در حال حاضر تحولات اجتماعی آنچنان شتابان است که مردم ایران بهطور روزانه گامهای بلندی در رویارویی با رژیم برمیدارند، و هر روز حرکت اعتراضی نو و ابتکار عمل نو علیه آن شکل میگیرد، و شعارهایی هم در آنها مطرح میشود جدید است. به گونهیی که هم این اعتراضها و هم شعارهای آن، با هفتهها و ماههای قبل متفاوت هستند.
مهمترین شعارهای اقشار مختلف اجتماعی در آذر ماه، شعارهای مرگ بر روحانی بود، این شعار این پیام را دارد که پروژه خامنهای در مورد روحانی به شکست انجامیده، و از این امامزاده نظام آخوندی برای نظام آبی گرم نشده است. زیرا هم نظام و هم رئیسجمهور مفلوک آن در شعارهای مردم در این ماه سکه یک پول شدند.
در اغلب تظاهراتهای دانشجویان در ماه آذر، شعارها علیه روحانی افزایش چشمگیری داشت که شعار ”تدبیر امید چاخانه“ نمودی از خشم دانشجویان از دولت ضدمردمی و رئیس این دولت است.
در دانشگاه ملی و دانشگاه تهران شعار ”هم مجلس هم دولت اتاق فرمان غارت“ سرداده شد، و روز 26آذر غارتشدگان مؤسسات مختلف، در برابر دادستانی رژیم در تهران شعار مرگ بر روحانی دادند. در تظاهرات بازنشستگان اصفهان شعار ”مایه ننگ ملت لاریجانی“ (علی لاریجانی) داده شد.
ملاحظه میشود که هنوز دور دوم دولت آخوند حسن روحانی به 6ماه نرسیده، دود و دمی که در مورد آن راه انداخته بودند، توسط مردم دود شد و توسط اقشار مختلف مردم در انظار جهانیان هم قرار گرفت.
واضح است بهدلیل سانسور و اختناقی که رژیم آخوندی برقرار کرده، بسیاری از خبرهای اعتراضی به رسانههای مقاومت نمیرسد.
اما در همین شرایط هم آمار اعتراضی که جمع زده شده است، بیش از ۴۰۰حرکت اعتراضی بوده که ۱۸۲مورد آن اقشار مختلف مردم بودند، ۱۲۳مورد کارگران، ۵۲مورد دانشجویان، 19مورد معلمان و ۲۴مورد مربوط زندانیان سیاسی بود.
اعتراضات و تظاهراتهای اقشار مردمی آنچنان رو به افزایش است که در خبری که روز ۳۰آبان خبرگزاری حکومتی ایلنا منتشر کرد از قول رحمانی فضلی وزیر کشور دولت روحانی نوشت: «رحمانی فضلی با بیان اینکه برخی روزها شاهد ۱۵۰تجمع اعتراضی در کشور بودهایم، متذکر شد: تاکنون مشکل حادی در زمینه درگیری معترضان را شاهد نبودهایم».
اعتراف رحمانی فضلی به افزایش و وضعیت اعتراضهای مردمی، مبین این است که در ماه 4500حرکت اعتراضی وجود دارد، که بیش از ۱۰برابر عدد و رقمی است که رسانههای مقاومت توانستند از دیوار سانسور رژیم عبور بدهند.
رشد روزافزون حرکت اعتراضی مردم، و سیاسی شدن شعارها که مردم در آنها سران رژیم را نشانه میروند، در حالی است که مدتها نیروی سرکوب تلاش میکردند که اصلاً نگذارند تجمعی شکل بگیرد، اما این اعتراضات آنقدر زیاده شده که دیگر نمیتوانند جلو آن را بگیرند.
تنها کاری که میکنند این است که چنانچه وزیر کشور رژیم هم گفته است، تلاششان این است که به قول خودشان این اعتراضات به درگیری نیانجامد. زیرا رژیم بهغایت از چنین وضعیتی و فوران خشم مردم نگران است.
با این حال در اعتراضات آذرماه موارد زیادی از درگیری بین مردم، نیروهای سرکوبگر انتظامی و گاردهای ضدشورش وجود داشت.
درحال حاضر وضعیتی انفجاری جامعه به حدی است که هر موضوعی باعث اعتراض مردم میشود، از جمله اینکه در چند روز اخیر اعتراضات گسترده اجتماعی بیسابقهیی علیه بودجه سال 97 روحانی راه افتاده است.
در اهواز مردم تظاهرات کردند که چرا دو ردیف از بودجه خرج انتقال آب کارون شده است.
در زمینه اشکال مختلف اعتراضات مردمی علیه رژیم، روزنامه حکومتی آرمان وابسته به باند روحانی مینویسد: ”«با عنایت به بررسی میدانی که صورت گرفته، ادامه مشکلاتی که از مدتی قبل شروع شده و در قالبها و شکلها و دلایل متفاوت ادامه دارد و کمکم دارد به پرخاش منجر میگردد، ایجاد نگرانی میکند. خود زنی و آتشزدن خود در مواقعی که احساس میکنند فریادشان شنیده نمیشود، آتش زدن موتورسیکلت در اعتراض به پلیس که اتفاقاً کار قانونی خود را انجام میدهد، بوقزدن ممتد در پشت چراغ قرمزها، شکل مطالب و تحلیلها در شبکههای مجازی، دارد به یک تقابل بین دولت و ملت منجر میشود و واقعاً هشدار دهنده است» «خود باوری افراطی و یا خود را دردانه خدا پنداشتن و خویش را مستغنی از رایزنی و شنیدن انتقادها و راهکارها در داخل کشور دانستن و نیز خود را بینیاز دانستن از برقراری و توسعه روابط با مجامع بینالمللی و دیگر کشورها و چانهزنی برای تأمین منافع ملی و در نتیجه رسیدن به اعتماد بهنفس کاذب، موجب از دست رفتن فرصتها و محدود گشتن دریچهها و راهها و افزایش فشارها و در نتیجه استیصال میشود. تعیین تکلیف قرض الحسنهها، مؤسسات مالی و اعتباری و تأسیس بانک خصوصی با تأخیر قابلتوجه و در نتیجه از دست رفتن فرصتهای بسیار از دست ملت، کشور و نظام جمهوری اسلامی، بهنحوی که خروج از بحرانهای حاصله و جبران فرصتها خیلی سخت و یا تقریباً ناممکن است».
ملاحظه میشود که روند تحولات در ایران به سمت رویایی بزرگ و بزرگتر مردم با رژیم پیش میرود.
درحال حاضر کارگران رژیم آخوندی نظیر امام جمعهها، سرکردگان سپاه، وزرای دولت، اعضای مجلس رژیم؛ قضات دزد و جنایتکار، مزدوران بسیج و نیروی انتظامی رژیم، در همه جا توسط مردم ایران محاصره شدهاند.
مردم میخواهند آنها پاسخگوی جنایات و فسادهایشان باشند که البته پاسخگو نیستند و هرگز نیز پاسخگو نخواهند بود. بنابراین در قدم های بعدی نیز حرکتهای اعتراضی باز هم بیشتری خواهد بود و کانونهای شورشی بیشتری علیه رژیم شکل میگیرد.
مهمترین شعارهای اقشار مختلف اجتماعی در آذر ماه، شعارهای مرگ بر روحانی بود، این شعار این پیام را دارد که پروژه خامنهای در مورد روحانی به شکست انجامیده، و از این امامزاده نظام آخوندی برای نظام آبی گرم نشده است. زیرا هم نظام و هم رئیسجمهور مفلوک آن در شعارهای مردم در این ماه سکه یک پول شدند.
در اغلب تظاهراتهای دانشجویان در ماه آذر، شعارها علیه روحانی افزایش چشمگیری داشت که شعار ”تدبیر امید چاخانه“ نمودی از خشم دانشجویان از دولت ضدمردمی و رئیس این دولت است.
در دانشگاه ملی و دانشگاه تهران شعار ”هم مجلس هم دولت اتاق فرمان غارت“ سرداده شد، و روز 26آذر غارتشدگان مؤسسات مختلف، در برابر دادستانی رژیم در تهران شعار مرگ بر روحانی دادند. در تظاهرات بازنشستگان اصفهان شعار ”مایه ننگ ملت لاریجانی“ (علی لاریجانی) داده شد.
ملاحظه میشود که هنوز دور دوم دولت آخوند حسن روحانی به 6ماه نرسیده، دود و دمی که در مورد آن راه انداخته بودند، توسط مردم دود شد و توسط اقشار مختلف مردم در انظار جهانیان هم قرار گرفت.
واضح است بهدلیل سانسور و اختناقی که رژیم آخوندی برقرار کرده، بسیاری از خبرهای اعتراضی به رسانههای مقاومت نمیرسد.
اما در همین شرایط هم آمار اعتراضی که جمع زده شده است، بیش از ۴۰۰حرکت اعتراضی بوده که ۱۸۲مورد آن اقشار مختلف مردم بودند، ۱۲۳مورد کارگران، ۵۲مورد دانشجویان، 19مورد معلمان و ۲۴مورد مربوط زندانیان سیاسی بود.
اعتراضات و تظاهراتهای اقشار مردمی آنچنان رو به افزایش است که در خبری که روز ۳۰آبان خبرگزاری حکومتی ایلنا منتشر کرد از قول رحمانی فضلی وزیر کشور دولت روحانی نوشت: «رحمانی فضلی با بیان اینکه برخی روزها شاهد ۱۵۰تجمع اعتراضی در کشور بودهایم، متذکر شد: تاکنون مشکل حادی در زمینه درگیری معترضان را شاهد نبودهایم».
اعتراف رحمانی فضلی به افزایش و وضعیت اعتراضهای مردمی، مبین این است که در ماه 4500حرکت اعتراضی وجود دارد، که بیش از ۱۰برابر عدد و رقمی است که رسانههای مقاومت توانستند از دیوار سانسور رژیم عبور بدهند.
رشد روزافزون حرکت اعتراضی مردم، و سیاسی شدن شعارها که مردم در آنها سران رژیم را نشانه میروند، در حالی است که مدتها نیروی سرکوب تلاش میکردند که اصلاً نگذارند تجمعی شکل بگیرد، اما این اعتراضات آنقدر زیاده شده که دیگر نمیتوانند جلو آن را بگیرند.
تنها کاری که میکنند این است که چنانچه وزیر کشور رژیم هم گفته است، تلاششان این است که به قول خودشان این اعتراضات به درگیری نیانجامد. زیرا رژیم بهغایت از چنین وضعیتی و فوران خشم مردم نگران است.
با این حال در اعتراضات آذرماه موارد زیادی از درگیری بین مردم، نیروهای سرکوبگر انتظامی و گاردهای ضدشورش وجود داشت.
درحال حاضر وضعیتی انفجاری جامعه به حدی است که هر موضوعی باعث اعتراض مردم میشود، از جمله اینکه در چند روز اخیر اعتراضات گسترده اجتماعی بیسابقهیی علیه بودجه سال 97 روحانی راه افتاده است.
در اهواز مردم تظاهرات کردند که چرا دو ردیف از بودجه خرج انتقال آب کارون شده است.
در زمینه اشکال مختلف اعتراضات مردمی علیه رژیم، روزنامه حکومتی آرمان وابسته به باند روحانی مینویسد: ”«با عنایت به بررسی میدانی که صورت گرفته، ادامه مشکلاتی که از مدتی قبل شروع شده و در قالبها و شکلها و دلایل متفاوت ادامه دارد و کمکم دارد به پرخاش منجر میگردد، ایجاد نگرانی میکند. خود زنی و آتشزدن خود در مواقعی که احساس میکنند فریادشان شنیده نمیشود، آتش زدن موتورسیکلت در اعتراض به پلیس که اتفاقاً کار قانونی خود را انجام میدهد، بوقزدن ممتد در پشت چراغ قرمزها، شکل مطالب و تحلیلها در شبکههای مجازی، دارد به یک تقابل بین دولت و ملت منجر میشود و واقعاً هشدار دهنده است» «خود باوری افراطی و یا خود را دردانه خدا پنداشتن و خویش را مستغنی از رایزنی و شنیدن انتقادها و راهکارها در داخل کشور دانستن و نیز خود را بینیاز دانستن از برقراری و توسعه روابط با مجامع بینالمللی و دیگر کشورها و چانهزنی برای تأمین منافع ملی و در نتیجه رسیدن به اعتماد بهنفس کاذب، موجب از دست رفتن فرصتها و محدود گشتن دریچهها و راهها و افزایش فشارها و در نتیجه استیصال میشود. تعیین تکلیف قرض الحسنهها، مؤسسات مالی و اعتباری و تأسیس بانک خصوصی با تأخیر قابلتوجه و در نتیجه از دست رفتن فرصتهای بسیار از دست ملت، کشور و نظام جمهوری اسلامی، بهنحوی که خروج از بحرانهای حاصله و جبران فرصتها خیلی سخت و یا تقریباً ناممکن است».
ملاحظه میشود که روند تحولات در ایران به سمت رویایی بزرگ و بزرگتر مردم با رژیم پیش میرود.
درحال حاضر کارگران رژیم آخوندی نظیر امام جمعهها، سرکردگان سپاه، وزرای دولت، اعضای مجلس رژیم؛ قضات دزد و جنایتکار، مزدوران بسیج و نیروی انتظامی رژیم، در همه جا توسط مردم ایران محاصره شدهاند.
مردم میخواهند آنها پاسخگوی جنایات و فسادهایشان باشند که البته پاسخگو نیستند و هرگز نیز پاسخگو نخواهند بود. بنابراین در قدم های بعدی نیز حرکتهای اعتراضی باز هم بیشتری خواهد بود و کانونهای شورشی بیشتری علیه رژیم شکل میگیرد.