موضوع مشترک روزنامههای حکومتی در روز یکشنبه ششم تیرماه، انشانویسیهای به دستور در مورد واکسن زدن نمایشی خامنهای و دود و دم هول آن بهمنظور لاپوشانی تأخیر دا واکسینه کردن مردم است. در کنار این تبلیغات نمایشی، هشدار نسبت به خشم مردم چه در عرصه اجتماعی – اقتصادی و چه در پیآمد درآوردن رئیسی از صندوق شعبدهٔ انتخابات مهمترین مضمون روزنامه هاست.
ابعاد دیگری از ناآرامیها
«تورم و سفرههای تهی» عنوان مطلبی در اعتماد است که نوشته: «اینکه سازمان تأمین اجتماعی بیان میکند ۳۰میلیون نفر در فقر مطلق به سر میبرند یعنی کار از نمودار و اعداد و حساب و کتاب گذشته است و کشور نیاز به تصمیماتی با سرعت بالا دارد وگرنه خسارتهای حاصل از این تورم در حوزههای بسیاری اتفاق افتاده و غیرقابل جبران خواهد بود!».
«شهر و سیاست در انتخابات» مطلب روزنامه شرق است که ضمن اشاره به میزان مشارکت پایین در کلانشهرها اشاره کرده نوشته است: «ابعاد نارضایتی در کلانشهرها، نه مناطق محرومتر و همچنین شهرستانهای کوچک و روستاها، چنان ابعادی به خود گرفته که بیتوجهی کارشناسیشده، جامع، چند بعدی و با حضور کارشناسان و محققان به این پدیده راهبردی ممکن است پیامدهای پیشبینینشده، مخاطرهآمیز و توفانی در پی داشته باشد». این روزنامه در ادامه نوشته است: «بیتوجهی به این نارضایتی میتواند ابعاد دیگری از جمله بروز ناآرامیها و افزایش شکاف سیاسی را در پی داشته باشد».
«نگاهی دیگر به انتخابات ۱۴۰۰» عنوان مطلب روزنامه مستقل است که در تشریح علل تحریم مردمی انتخابات رژیم از جمله به ساختار نظام ولایت اشاره کرده و نوشته است: «عدم مشارکت اکثریت در انتخابات، به دهها عامل مربوط است. از منظر حقوق عمومی، یکی از این دلایل آن است که در بین مسئولان کشور، کسانی که اختیاراتی دارند پاسخگو نیستند و آنان که پاسخگو هستند اختیاراتی ندارند».
لاپوشانی کرونا در استانهای محروم
در روزنامههای هر دو باند حاکم اعترافات در مورد دروغگویی روحانی در مورد کاهشی شدن روند کرونا دیده میشود.
«سیستان و بلوچستان در تب کرونا میسوزد» عنوان مطلب فرهیختگان است که در دعوای باندی همهٔ ناکارآمدیهای نظام در مقابله با کرونا را بر سر باند روحانی زده و نوشته است: «ایران اولین کشور دنیاست که نهتنها پیک چهارم که پیک پنجم شیوع کرونا را هم تجربه کرده و میکند! بالاخره این نتیجه طبیعی این مدل حکمرانی و سیاستورزی است، این نتیجه اظهارات سادهانگارانه و مدیریت صبح جمعهای دولتیها» است. این روزنامه در ادامه نوشته است: «همیشه شنیده میشد که کرونا در استانهایی نظیر سیستانوبلوچستان، وضعیت بهتری دارد. تعداد موارد ابتلا و مرگومیر کمتر است. اما خب با عقل جور درنمیآید استانی که سرانه تختهای بیمارستانی و کلاً سیستم بهداشت و درمان آن ضعیفتر از سایر نقاط و استانها و شهرهای کشور است، اینطور سرآمد باشد. القصه اینکه ذیل همین خیال و بیتوجهیهای همیشگی به آن نقطه از کشور بهعلاوه استانهای همجوار، اخبار نگرانکنندهای به گوش میرسد».
فرهیختگان در مطلب دیگری به قلم یک پزشک از خطهٔ نواحی محروم جنوب نوشته است: «پس از انواع نابرابریهای زیستمحیطی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و رسانهیی جنوبشرق حالا درباره نابرابری در مهار کرونا و نابرابری و تبعیض در حق سلامت سیستانوبلوچستان و مناطق محروم، نابرابری در امکانات درمان (تخت و پزشک) تا پیشگیری و شناسایی و نابرابری و بهویژه سکوت رسانهیی و سیاسی و اجرایی حتی در اوج بحران و نابرابری در اعمال محدودیت». این روزنامه در ادامه افزوده است: «کرونای هندی وارد چابهار با بیشترین جمعیت حاشیهنشین کشور به نسبت جمعیت، با ۸۰درصد جمعیت فاقد لولهکشی آب و پایینترین سرانه تخت بیمارستانی در کشور شد. این محرومیتها در کنار قرمز شدن سریع شهر در انتهای اردیبهشت باعث نشد اقدامات سختگیرانهای برای کنترل شیوع ویروس انجام شود».