در تاریخ جنبشهای سیاسی و اجتماعیِ ملتها، همواره نقاط یا مراحلی هستند که نقش ذخیرههای تاریخی برای استیفای حق آزادی و ستاندن حقوق همهجانبهٔ شهروندی را دارند. در ایران ما یکی از این ذخیرههای تاریخی، قیام ۱۴۰۱ است؛ قیامی که در آستانهٔ دومین سالگرد بزرگداشت ملی آن هستیم.
با گرامیداشت سالگرد قیام تاریخیِ ۱۴۰۱، نگاهی داریم به نتایج استراتژیک و مهم آن قیام در گسترش جبهه سرنگونیخواه و تعمیق و تکثیر دوقطبی علیه حاکمیت ملایان.
۱ ـ قیام ۱۴۰۱ حاصل یک انفجار بود. پرسش این است که فضای مستعد انفجار ناگهانیِ قیام چه بود؟ مستعد بودن فضا برای قیام را کارنامهٔ سیاسی، اجتماعی و اقتصادیِ حاکمیت آخوندی با چهل سال جنایت و زنستیزی و چپاول مهیا کرد.
۲ ـ تا این حاکمیت هست، شرایط سیاسی و اجتماعی در ایران همواره مستعد انفجار میباشد. پس از قتل حکومتیِ زندهیاد مهسا امینی، پاسخ انفجاریِ مردم به آن قتل این بود که زنستیزی با محوریت اسلام حکومتی ــ فقاهتی شکست قاطع خورد. مردم از یادهایشان آمدند. یادهایی که توفان برآمده از بادکاشتنهای خمینی تا خامنهای است. پس از انفجار اولیه در چند شهر ایران، گسترهٔ اجتماعی قیام طوری شد که لایههای معروف به «قشر خاکستری» هم به خیابان آمدند. مشخصاً در خارج کشور، پناهندگانی که سالیان سال مشغول زندگی خود بودند، به خیل هزاران نفره در همبستگی با قیام پیوستند. عطف به محور ۱، مستعد بودن اکثریت جامعه در نفی تمامیت نظام آخوندی اثبات شد.
۳ ـ قیام ۱۴۰۱ نشان داد که افسارگسیختگی در استبداد و حکومتمداری دینی، روزبهروز ضرورت سیاسی شدن را در پیکرهٔ جامعهٔ ایران تقویت کرد. حاکمیت از این گسترش و تکثیر، حیرت کرد، قفل شد و درماند که این همه انسان سیاسی ــ خاصه نسل جوان و زنان ــ چگونه بههم پیوستند. آنقدر این گسترش و تکثیر به تمام لایههای اجتماعی سرایت کرد که قدرت هژمونی سیاسی آن باعث شد گمانهها بر سر فرار احتمالی کارگزاران نظام در شبکههای اجتماعی ترویج شود.
۴ ـ قدرت اجتماعی قیام باعث شد مثل هر قیام بزرگ در تاریخ ایران، میوهچینانی که تا قبل از آن مشغول تورهای مسافرتی و گذران معمول زندگی و گاهگاهی همسو با اصلاحاتیهای درون نظام بودند، از خواب سالیان بپرند تا شاید از نمط قیام، رزقی و جاهی به آنان برسد! غافل از اینکه تجربهٔ بزرگ قیام ۱۳۵۷ و حضور هوشیار و قدرتمند جبههٔ نه شاه ـ نه شیخ، خوابهای پنبهدانهٔ ولایت – سلطنت و بورژوازی همراهشان را بهطور گسترده در داخل و خارج ایران افشا کرد و پیوند آنان را با سلطنت مدفون، ساواک منفور و نایاک همسو با منافع رژیم آخوندی برملا نمود.
۵ ـ قیام ۱۴۰۱ بیش از چهار دههٔ گذشته، مرز بین مجاهدان و مبارزان پایدار سالیان طولانی در مبارزه تمامعیار با نظام آخوندی و چشمدوختگان به اصلاح و عناصری در درون نظام را در منظر ایرانیان آشکار کرد. بهطور مشخص واضح شد که پسر شاه بازیگر نقشهاییست که سر نخاش به اتاق فکر نظام ملایان وصل است.
۶ ـ قیام ۱۴۰۱ اثبات کرد که نیروی اصلیِ پیشتاز برای تغییر در ایران آخوندزده، زنان هستند. زنانی که از دههٔ ۶۰ و ۷۰ پیشتاز مبارزهیی تشکیلاتی و حرفهیی در زندان، در ارتش آزادیبخش ملی، در داخل و خارج ایران بودند و میراث زنده و نقد راهگشایانهشان، در کف خیابانها ساری و جاری شد. نقش پیشتازی و رهبری زنان هماینک نیز در خط مقدم نبرد با زنستیزی و فاشیسم سیاسی ــ مذهبیِ ولایی ــ آخوندی استمرار دارد.
۷ ـ دوقطبی حقیقی میان اکثریت جامعهٔ ایران و حاکمیت ملایان از بطن قیام ۱۴۰۱ برآمد. اثر استراتژیک این دوقطبی بلافاصله در تحریم حداکثریِ سه نمایش انتخابات نظام ملایان مشاهده و تجربه شد؛ اثری که حتی مهرههای درون حکومت را هم در منظر ولیفقیه سوزاند و تمام رؤیاهای «حکومت حزباللهی جوان» خامنهای را دود هوا کرد و به چشم نظام ریخت. بیرون آمدن پزشکیان از نمایشی با حدود ۹۰ درصد تحریم از جانب مردم ایران، گویای همین اثر استراتژیک است که بانک خامنهای توسط قیام ۱۴۰۱ برای همیشه زده شد.
بهموازات همین دوقطبی شدن، باندبازیِ اصلاح و اصلاحاتی در درون نظام، برای همیشه در منظر نسلی که قیام ۱۴۰۱ را پیش برد، سوخت و اکثریت جامعه نیز خاکستر آن را تجربه نمود.
۸ ـ بیشترین شقه در حوزههای آخوندی در جریان گسترش قیام ۱۴۰۱ رخ داد. شکاف میان حوزه و ولیفقیه آنقدر بالا گرفت که همان زمان نامههای سرگشاده انتشار یافت که خواستار استعفای خامنهای شدند. این شکاف هرگز بند نیآمد و هماکنون نیز در حال گسترش است.
بهموازات شقه در حوزهها، آثار ملی و همهگیر قیام و نیز آثار جنایات آتشبهاختیارهای تحتامر خامنهای، باعث شتاب گرفتن شقه در ساختار نظام شد. شقههایی که ادامه و استمرار یافت و آثار زهرآگینشان را در وضعیت هماکنون باندهای حکومتی شاهدیم. اصولگرایان که ذخیرههای اصلی ولیفقیه بودند، خودشان به چند دسته تقسیم شده و گمانهها زده میشود که حتی دستهجاتی از اینان در مقابل خامنهای صفآرایی کنند.
۹ ـ نظام ملایان را چه آثار سیاسی و اجتماعیِ منتج از قیامها محاصره کردهاند که کارشناس نظام رو به حاکمیت میگوید «شما با یک تکان فرومیریزید»؟
هم حاکمیت و هم جامعهٔ ایران از ذخیرههای تاریخیِ جنبش سراسریِ قیام ۱۴۰۱ اثری بازگشتناپذیر پذیرفتهاند؛ حاکمیت را دیگر هیچ راهی جز تشدید انقباض و ریزش از ساختار و پیکرش نمانده، اکثریت جامعه را چشمانداز ژرفناکتر و دامنهدارتر تحریم و نفی حاکمیت و افق سرنگونیِ ناگزیر آن، پیش رو است.