را به استخوان مردم رسانده است و آنها دریافتهاند که تنها راه برای رهایی از این نکبت حضور در کف خیابانهاست. آنجایی که با فریاد خشم خود تمامیت حاکمیت را هدف میگیرند تا گورشان را هر چه زودتر گم کنند.
به این واقعیت روزنامه حکومتی رسالت ۱۲اسفند۹۹ این طور اعتراف میکند: «وقتی که بقا به خطر بیفتد یکی از مصادیق آن میتوان میتواند خشم باشد».
روزنامه حکومتی مردمسالاری ۱۷اسفند۹۹ هم اینچنین هشدار داد: «وقتی امواج نارضایتی بهحرکت درآید و با شــتابیخارج از انتظار به توفانی سهمگین تبدیل شود، دیگر نه از تاک نشان بود و نه از تاکنشان».
خشم و نفرتی که به تعبیر مقالهنویس روزنامه جهان صنعت ۱۲اسفند۹۹ مانند «بمب ساعتی» است و زمانی که این بمب منفجر شود اثری از حاکمیت آخوندی را بر جای نخواهد گذاشت.