شانزدهم آذر در تقویم، روز دانشجو نام گرفته است. قبل از همهگیری کرونا در دانشگاههای مختلف سراسر کشور مراسمی برپا میشد، بهصورت بسیار مختصر و فرمالیته به نقش دانشجویان در جامعه و کشور اشارهیی میرفت و حداکثر در صورت عدم سرکوب توسط وحوش بسیج، شعاری و اعتراضی.
دانشجویان همیشه مرغ عروسی و عزای این حکومت بوده و هستند. هر وقت که به اعتراضی برخاستهاند به وحشیانهترین وجهی سرکوب شدهاند، و هر وقت هم که فرقه تبهکار حاکم برای ویترین خود نیاز به تزئینات داشته، پای دانشجویان را به وسط کشیده و از آنان مشروعیت گدایی کرده است.
پس از پیروزی انقلاب ضدسلطنتی، خمینی ملعون با دجالگری و تلبیس بهدنبال ملاخور کردن انقلاب مردم بود. دجال ضدبشر که به اهمیت دانشگاه بهعنوان یکی از موتورهای محرکه جامعه در ایجاد تحولات پی برده بود درصدد آن برآمد تا این مرکز تولید اندیشه را تحت کنترل خود گرفته و با مسخ کردن و بیمحتوا کردن دانشگاه از آن موجودی افلیج و شیر بییال و دم و اشکمی بسازد که خطری از جانب آن، سلطنت جهنمیاش را تهدید نکند. کودتای رسوایی که تحت عنوان انقلاب فرهنگی در دانشگاههای سراسر کشور ترتیب داده شد و کشتار و دستگیری اساتید و دانشجویان و سه سال تعطیلی دانشگاهها به همین منظور بود.
اما از آنجا که دانشگاه مرکز تولید و تبادل علم و اندیشه است، پویایی علم و اندیشه مانع از آن شد که هدف شوم خمینی دجال در بیخاصیت و منفعل کردن دانشگاه محقق شود. حوادث تیرماه ۷۸ نشانهٔ روشنی از این پویایی و همچنین بیانگر شکست تلاشهای واهی رژیم برای انفعال دانشگاه بود.
لازم است در اینجا نکتهای کلیدی ذکر شود که تا حدی میتواند یکی از حیلههای جدید رژیم برای انحراف اعتراضات مردمی را رمزگشایی نماید.
در سالهای اخیر آخوندها سعی کردهاند با استمداد از یک دیکتاتور مرده (رضاخان)، جنبشهای مردمی را به انحراف بکشند و بهرهبرداریهای مورد نظر خود را از آن داشته باشند. آنها میکوشند تا به مردمی که از بیکفایتی و ناتوانی رژیم آخوندی در اداره کشور به تنگ آمدهاند ضرورت اداره مملکت توسط یک نظامی قلدر که لابد در این زمان باید یک پاسدار دزد و چپاولگر باشد را القا نمایند. حکومت آخوندی با این جریان سازی بهدنبال القای این توهم است که مخالفان رژیم آخوندی همین بسیجیان رضاخانی هستند که بهدنبال ظهور رضاخانی دیگرند تا توجهها را از نیروهای اصیل شورشگر و قیامآفرین منحرف سازد. در یککلام القای اینکه "ارزشهای انقلابی مرده است"و جوانانی که برای آرمان آزادی علیه دیکتاتوری پهلوی قیام کردند و بهشهادت رسیدند کار اشتباهی انجام دادند و خلاصه"اصلاً کی گفته استبداد بد است؟"
پروژه "انقلاب بد است"سالهاست توسط رژیم آخوندی و مزدوران خارج نشین آن دنبال میشود و حربهٔ جدید آن یعنی"رضاخان سازی از یک پاسدار" چند سالی است در حال اجرا شدن است. رژیم ضدانقلابی آخوندی همیشه بهدنبال به فراموشی سپردن و یا هویتزدایی از قهرمانان و فداکاران ملت بوده و هستند. علاوه بر اینها، فرقهٔ تبهکار حاکم از تاکتیک هویتزدایی و لوث کردن افراد و رویدادها بهره میبرد. این بار با بالا آوردن نام یک قزاق مستبد و سفیدسازی وی و رژیم پلیسی فرزند او، بهدنبال اهداف پلید خود است.
اما دانشجویان که نیروی اندیشه ورز و پیشرو مبارزه با استبداد بوده و هستند، نشان دادهاند که خواهان خلاص شدن از شر تمامیت رژیم تبهکار با تمامی جناحهای داخلی و خارجی آن هستند و با سر دادن شعار "اصلاحطلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا" تکلیف خودشان را با رژیم و مزدورانش روشن کردهاند.
دانشجویان همچنین خوب میدانند که استبداد به هر صورتش باید از این کشور ریشهکن شود خواه شاه باشد خواه شیخ. آنان از سرکوب آزادیخواهان توسط آن قزاق قلدر آگاهند و میدانند که پسر وی نیز همان راه را پیمود. وی همانی بود که به قاتلان آن جوانان آزادیخواه که در آن روز خونین ۱۶آذر بهشهادت رسیدند جایزه و ارتقای رتبه داد و خمینی ملعون و خامنهای خائن با کشتن دانشجویان و به بند کشیدن آنان ادامه دهندگان همان مسیر بهنحوی وحشیانهتر هستند. دانشجویان این آگاهی و عزت نفس را در این شعار کلیدی خود خلاصه کردهاند که
"دانشجو میمیرد ذلت نمیپذیرد"
ع. تبریز
مسئولیت محتوای مطالب وارده برعهده نویسنده است