آنچه که این روزها و پس از انجام نمایش انتخابات در رژیم بهچشم میخورد، جنگ و جدال در مورد مسائل مختلف است؛ در این میان یکی از دعواهایی که بالا گرفته، بر سر سند 2030یونسکو یا سند «توسعهٴ پایدار» مللمتحد است. امام جمعههای خامنهای در نمایشهای جمعهٴ اخیر (12خرداد) در یک کر هماهنگ این سند را با عناوینی از قبیل «نفوذ فرهنگی» «کاپیتولاسیون فرهنگی» «حرکت ضدفرهنگی و ضددینی» سندی با «ماهیت استعماری برای ایجاد یک استحاله در بین ملتهای مسلمان» و غیره... تخطئه کردند و حسن روحانی را بهخاطر امضای آن مورد حمله قرار دادند. اگر چه برخی مخالفتها با این سند از سوی برخی مهرهها و رسانههای رژیم بهطور پراکنده ابراز شده بود، اما کلید این جنگ را علی خامنهای چند روز قبل از انتخابات زد و طی یک سخنرانی این سند را تحت این عنوان که سازمان ملل که تحت نفوذ قدرتهای دنیاست به چه حق برای ما تکلیف مشخص میکند، مورد حمله قرار داد و روحانی و دولت او را بهخاطر امضای بیسروصدای آن توبیخ نمود. (1)
این سخنان خامنهای، اقدامی تبلیغاتی در چارچوب جنگ انتخابات بود، اما این جنگ پس از انتخابات نیز در چارچوب جنگ هژمونی ادامه یافته و بالاتر هم گرفته است. نگاهی به اظهارات گماشتههای خامنهای در نمایشات جمعهٴ اخیر این واقعیت را بهوضوح نشان میدهد. (2)
اما سند 2030چیست و حاوی چه نکاتی است که این چنین شعلههای جنگ باندی بر سر آن بالا گرفته است؟ عنوان سند 2030یونسکو عبارت است از: «سند توسعه پایدار 2030 » و بنا به سایت یونسکو این یک دستورکار جهانی بلندپروازانه برای ریشهکنی فقر از طریق توسعه پایدار تا سال 2030میلادی است. بخش آموزش و پرورش که در سپتامبر 2015 (شهریور 94) بهتصویب رسید حاوی 17هدف اصلی و 169هدف فرعی است. یکی از اهداف اصلی این سند دستیابی به تساوی جنسیتی و توانمندسازی همهٴ زنان و دختران است. همچنین پایان دادن به همهٴ اشکال تبعیض علیه زنان و دختران در همه جا و نیز ترویج تساوی جنسیتی و توانمندسازی همهٴ زنان و دختران در کلیهٴ سطوح، در این سند مورد تأکید قرار گرفته است. تمام این عبارات برای رژیم زنستیزی که بنیاد دستگاه نظری تفکر منحط آن بر اساس درجه 2انگاشتن زن و زنستیزی استوار گشته بهمثابه کفر است. آنها بهخصوص از کلمه تساوی و برابری جنسیتی بهشدت برآشفتهاند و صراحتاً میگویند:
ـ «سند ۲۰۳۰با مبانی دینی نظام اسلامی منافات دارد». (3)
ـ «تساوی جنسیتی... با نگاه اسلام در تضاد است... نباید دختران را مانند پسران دانست... و بر اساس این تفاوتها، کتابها و برنامههای درسی نیز لحاظ میشود». (4)
سایر مفاد این سند مانند منع تبعیض علیه اقلیتها، منع تبلیغ روحیه پرخاشجویانه و ستیزهگرانه در مدارس و اینکه مدرسه باید جایی برای تمرین حقوقبشر باشد و آموزش باید در خدمت ترویج صلح قرار گیرد و منع ترویج دیدگاههای جنگطلبانه و ستیزهجویانه در مدارس، همه از مواردی است که سردمداران فاشیسم دینی حاکم بهشدت از آن احساس تهدید میکنند و بهصراحت ابراز میکنند که این بهمعنای نفی آموزش نظامی در مدارس و منع استفاده از دانشآموزان در جنگها و همچنین منع استفاده از آنها در ارگانهای سرکوبگری مانند بسیج دانشآموزی بوده و از نظر رژیم غیرقابل قبول است.
سؤال دیگری که اینجا مطرح میشود موضع روحانی است؛ اینکه اصلاً چرا وی چنین سندی را امضا کرد؟ آیا او با آنچه که سایر آخوندهای حاکم آن را «مبانی و ارزشهای نظام» توصیف میکنند، زاویه دارد؟ تاآنجاکه به حیطة نظری برمیگردد، روحانی هم از قماش سایر آخوندها با همین تفکرات است، اما خط سیاسی وی با توجه به شرایط بسیار وخیم و متزلزل رژیم، بهاصطلاح تعامل با جامعه جهانی و کوتاه آمدن صوری در برخی موارد از قبیل امضای این قبیل سندهای بینالمللی است که ضامن اجرایی هم ندارد. نظیر امضای بیانیهٴ جهانی حقوقبشر که اگر چه رژیم نیز آن را امضا کرده، اما سردمداران حکومت، از جمله روحانی، بارها مخالفتشان با آن را تحت این عنوان که این حقوقبشر غربی است و ما حقوقبشر بهاصطلاح اسلامی خودمان را داریم؛ پنهان نکردهاند. از قضا دولت روحانی نز هنگام امضای سند 2030نیز «تحفظ» خود را اعلام کرده و قید نموده است که در مواردی که مفاد این سند با قوانین جمهوری اسلامی تعارض داشته باشد خود را ملزم بهاین سند نمیداند.
بنابراین روشن است که باند خامنهای این سند و امضای آن را علم کرده تا از آن بهمثابه حربهیی علیه باند روحانی، بهویژه پس از شکستش در نمایش انتخابات مورد استفاده قرار دهد و آنها را که پس از بهچنگ آوردن کرسی ریاستجمهوری و اغلب کرسیها در شوراهای شهر، برای گرفتن سهم بیشتری از قدرت و غارت خیز برداشته، عقب براند.
موضع روحانی در قبال حملات خامنهای و باند او، همراه با اعوجاج و تزلزل بوده است. روحانی پس از انتخابات، هم در کنفرانس مطبوعاتیاش (اول خرداد) و هم طی یک سخنرانی در جمع مسئولان ستادهای انتخاباتیاش (3خرداد) ژست مهاجمی گرفت و گفت: «از هر کسی که تهمت زد توهین کرد و غیبت کرد از همه گذشتم ولی از این توطئه ۲۰۳۰نمیگذرم و... تا آخر دولت دوازدهم آن را دنبال میکنم». اما پس از این سخنان که یک گردنکشی آشکار در برابر ولیفقیه ارتجاع بود، او فتیلة تضاد را پایین کشید و با تمکین در برابر حریف خاطرنشان کرد که هرجا این سند با فرهنگ و قوانین نظام در تضاد باشد ملزم بهآن نخواهیم بود. اسحاق جهانگیری معاون اول روحانی نیز توقف اجرای سند را اعلام کرده و گفت که اگر سند اجرایی شود خلاف قانون اساسی است، زیرا ولایت فقیه این مسأله را اعلام کردهاند. (5)
به این ترتیب سند 2030تا آنجا که به جنگ قدرت میان دو باند حاکم برمیگردد، صرفاً بهانه و حربهیی در جنگ قدرت است؛ اما وجه واقعی این ماجرا نیز برملا شدن ماهیت ارتجاعی فاشیسم دینی حاکم از یک سو و موقعیت فراقانونی ولیفقیه دیکتاتور در رأس این دیکتاتوری قرونوسطایی از سوی دیگر است.
پانویس: ـــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ (سخنرانی خامنهای در دیدار با فرهنگیان کشور ـ 17ارديبهشت 96: «جمهوری اسلامی ایران تسلیم سندهایی مانند 2030یونسکو نخواهد شد. به چه مناسبت یک مجموعه بهاصطلاح بینالمللی که قطعاً تحت نفوذ قدرتهای دنیاست این حق را داشته باشد که برای ملتهای دنیا تکلیف مشخص کند؟ اصل کار غلط است اینکه سندی را امضا کنیم و بعد بیاییم بیسر و صدا آن را اجرا کنیم، نخیر، مطلقاً مجاز نیست».
2 ـ امام جمعه شیراز: «اگر این دولت سخن رهبری را بهعنوان فصلالخطاب قبول دارد من سؤالم این است که این سند 2030که رهبری مقابلش موضع گرفت چرا اینقدر در واویلا و اما و اگر انداخته شد؟»
امام جمعة آبدان: «دشمن پس از امام خمینی القا کرد که پس از ایشان امام وجود ندارد و هر کسی باشد رهبر است. امام از طرف خدا منصوب است، حرف او حرف خداست و هیچ کسی نمیتواند با او مخالفت کرد. اما اگر رهبر باشد هر کسی بخواهد میتواند با او مخالفت کند».
امام جمعهٴ یزد: «مسئولان باید عمل به فرمایشات ایشان را سرلوحة امور خود قرار دهند... التزام به ولایت فقیه باید عملی باشد نه اینکه تنها در بیان از التزام بهولایت فقیه صحبت کنیم و در عمل رنگ و بویی از آن نداشته باشیم، بههمین دلیل همهٴ مسئولان باید تمام تلاش خود را برای تحقق فرمایشات ایشان بهویژه در مباحث فرهنگی و اقتصادی بهکار بندند».
3 ـ آخوند علمالهدی ـ نمایش جمعة مشهد ـ 12خرداد
4 ـ ابراهیم سحرخیز معاون پیشین وزارت آموزش و پرورش رژیم ـ 23اردیبهشت 96
5 ـ خبرگزاری نیروی تروریستی قدس (تسنیم) ـ 19اردیبهشت 96.
این سخنان خامنهای، اقدامی تبلیغاتی در چارچوب جنگ انتخابات بود، اما این جنگ پس از انتخابات نیز در چارچوب جنگ هژمونی ادامه یافته و بالاتر هم گرفته است. نگاهی به اظهارات گماشتههای خامنهای در نمایشات جمعهٴ اخیر این واقعیت را بهوضوح نشان میدهد. (2)
اما سند 2030چیست و حاوی چه نکاتی است که این چنین شعلههای جنگ باندی بر سر آن بالا گرفته است؟ عنوان سند 2030یونسکو عبارت است از: «سند توسعه پایدار 2030 » و بنا به سایت یونسکو این یک دستورکار جهانی بلندپروازانه برای ریشهکنی فقر از طریق توسعه پایدار تا سال 2030میلادی است. بخش آموزش و پرورش که در سپتامبر 2015 (شهریور 94) بهتصویب رسید حاوی 17هدف اصلی و 169هدف فرعی است. یکی از اهداف اصلی این سند دستیابی به تساوی جنسیتی و توانمندسازی همهٴ زنان و دختران است. همچنین پایان دادن به همهٴ اشکال تبعیض علیه زنان و دختران در همه جا و نیز ترویج تساوی جنسیتی و توانمندسازی همهٴ زنان و دختران در کلیهٴ سطوح، در این سند مورد تأکید قرار گرفته است. تمام این عبارات برای رژیم زنستیزی که بنیاد دستگاه نظری تفکر منحط آن بر اساس درجه 2انگاشتن زن و زنستیزی استوار گشته بهمثابه کفر است. آنها بهخصوص از کلمه تساوی و برابری جنسیتی بهشدت برآشفتهاند و صراحتاً میگویند:
ـ «سند ۲۰۳۰با مبانی دینی نظام اسلامی منافات دارد». (3)
ـ «تساوی جنسیتی... با نگاه اسلام در تضاد است... نباید دختران را مانند پسران دانست... و بر اساس این تفاوتها، کتابها و برنامههای درسی نیز لحاظ میشود». (4)
سایر مفاد این سند مانند منع تبعیض علیه اقلیتها، منع تبلیغ روحیه پرخاشجویانه و ستیزهگرانه در مدارس و اینکه مدرسه باید جایی برای تمرین حقوقبشر باشد و آموزش باید در خدمت ترویج صلح قرار گیرد و منع ترویج دیدگاههای جنگطلبانه و ستیزهجویانه در مدارس، همه از مواردی است که سردمداران فاشیسم دینی حاکم بهشدت از آن احساس تهدید میکنند و بهصراحت ابراز میکنند که این بهمعنای نفی آموزش نظامی در مدارس و منع استفاده از دانشآموزان در جنگها و همچنین منع استفاده از آنها در ارگانهای سرکوبگری مانند بسیج دانشآموزی بوده و از نظر رژیم غیرقابل قبول است.
سؤال دیگری که اینجا مطرح میشود موضع روحانی است؛ اینکه اصلاً چرا وی چنین سندی را امضا کرد؟ آیا او با آنچه که سایر آخوندهای حاکم آن را «مبانی و ارزشهای نظام» توصیف میکنند، زاویه دارد؟ تاآنجاکه به حیطة نظری برمیگردد، روحانی هم از قماش سایر آخوندها با همین تفکرات است، اما خط سیاسی وی با توجه به شرایط بسیار وخیم و متزلزل رژیم، بهاصطلاح تعامل با جامعه جهانی و کوتاه آمدن صوری در برخی موارد از قبیل امضای این قبیل سندهای بینالمللی است که ضامن اجرایی هم ندارد. نظیر امضای بیانیهٴ جهانی حقوقبشر که اگر چه رژیم نیز آن را امضا کرده، اما سردمداران حکومت، از جمله روحانی، بارها مخالفتشان با آن را تحت این عنوان که این حقوقبشر غربی است و ما حقوقبشر بهاصطلاح اسلامی خودمان را داریم؛ پنهان نکردهاند. از قضا دولت روحانی نز هنگام امضای سند 2030نیز «تحفظ» خود را اعلام کرده و قید نموده است که در مواردی که مفاد این سند با قوانین جمهوری اسلامی تعارض داشته باشد خود را ملزم بهاین سند نمیداند.
بنابراین روشن است که باند خامنهای این سند و امضای آن را علم کرده تا از آن بهمثابه حربهیی علیه باند روحانی، بهویژه پس از شکستش در نمایش انتخابات مورد استفاده قرار دهد و آنها را که پس از بهچنگ آوردن کرسی ریاستجمهوری و اغلب کرسیها در شوراهای شهر، برای گرفتن سهم بیشتری از قدرت و غارت خیز برداشته، عقب براند.
موضع روحانی در قبال حملات خامنهای و باند او، همراه با اعوجاج و تزلزل بوده است. روحانی پس از انتخابات، هم در کنفرانس مطبوعاتیاش (اول خرداد) و هم طی یک سخنرانی در جمع مسئولان ستادهای انتخاباتیاش (3خرداد) ژست مهاجمی گرفت و گفت: «از هر کسی که تهمت زد توهین کرد و غیبت کرد از همه گذشتم ولی از این توطئه ۲۰۳۰نمیگذرم و... تا آخر دولت دوازدهم آن را دنبال میکنم». اما پس از این سخنان که یک گردنکشی آشکار در برابر ولیفقیه ارتجاع بود، او فتیلة تضاد را پایین کشید و با تمکین در برابر حریف خاطرنشان کرد که هرجا این سند با فرهنگ و قوانین نظام در تضاد باشد ملزم بهآن نخواهیم بود. اسحاق جهانگیری معاون اول روحانی نیز توقف اجرای سند را اعلام کرده و گفت که اگر سند اجرایی شود خلاف قانون اساسی است، زیرا ولایت فقیه این مسأله را اعلام کردهاند. (5)
به این ترتیب سند 2030تا آنجا که به جنگ قدرت میان دو باند حاکم برمیگردد، صرفاً بهانه و حربهیی در جنگ قدرت است؛ اما وجه واقعی این ماجرا نیز برملا شدن ماهیت ارتجاعی فاشیسم دینی حاکم از یک سو و موقعیت فراقانونی ولیفقیه دیکتاتور در رأس این دیکتاتوری قرونوسطایی از سوی دیگر است.
پانویس: ـــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ (سخنرانی خامنهای در دیدار با فرهنگیان کشور ـ 17ارديبهشت 96: «جمهوری اسلامی ایران تسلیم سندهایی مانند 2030یونسکو نخواهد شد. به چه مناسبت یک مجموعه بهاصطلاح بینالمللی که قطعاً تحت نفوذ قدرتهای دنیاست این حق را داشته باشد که برای ملتهای دنیا تکلیف مشخص کند؟ اصل کار غلط است اینکه سندی را امضا کنیم و بعد بیاییم بیسر و صدا آن را اجرا کنیم، نخیر، مطلقاً مجاز نیست».
2 ـ امام جمعه شیراز: «اگر این دولت سخن رهبری را بهعنوان فصلالخطاب قبول دارد من سؤالم این است که این سند 2030که رهبری مقابلش موضع گرفت چرا اینقدر در واویلا و اما و اگر انداخته شد؟»
امام جمعة آبدان: «دشمن پس از امام خمینی القا کرد که پس از ایشان امام وجود ندارد و هر کسی باشد رهبر است. امام از طرف خدا منصوب است، حرف او حرف خداست و هیچ کسی نمیتواند با او مخالفت کرد. اما اگر رهبر باشد هر کسی بخواهد میتواند با او مخالفت کند».
امام جمعهٴ یزد: «مسئولان باید عمل به فرمایشات ایشان را سرلوحة امور خود قرار دهند... التزام به ولایت فقیه باید عملی باشد نه اینکه تنها در بیان از التزام بهولایت فقیه صحبت کنیم و در عمل رنگ و بویی از آن نداشته باشیم، بههمین دلیل همهٴ مسئولان باید تمام تلاش خود را برای تحقق فرمایشات ایشان بهویژه در مباحث فرهنگی و اقتصادی بهکار بندند».
3 ـ آخوند علمالهدی ـ نمایش جمعة مشهد ـ 12خرداد
4 ـ ابراهیم سحرخیز معاون پیشین وزارت آموزش و پرورش رژیم ـ 23اردیبهشت 96
5 ـ خبرگزاری نیروی تروریستی قدس (تسنیم) ـ 19اردیبهشت 96.