دستگاه تبلیغاتی فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران تمام توان خود را متمرکز کرده تا با سانسور تمامعیار خبرهای سیل و صدای اعتراض مردم سیلزده، از بالاگرفتن دامنه امواج خشم مردم جلوگیری کند. با اینهمه شدت خشم انفجاری مردم به حدی است که حتی در رسانههای خود رژیم هم میتوان آثار و گوشههایی از آن را دید. بهویژه که مردم در شبکههای اجتماعی رودررو با سیاست سانسور رژیم صدای خشمگینانهٔ خود را به گوش همه میرسانند و محاصره تبلیغاتی رژیم را درهمشکستهاند.
این نوشته چند مورد از گزارشهایی را که رژیم ناگزیر شد از بوق تبلیغاتی خود تحت عنوان رسانه ملی پخش کند بازتاب میدهد.
یک هموطن به خبرنگار تلویزیون رژیم در روز ۱۲فروردین میگوید:
«چند روز پیش صدا و سیما اومد اینجا، یکبهیک اینها را دید که از بزرگ تا کوچک در حال بردن گل و لای از خونهها با فرغون هستن سه چهار نفری داشتیم میبردیم تلویزیون نشون نداد اصلا».
نفر دوم هم میگوید: «تقریباً سه چهار روز پیش صدا و سیما اومد اینجا فیلم هم گرفت من خودم حرف زدم اونجا ایستادم حرف زدم گفتم اگه این مسئولان نیم متر خاکریز میزدن ما همچی مشکلی نداشتیم. شبکه افلاک اومد کاش اطلاعرسانی میکرد این مسئولان بالا بفهمند ما چه مشکلی داریم».
بدیهی است که مردم از هر فرصتی برای اعتراض و افشاگری استفاده میکنند؛ از جمله هنگامی که سردمداران نظام برای حضور نمایشی جلو دوربین میآیند و این همان فرصت طلاییای است که مردم هوشیار ایران شکار کرده و همانجا جلوی دوربینها سران رژیم را «سکه یک پول» میکنند! در یک مورد به خبرنگار رژیم با تمسخر میگوید: «یک ماشین تخلیه آب به ما ندادن. ماشین جهاد کشاورزی اومده میگه ما ماشین نداریم به شما بدیم میگه شما اومدین خونه مردم را خالی کنین. همه همین الآن اومدن... هیچ ادارهای یه ماشین نداده یعنی ادارات یه ماشین ندارن؟ اینا همهاش فیلمه».
البته در شبکههای اجتماعی، وضع اساساً فرق میکند و حرف مردم اساساً بدون سانسور و بهروشنی تمام بیان میشود. در یک مورد فیگورهای فریبکارانه استاندار خوزستان در منطقه خزعلیه سوسنگرد با خشم اعتراض مردم اینچنین درهممیریزد:
یکی از اهالی: «تمام خونهمو الآن آب گرفته وضعیت منو نگاه کن؟
استاندار: خارج میکنیم ولی الآن وضعیت کمبود داریم.
شهروند خوزستانی: جناب استاندار یعنی دولت خیلی ضرر میکنه بخواد یه پمپ بذاره اینجا آبهای اضافه را بکشه؟ یعنی ما خیلی درخواست کردیم؟ ما فقط یه پمپ میخوایم»!
وحشت سردمداران نظام از خشم و عصیان مردم
پاسدار جنایتکار پاکپور در نمایش بازدید از مناطق سیلزده پلدختر، بعد از مشاهدهٔ خشم و عصیان مردم، ضمن تأیید فقدان مدیریت و مشکلات مردم و تأکید بر اینکه هیچ مسئول دولتی جرأت نمیکند به منطقه پلدختر وارد شود، علت را خشم و عصیان مردم عنوان کرد و گفت:
«مشکلات پلدختر زیاد است و مدیریتی وجود ندارد... هیچ مسئول دولتی جرأت ورود ندارد، چرا که مردم عاصی هستند».(رسانه انتخاب و تابناک حکومتی ۱۳فروردین ۱۳۹۸)
اعتراف فرمانده نیروی زمینی رژیم به خشم و عصیان مردم ـ ۱۳فروردین ۹۸
اکنون شرایط بهگونهای شده است که حتی کارگزاران نظام هم در وحشت از خشم مردم و برای دربردن خودشان دست به دامان شبکههای اجتماعی شده و از این طریق به قیمت روسیاه کردن نظام میخواهند کار خود را پیش ببرند.
در یک مورد یک عامل رژیم اینگونه گزارش میدهد: «وشنی هستم از مؤسسه جهادی محرومین روستایی. ساعت اولیه شروع باران هستش در شهرستان محروم نورآباد لرستان بهعنوان دومین منطقه محروم کشور ما از مسئولان قطع امید کردهایم به شهر ما مطمئناً از سوی مسئولان کشوری امدادرسانی نخواهد شد از شما خیرین عزیز میخوایم که به فریاد این مردم برسید. روستاهای ما در اوضاع بسیار نابسامانی بهسر میبرند. سیل وحشتناک را میبینید وارد شهر شده این هم در ساعتهای اولیه هستش».
بیعملی و دروغهای رژیم در شبکههای اجتماعی خیلی زود برملا میشود. بهخصوص در مورد ابعاد کمکرسانیهایی که تماماً حرف است.
در یک مورد یک شهروند عاصی سیلزده میگوید: «الآن ۱۲روزه تو سیلیم الآن موندیم چکار کنیم از طرف مسئولان و دولت که هیچ کمکی دریافت نکردیم هی میگن میاریم کمک میکنیم ولی ۱۲روزه که ما هیچی دریافت نکردهایم. حقیقت تو یک متر و نیم آب گرفتار شدیم نمیدونیم چکار کنیم»!
هموطنان سیلزده با منطق بسیار روشن دجالگریهای روحانی و سرکردگان سپاه در مورد دروغپردازیهایش برای مهار سیل را افشا میکنند:
یک هموطن با پوزخند و تمسخر میگوید: «این رئیسجمهور ما میتونه آب دریای خزر را از سربالایی ببره سمنان، ولی از بالا نمیتونه بیاره پایین»!
خبرنگار سؤال میکند: الآن راهحلت چیه؟
و هموطن با تمسخر جواب میدهد: اونا عقل کلن دیگه باید بگن».
رویارویی مردم با سیاستهای توسعهطلبانه و صدور تروریسم رژیم از جمله نکاتی است که شبکههای اجتماعی منتشر کردهاند و رسانههای حکومتی طبق معمول سانسور کردهاند.
یک هموطن دیگر میگوید: «این خونهها را نگاه کنید رفتن زیر آب. خرمآباد همین الآن دوشنبه ۱۲فروردین ۱۳۶۸ ساعت ۹ بامداد. اینم از زندگی مردم. وقتی میگن سوریه را رها کن فکری بهحال ما کن بهخاطر همینه. ببینید آب چه جوری رفته تو خونههای مردم؟ مردم را فلج کرده».
طبعا این نکات تنها نوک کوه خشم و نارضایتی ملتی است که اینک پنجهدرپنجه طبیعت در حال نبرد با سیلی ویرانگر است که مقدماتش را آخوندهای حاکم با بههمزدن تعادل محیطزیست کشور بهوجود آوردند. طبعاً هنگامی که توفان بگذرد و سیل فروبنشیند، آنگاه است که توفان دیگری برخواهد خاست، توفانی که هیچ شباهتی به قبلی نخواهد داشت: توفان خشم خلق!