رسانههای حکومتی روز سهشنبه ۲۹مهر بهطور گسترده به ماجرای عروسی پرهزینه دختر علی شمخانی، دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی، پرداختند. از حملههای تند روزنامههای اصلاحطلب تا دفاع دوپهلو و انحرافی کیهان، این موضوع شکاف درونی ساختار قدرت و بحران مشروعیت اخلاقی حاکمان را آشکار کرده است. همزمان مباحثی چون فقر غذایی، سوءتغذیه، بحران اعتماد نسلی و تورم نیز در صفحات دیگر روزنامهها بازتاب یافت.
گزیده رسانههای حکومتی
جمهوری اسلامی حکومتی: در یادداشتی با عنوان «مرثیهیی برای غربت اخلاق» به تلخی از فقدان اخلاق در میان مقامات و حاکمان اعتراف کرده و نوشته است که متولیان نظام نه عدالت را برقرار کردهاند و نه اخلاق را.
هممیهن حکومتی: عروسی مجلل دختر شمخانی را نشانه «فاصله طبقاتی و خشم عمومی» دانست و نوشت که مردم حق دارند از تناقض گفتار و رفتار مسئولان بپرسند. این روزنامه، سکوت حاکمیت در برابر چنین ریختوپاشهایی را عامل افزایش بیاعتمادی اجتماعی خواند.
ابتکار حکومتی: با لحنی انتقادی شمخانی را یادآور گفتههای قدیمیاش درباره سادهزیستی کرد و با استناد به دادههای فقر آموزشی در خوزستان، عروسی میلیاردی او را نماد بیعدالتی دانست.
اعتماد حکومتی: بحران اقتصادی، فقر و ناکارآمدی سیاستهای دولت را در ۲گزارش درباره «فرصتهای از دست رفته» و «نگرانی از سفرههای لاغر مردم» برجسته کرد. بر پایه آمار رسمی، ۳۰٪ مرگهای کشور به تغذیه ناکافی مربوط است.
آرمان ملی حکومتی: به حمله جریان تندرو به ظریف پرداخت و نوشت که دلواپسان در دفاع از لاوروف، منافع ملی را قربانی رقابتهای جناحی کردهاند.
کیهان حکومتی: در دفاع از شمخانی نوشت انتشار فیلم عروسی «ترور شخصیت» است و همزمان اصلاحطلبان را عامل بیاخلاقی خواند. در یادداشتهای دیگر نیز به «جنگ روایتها» و لزوم مقابله با «غربگرایان داخلی» پرداخت.
ستاره صبح و جهان صنعت حکومتی: در واکنش به سخنان دبیر ستاد امر به معروف درباره ۸۰هزار نیروی «آتش به اختیار»، این طرح را عامل دوقطبیسازی جامعه دانستند و یادآور شدند که اجبار در حجاب و پوشش راهحل فرهنگی ندارد.
دنیای اقتصاد حکومتی: از ناکامی طرح کالابرگ الکترونیکی در بهبود معیشت مردم نوشت و تأکید کرد که کاهش سرانه کالری مصرفی، نشانه شکست سیاستهای حمایتی دولت است.
کامل رسانههای حکومتی
جمهوری اسلامی: مرثیهیی بهمناسبت غربت اخلاق
اگر به برخوردهای فردی، جناحی، حزبی و حتی در سطوح کسانی که برای خود جایگاه بالایی در نظام حکمرانی و جامعه موسوم به اسلامی امروز ما متصورند بنگریم، به این واقعیت بسیار تلخ خواهیم رسید که این بخش از جامعه ما نهتنها از اخلاق بهرهیی ندارد بلکه دچار بدترین نوع بداخلاقی است.
یال و کوپال داشتن و از مقامات بودن و درجههای روی شانه و بالا نشستن، برای کسی شخصیت نمیآورد. شخصیت افراد به تواضع، اعتراف به بزرگی انسانهای خدوم و خود را در برابر اصحاب خیر و خدمت و مجاهده به حساب نیاوردن است. کسانی که تلاش میکنند خود را با طعنه زدن به مجاهدان فیسبیلالله مطرح کنند تا دیده شوند، باید بپذیرند که حتی کمترین بوئی از اخلاق به مشامشان نرسیده است و در باتلاق فقر اخلاقی دست و پا میزنند… متولیان نظام جمهوری اسلامی بپذیرند که نهتنها نتوانستهاند عدالت را در این جامعه جاری کنند، بلکه در زمینه حاکم کردن اخلاق در جامعه انقلابی و اسلامی نمره زیر صفر دارند. راستی تا چه زمانی باید در فراق اخلاق در این جامعه اسلامی سوگوار باشیم؟
هممیهن: علی شمخانی و یک اتفاق ساده - عبدالجواد موسوی شاعر و روزنامهنگار
مردمی که زیر بار تورمی لجامگسیخته و کمرشکن در حال لِهشدن هستند، از دیدن عروسی دختر شمخانی در یک هتل مجلل به فغان میآیند. حق هم دارند. نمیشود که اقتصاد مقاومتی و تابآوری در مقابل امپریالیسم جهانی مختص فرودستان، پابرهنهها و گرسنگان باشد و بریزوبپاش و لاکچریبازیهای افسانهیی در انحصار صاحبان قدرت… اینکه شمخانی کار خلاف شرعی کرده یا نکرده، اصلاً مهم نیست… مهم مردم خشمگینی هستند که دنبال سوژهیی میگردند برای خالیکردن خشم و نفرتی که قابل وصف نیست… شما نمیتوانید قریب به نیمقرن شیوهیی را در حکمرانی پیش بگیرید و بعد بههر دلیلی آن شیوه را تغییر بدهید؛ بیآن که به مردم توضیح بدهید چه اتفاقی افتاده… پس آنهمه غوغا و هزینه برای چه بود؟ منظورم این است که مردم حق دارند بپرسند این شکل از عرفی زندگیکردن چطور تا همین چندوقت پیش خطایی نابخشودنی محسوب میشده، اما حالا عیب و ایرادی در آن نیست؟… آیا مردم حق ندارند با دیدن این تصاویر شایعات نفتکشها و سرمایههای افسانهیی نزدیکان آقای شمخانی را باور کنند؟ اصلاً چرا نباید مردم حقیقت ماجرا را درباره آقای شمخانی و فرزندان ایشان بدانند؟ این شایعات را که ایراناینترنشنال علیه ما پخش نکرده؛ عدهیی از فعالان سیاسی و مقامات رسمی این مملکت آنها را طرح کردهاند… ظاهر ماجرا البته ساده است و میتوان بهراحتی از کنار آن گذشت. مثل خیلی از ماجراها که از کنارشان ساده گذشتیم، اما بعدها معلوم شد که اشتباه کردیم. خیلی اشتباه کردیم.
ابتکار: [آیا] شمخانی از محرومیتها در خوزستان خبر دارد؟
رآوردی از هزینه بریزوبپاش میلیاردی عروسی دختر شمخانی در هتل اسپیناس پالاس، فارغ از نوع پوشش و مدل لباس عروس و مهمانان… این فیلم جنحالی، در روزهایی شبکههای اجتماعی را در نوردید که شاخص تورم دوباره از مرز ۵۰درصد عبور کرده و خانوارهای ایرانی میان اجارهخانه، قیمت گوشت و شهریه مدرسه سرگرداناند.
وقتی شمخانی شیرینی نمیخرید و حالا میلیاردی هزینه گل و شیرینی میکند… شمخانی در مصاحبهاش در این کتاب، گفته بود: «ما… بهراحتی انتقادپذیریم، منعطفیم، تکبر نداریم، با حداقلها میسازیم، احساس برتری قومی و خویشی بر کسی نداریم… در مسائل تشریفاتی بدون اینکه کسی به ما بگوید، در این گرانی یک ریال پول میوه و شیرینی و گل نمیدهم…».
روزگار عجیب میچرخد که به یاد بیارویم هم او که میگفت شیرینی و چایی نخریم، حالا هزینههای میلیونی برای گل و شیرینی عروسی دخترش را پیش چشم میبیند.
شمخانی متولد اهواز در استان خوزستان است، اما شاید نداند که تنها در سال ۱۴۰۴ و فقط در شهر خرمشهر استان خوزستان ۳۱۰۵دانشآموز بهدلیل فقر از تحصیل بازماندهاند.
این عروسی لاکچری و جنجالی تنها مورد از حواشی مکرر فرزندان او نیست و امروز بیش از هر زمان دیگر با پروندههای اقتصادی و ثروت خانوادهاش شناخته میشود. پسر او، محمدحسین شمخانی، با نام مستعار هکتور ف در تیرماه ۱۴۰۴ از سوی وزارت خزانهداری آمریکا در فهرست تحریمها قرار گرفت.
اما دامنه حاشیهها فقط به نفت و دریا محدود نماند. سالها پیش از مطرح شدن نام هکتور شمخانی، داماد این خانواده، حسن میرمحمدعلی، که گفته میشود در پروژههای ساختمانی لوکس فعال است، در سال ۱۳۹۸ نامش در پرونده تخلف ساختمانی لواسان مطرح شد.
وقتی بحران اقتصادی برای مردم ادامه دارد، تجمل در میان حاکمان از کجا آغاز میشود و کی تمام خواهد شد؟… ماجرای عروسی چند میلیاردی دختر شمخانی (برآورد رقمی حدود ۵میلیارد تومان)… پدر و مادر بازنشستهیی که تلاش و تقلای فرزندش را برای یک وام ازدواج نظاره میکند، والدین محرومی که ترکتحصیل فرزندش را به تماشا نشسته اکنون این پرسش را دارد که چطور سهم فرزندان مسئولان عروسی چند میلیاردی است و سهم فرزندان آنان قسط و قرض و وام؟
اعتماد: فرصتهایی که از دست رفتهاند - آذر منصوری
کسری بودجه بیسابقه دولت، فشار مضاعفی بر اقتصاد وارد کرده… کاهش ارزش پول ملی، افزایش تعداد افراد زیر خط فقر و رکود اقتصادی نیز از دیگر نشانههای این بحران عمیق هستند… متأسفانه تعارض منافع و حضور برخی کاسبان تحریم و باندهای قدرت و ثروت که از وضعیت موجود سود میبرند، مانع از حرکت سریع و مؤثر به سمت اصلاحات جدی شدهاند. اکنون بیش از هر زمان دیگری، وقت آن رسیده است که راهبرد ستیز و تقابل جای خود را به راهبرد توسعه پایدار و تعامل بدهد.
آرمان ملی: دلواپسان علیه ظریف - نقطه طلایی صحبتهای ظریف جایی بود که گفت: «من همچنان اعتقاد به روابط راهبردی با روسیه و چین دارم اما اینها بهخاطر ما کاری نمیکنند. روسها عریان سیاست خود را بیان میکنند. روسیه کشور مهمی در همسایگی ماست ولی ۲خط قرمز دارد؛ اول اینکه ایران نباید هیچوقت با دنیا روابط آرام داشته باشد و دوم اینکه نباید با دنیا به درگیری برسد برای همین روسیه طرفدار توافق موقت ژنو بود چون استخوان لای زخم نگه میداشت و مانع درگیری هم میشد… صحبتهای ظریف موجی از حملات و هجمههای رسانههای دلواپس و تندرو را به سمت او سرازیر کرد و در عین تعجب این رسانهها علم حمایت از وزیر خارجه روسیه را برافراشته و وزیر خارجه سابق کشور خود را منکوب کردند… جوان نیز در مطلبی نوشت: «محمدجواد ظریف مستقیماً از حرف لاوروف عصبانی شده و انتقام آن را با دروغ و دلنگ از مردم و کشور و نظامیهایش میگیرد»… این فقط رسانههای تندرو نبودند که برای ظریف شمشیر از رو کشیدند بلکه چهرههای تندرو بهارستان نیز به نوبه خود از خجالت وی در آمدند. چنانکه حمید رسایی، نماینده تندرو تهران خطاب به ظریف اظهار کرد: «اگر ذرهیی عقل دیپلماسی داشتید اینطور عمل نمیکردید»… پرسش اینجا است که تندروها که… برای… ظریف شمشیر میکشند؛ اما برای لاوروف آغوش میگشایند؟… همین نوع برخوردها است که نشان میدهد آنچه برای تندروها اهمیتی ندارد منافع ملی است.
آرمان امروز: بازی خطرناک تندروها با بنزین و افکار عمومی
آرین رسولزاده، استاد دانشگاه: به نظر میرسد موج اخیر از شایعات پیرامون قیمت بنزین بیش از آن که مبنای واقعی داشته باشد، تلاشی است برای القای بیثباتی و خدشه وارد کردن به اعتماد عمومی؛ اقدامی که میتواند پیامدهای اقتصادی و اجتماعی گستردهیی به همراه داشته باشد… گروهی با دامنزدن به نگرانیهای اجتماعی، تلاش میکنند اعتماد عمومی به دولت را کاهش دهند. به اعتقاد او، چنین اقداماتی نهتنها کمکی به حل مسائل کشور نمیکند، بلکه موجب بیثباتی روانی و افزایش نارضایتی در میان مردم میشود.
کیهان: حمله به شمخانی روشنگری بود یا ترور شخصیت نیابتی؟!
برگزاری مراسم عروسی دختر وی در یک هتل مجلّل، حتماً جای اعتراض دارد… اما انتشار تصاویر خصوصی افراد و تعرض به حریم خصوصی آنها، مشمول خباثت باطن و درندهخویی است… دستیازیدن به بیاخلاقی، پردهدری و هتک حریم خصوصی افراد، جزو غیرانسانیترین رفتارهاست که اگر رواج پیدا کند، جامعه را به سقوط میکشاند.
خاستگاه سیاسی او به طیف موسوم به اعتدال و اصلاحات نزدیک است. در عینحال از جایگاه دبیری شورای عالی امنیت ملی و در ماجرای عهدشکنی ۳ساله آمریکا و اروپا، نقش مؤثری در هماهنگی شورا با مجلس و تصویب قانون اقدام متقابل داشت. این رفتار ملی، مورد بغض روحانی و ظریف و جبهه اصلاحات قرار گرفت که مدعی بودند نباید در برابر گستاخی و تهاجم فزاینده غرب کاری کرد… شمخانی همچنین اخیراً گفت: «در ماجرای هواپیمای اوکراینی، آقای روحانی از اول در جریان بود و من بلافاصله اطلاع دادم». این روایت واقعی، عصبانیت و پرخاش برخی مدعیان اعتدال و اصلاحات را بهدنبال داشت.
کیهان: کار همین اشرافیت دوقطبیساز است
حسن روحانی و ظریف و تیم همراهشان، چرخ سانتریفوژ و برنامه هستهیی را مقابل چرخ کارخانهها و معیشت مردم قرار دادند و در اثر این دوقطبی تحمیلی از سوی دشمنان، هر دو چرخ را از حرکت بازداشتند. هم برنامه هستهیی تعطیل شد و هم ۸۰۰۰کارخانه و بدترین رکوردهای اقتصاد به ثبت رسید… طیف بدسابقه، زمانی هم دیپلماسی و میدان را مقابل هم بازنمایی کردند و مقدمات حمله و تخریب علیه مدافعان حرم و مدافعان پیشتاخته امنیت ملی (امثال شهید سلیمانی) را فراهم کردند… امثال ظریف، همانگونه دوقطبی ساختند که برنامه مطلوب دشمن بود. آنها همچنین قدرت دفاعی و موشکی را نقطه مقابل مذاکره و دیپلماسی وانمود میکردند و در تضعیف توان دفاعی بازدارنده همانگونه زبان میچرخاندند که خواست دشمن بود… معلوم میشود این کار زنجیرهوار، یک خط خیانتآلود است… دهنکجی به مشکلات اصلی و معیشتی مردم نیز هنر همان جریان دوگانهساز و دوقطبیساز است… حضور چنین کسانی در دولت روحانی و بعضاً در دولت فعلی، علت دهنکجی و بیاعتنای به مشکلات واقعی کشور است. ثالثاً ردپای اشرافیگری، حقوقهای نجومی و دریافت امتیازات ناروا را نیز باید در میان همان کسانی جستجو کرد… نسخه انفعال و تسلیم در برابر غرب را میپیچند و برای اینکه مغالطهشان هم بگیرد، به دوقطبیسازیهای جعلی متوسل میشوند… جریان تحریف و دوقطبیسازی و حاشیهپردازی با جریان اشرافیگری و بیاعتنایی به مشکلات مردم، ۲جریان نیست بلکه یک جریان واحد است… و باید با روشنگری و اعتراض قاطع، رسوا شود.
کیهان: مسئولیت سنگین ما در میدان روایت (یادداشت روز)
جنگی مثل آنچه بین ایران یک طرف، آمریکا، ناتو و رژیم صهیونیستی در طرف دیگر درگرفت، ممکن است دوباره از سرگرفته شود… رجزخوانی برای دشمن، برجسته کردن پیروزیها، هشدار به دشمن و... از جمله محورهایی هستند که پس از پایان هر جنگی، مورد توجه قرار میگیرند… بلافاصله پس از آغاز آتشبس موقت، همین دشمن روی «روایت» و «رسانه» متمرکز شد… جریان غربگرا در ایران… علیه… کشور خودمان موضع گرفته و همچنان میگیرند. روایتشان از این جنگ، پیروزی دشمن و شکست جبهه بزرگ مقاومت به رهبری ایران بوده است (بهعنوان فقط یک نمونه رجوع شود به گزارش روزنامه جمهوری اسلامی که بازتاب زیادی در رسانههای عبری داشت)… غربگرایان در ایران نیز بلافاصله پس از این ۱۲روز از «لزوم تغییر پارادایم» میگویند. تغییر پارادایم در یک کشور یعنی، منهدم کردن ستون و اسکلتی که ساختار سیاسی روی آن سوار است. یعنی همان براندازی!… کشورها زمانی تسلیم میشوند که در شرایط ضعف و شکست باشند! آنها باید دشمن را قوی و کشور خود را ضعیف و شکستخورده «روایت» کنند تا، تسلیم معنای «مذاکره» بدهد!…
هممیهن: اسراییل باید از توافق هستهیی با ایران حمایت کند
دنیس سیترینوویچ مقام سابق اطلاعات ارتش اسراییل… چندی پیش، در تحلیلی… چنین نتیجه گرفت که بهترین راه برای اسراییل در مقطع کنونی همین است که از توافق هستهیی بین ایران و غرب حمایت کند و مشخصاً جنگ دوباره با ایران، گزینه مطلوبی نخواهد بود… بدون توافق هستهیی، خطر راهافتادن دوباره جنگ وجود دارد و این بار ممکن است این جنگ به ورطه جنگی فرسایشی فروبغلتد که فشار اقتصادی را بر اسراییل افزایش خواهد داد و هر گونه بهبود بالقوه در موضع راهبردی اسراییل را به خطر خواهد انداخت. بهلحاظ نظری، ایران هنوز میتواند بر پایه مواد غنیشدهیی که اکنون در ایران هستند، تا سطح ۹۰درصد غنیسازی کند… در سایه همین نکات، اسراییل باید از توافقی هستهیی حمایت کند، توافقی که تضمین میکند هر گونه مسیر برای ایران به سمت بمب مسدود شده و مانع از این میشود که ایران دوباره ظرفیتی در ابعاد بالا برای غنیسازی برپا کند… اگر هدف اسراییل این است که تضمین کند ایران نخواهد توانست بمب [هستهیی] بسازد، توافق احتمالاً تنها راه برای این کار خواهد بود، حتی اگر قیمتش تقویت حاکمیت ایران باشد.
آرمان ملی: کاهش تنش با تبادل پیام - حسن بهشتیپور:
اخباری که در ارتباط با مذاکرات احتمالی از سوی آمریکاییها رسانهیی شده که به نظر صرفاً و تنها تبادل پیام است تا از این راه بتوانند تنش و بحران بین دو طرف را کنترل کنند وگرنه مذاکرهیی در کار نیست چرا که هر مذاکرهیی اهداف و چارچوبهایی دارد و آوردن و بردن پیامها بهمعنای مذاکره نیست… به نظر میرسد تا زمانی که طرفین رویکرد خود را در ارتباط با مذاکره تغییر ندهند، تغییر خاصی در سطح دیپلماسی را شاهد نخواهیم بود. آمریکاییها سعی میکنند خواستههای خود را به طرف مقابل دیکته کنند… نیز باید این سطح از تغییر در آمریکا صورت گیرد تا نشان رسمی باشد که خواستار توافق است. در غیراین صورت هیچ فضایی برای مذاکره وجود ندارد و نمیتوان امیدوار بود که این فضا با ارسال پیام و یا حتی ورود میانجی به موضوع فراهم شود.
خبرآنلاین- احمد زیدآبادی - در جریان جنگ ۱۲روزه پاکستان پیام داد اگر به عربستان حمله کنید با شما وارد جنگ میشویم.
سیاست روز: تکیه بر پارادایم جدید
حقیقت آن است که از ۲۶مهرماه با انقضای قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت که بهمعنای پایان برجام است عملاً فرایند ۲۰سالهیی که سیاست خارجی را معطل مباحثی همچون مذاکره با اروپا و آمریکا، لغو تحریمها و یا تعامل و توافق با آژانس کرده بود پایان یافته است. در طول ۲دهه عملاً پارادایم غالب سیاست خارجی معطوف به غرب گرایی بوده… امروز در صحنه جهانی با قوت بیشتری در حال شکلگیری است لذا پارادایم فرسوده ۲دهه گذشته یعنی غرب گرایانه دیگر تحقق بخش منافع ایران نخواهد بود. امروز جهان در مسیر شرقگرایی پیش میرود که اساس آن را توسعه روابط با نظمهای نوینی چون شانگهای و بریکس تشکیل میدهد. اقدام ایران بر توافق راهبردی ۲۰ساله با روسیه و ۲۵ساله با چین و تقویت نقشآفرینی در بریکس و شانگهای گامی مهم در این مسیر است… آرمانخواهیها و نگاه ایدئولوژیک در قالب مقاومت و حمایت از فلسطین و مقابله با رژیم صهیونیستی و غرب نه یک عامل بازدارنده بلکه یک ارزش و اصل بینالمللی شده است.
هممیهن: شکاف دائمی نسلی
مسأله فقط در سطح حکومت نیست. نهادهای مدنی و حزبی هم دچار همین معضل هستند. اغلب پیر و فرسوده هستند. این شکاف در جامعه ایران با دختران و زنان جوان بیشتر است. این نسل بهدرستی احساس میکند که بهرسمیت شناخته نمیشوند. لذا در میهن خود احساس بیگانگی میکنند… مشکل جامعه سیاسی ایران مهمتر از شکاف نسلی با جوانان و نسل z است... دافعه ایران عامل مهمتری در مهاجرت آنان است تا جاذبه غرب… شاهد شکلگیری نوعی «جامعه موازی» مجازی از سوی این نسل هستیم که راه خود را میروند. این نسل نه لزوماً انقلابی است و نه محافظهکار، بلکه آگاه، خسته و بیاعتماد است و بیش از هر چیز بهدنبال زندگی باکیفیت و معنادار است، و از شعارزدگی گریزان است... .
ستاره صبح: مبارزه آتش به اختیارها با بیحجابی و سکولاریسم
گروه اجتماعی - الهام روحانی: هفته قبل روح ا... مؤمن نسب، دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر استان تهران گفت: «با فعالسازی ۸۰هزار نیروی آموزشدیده و ۴۵۷۵مربی و ضابط قضایی، میتوان تحولی بزرگ ایجاد کرد. وی هدف این مجموعه را مقابله هوشمندانه با «سکولاریسم و بیتفاوتی اجتماعی» و مبارزه با بیحجابی عنوان کرد. این اظهارات واکنشهای گستردهیی را در رسانهها ایجاد کرد... سعید معیدفر، جامعهشناس و دانشیار بازنشسته دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران درباره اظهارات اخیر دبیر ستاد امربهمعروف تهران مبنی بر تشکیل «اتاق وضعیت عفاف و حجاب» به ایلنا گفت: اکثریت مردم از رانت حکومتی برخوردار نیستند، در مقابل اقلیتی که از رانت حکومتی استفاده میکنند و ممکن است ارزشها و منویات خاص خود را داشته باشند و بیتفاوت به خواست مردم پیش روند. مردم دو بخش هستند یک بخش که اعتقادی به حجاب اجباری ندارند وعدهیی هم حجاب را رعایت میکنند. این دو گروه از مردم کاری به همدیگر ندارند و مزاحم یکدیگر نیستند. میتوانند با یکدیگر همزیستی کنند، اما در واقع این مداخله گروههایی در ساختار حکومت است که میخواهد بگوید جامعه دوقطبی است. در سطح جامعه مردم باهم مشکل ندارند و این دخالتها است که بهنحوی به این موضوع دامن میزند. مردم صلح حجابی دارند. اقلیت آتش به اختیار معیدفر گفت: اقلیتی که بهدنبال اعمال قانون حجاب و عفاف هستند، تندروهای جناح راست هستند و کاری ندارند که مردم اساساً چه فکر میکنند. اینها خودشان آتش به اختیار هستند. این طیف اقلیت راحت از دیوار سفارت بالا میروند، در خیابانها راهپیمایی برای خودشان راه میاندازند یا اقداماتی انجام میدهند که بهظاهر نشان میدهد که بخشی از مردماند. اما اینها مردم نیستند. اینها افرادی هستند که از رانت استفاده میکنند و منویات خود را پیاده میکنند... محسن غرویان استاد حوزه علمیه قم میگوید: «خوش بود گر محک تجربه آید به میان، تا سیهرو شود هر که در او غش باشد» اینکار اشتباه را سالها تجربه کردهایم و جواب نداده است. برای برقراری فرهنگ حجاب و این مسائل، با این روشها به نتیجه نرسیدهایم و دوباره میخواهیم همان کارهای قبلی غیرمؤثر را تجربه مکرر کنیم. این کار عاقلانه نیست.
جهان صنعت: یکسانسازی اجباری پوشش محال است
وقتی بالاخره آنچه مومننسب درباره «بسیج ۸۰۰۰۰آمر به معروف» و قریب به ۵۰۰۰مربی و ضابط قضایی برای برخورد با آنچه «بدحجابی» عنوان میشود، مورد توجه کاربران شبکههای اجتماعی، چهرههای سیاسی و فرهنگی و افکار عمومی قرار گرفت، خیلی زود به یکی از بحثهای داغ رسانهیی کشور تبدیل شد؛ اتفاقی که البته پیشاپیش قابل پیشبینی بود و بعید نیست که به همین دلیل هم مومننسب و دیگر دلواپسان پوشش ایرانیان خبر تشکیل این بهاصطلاح «اتاق وضعیت حجاب» را در یکی از بدترین ساعات شبانهروز و هفته و نیز از طریق یکی از ضعیفترین و کممخاطبترین تریبونهایی که در اختیار دارند، اعلام کردند و به این ترتیب در واقع حاضر شدند مراسم رونمایی از پروژه تازهیی را که برای اعمال فشار به شهروندان کلید زدهاند، با حداقل سر و صدا و بهاصطلاح چراغ خاموش برگزار کنند تا مگر بتوانند در ادامه از مؤلفه بعضاً تاثیرگذار و تعیینکننده «غافلگیری» نیز برای اجرای هر چه شدیدتر پروژه عجیب و غریبشان استفاده کنند. بهویژه با توجه به آن که حالا پس از پشت سر گذاشتن تجربه اعتراضات اواخر تابستان و پاییز سال ۱۴۰۱، درک بهمراتب عمیقتری از این مطالبه مدنی ایرانیان داریم و در این چند سال متعاقباً عموم شهروندان هم بیشازپیش با حق و حقوق شهروندی و قانونی خود آشنا شدهاند... .
نجفیتوانا: …«وقتی جوانان میبینند برخی مسئولان زندگی لاکچری دارند و برخلاف ادعاهایشان به شکل دیگری عمل کرده و بهقول حافظ «چون به خلوت میروند، آن کار دیگر میکنند»، طبیعی است که مردم دیگر نتوانند خود را در چارچوب ارزشهای رسمی و دولتی قرار دهند و در این چارچوب بمانند»... .
اعتماد: زندگی روی استخوانهای شکننده
تنها ۲۰درصد افراد بالای ۵۰سال ایرانی تراکم استخوان طبیعی دارند، سالانه حدود ۱۵۰هزار شکستگی مرتبط با کاهش توده استخوانی رخ میدهد و این یعنی تقریباً ۴۱۰شکستگی در روز که در سال بار اقتصادی ۴۰۰میلیون دلاری دارد. آنچه نگرانکنندهتر است، تمرکز آسیب در زنان سالمند است. اما زنان بالای ۶۵سال فقط ۵درصد تراکم طبیعی دارند و بیش از ۶۰درصد آنها دچار پوکی استخواناند... . در مقایسه با کشورهای اروپایی و آمریکا، ایران هنوز برنامهیی جامع و منسجم برای پیشگیری و کنترل پوکی استخوان ندارد. در بسیاری از این کشورها، زنان و مردان از سنین ۵۰ تا ۶۰سالگی تحت ارزیابی منظم برای شناسایی خطر پوکی استخوان قرار میگیرند و بر اساس نتایج این بررسیها مسیر درمان و پیشگیری خود را دنبال میکنند. اما در ایران چنین برنامههای ملی و نظاممند وجود ندارد.
اعتماد: نگرانی دولت از سفرههای لاغر مردم
طی روزهای اخیر و همزمان با روز جهانی غذا، مسئولان وزارت بهداشت و شورای عالی امنیت غذایی، با ابراز نگرانی از تغییر الگوی تغذیه در کشور، ضمن تأیید کاهش چشمگیر مصرف پروتئین، لبنیات، گوشت، میوه و سبزیجات، از آمار بالای «مرگهای مرتبط با مسائل تغذیهیی» و دشواری کاهش آمار سوءتغذیه بهدلیل افزایش قیمت مواد غذایی ابراز نگرانی کردند. احمد اسماعیلزاده که مدیریت دفتر بهبود تغذیه وزارت بهداشت: …هر ساله از مجموع ۴۲۰هزار مرگ در کشور، حدود ۱۲۰هزار مورد بهدلیل مسائل تغذیهیی است… میزان مرگ ناشی از فشارخون بالا و قند بالا به ترتیب ۹۴هزار و ۴۷هزار مورد، مرگ بهدلیل عدم دریافت امگا ۳ (مرتبط با کاهش مصرف ماهی و آبزیان) ۱۰هزار مورد، مرگ بهدلیل مصرف ناکافی میوه و سبزی ۱۰هزار مورد و مرگ بهدلیل عدم مصرف غلات و نان کامل حدود ۲۵هزار مورد در سال است. میانگین کوتاهقدی در کشور حدود ۵درصد و میزان لاغری کودکان کمتر از ۵سال که یک شاخص مهم به حساب میآید، حدود ۶درصد است… بر اساس سبد غذایی، باید روزانه ۹۰گرم گوشت مصرف شود اما میزان مصرف روزانه گوشت در کشور کمتر از ۵۰گرم است. بررسیها نشان میدهد که تنها نیمی از جمعیت کشور، ۴گروه اصلی غذا را به میزان کافی دریافت میکنند. متأسفانه، کاهش آمار مربوط به سوءتغذیه بهدلیل مسائل تغذیهیی و افزایش قیمت مواد غذایی سخت است»... حسن امامی رضوی هم که ریاست دبیرخانه شورای عالی امنیت غذایی را به عهده دارد، به صراحت گفت که مردم و به طور مشخص ساکنان پایتخت، به میزان کافی پروتئین دریافت نمیکنند... انکار گسترش سوءتغذیه در کشور توسط مسئولان دولت سیزدهم در حالی بود که نتایج تحقیقات دهههای ۱۳۷۰، ۱۳۸۰، ۱۳۹۰ و سال ۱۴۰۰، دریافت ناکافی کالری مفید و ریزمغذی در تمام گروههای سنی را تأیید میکرد... بهعنوان نمونه، علیاکبر سیاری که در دولت اصلاحات مسئولیتهایی در وزارت بهداشت داشت، بارها طی دهههای ۱۳۸۰ و ۱۳۹۰ با استناد به نتایج مطالعاتی که در وزارت بهداشت انجام شده بود، درباره سوءتغذیه و کمبود دریافت کالری مفید در کودکان و بزرگسالان هشدار داد و اعلام کرد: «دلیل مستقیم و غیرمستقیم مرگ ۶۰درصد کودکان ایران، سوءتغذیه است. نتایج مطالعات سال ۱۳۷۴ به ما نشان داد که ٢٠درصد کودکانمان به کوتاهی قد، ۷.۱درصد به لاغری(وزن برای قد) ۱۶.۶درصد به کموزنی(وزن برای سن) و در مجموع ۴۳.۷درصد به سوءتغذیه و عوارض آن دچار بودهاند. نتایج مطالعه سال ۱۳۷۷ هم شیوع ۲۰درصدی سوءتغذیه را در کودکانمان تأیید کرد و نشان داد که در کودکان ایرانی با مسأله کوتاهی قد، لاغری و کموزنی خفیف بهدلیل سوءتغذیه و کمبود شدید ریزمغذیهایی مانند آهن، روی، ویتامین A و D مواجهیم. کمبود روی در ۱۸.۷درصد کودکان ۱۵ تا ۲۳ماهه وجود دارد که بالاترین میزان آن در منطقه جنوب و جنوب شرق کشور بوده که به ۶۸درصد میرسد. کمخونی در کودکان ۶ساله حدود ۱۳.۲درصد است که بدترین وضعیت در جنوب و جنوب شرق کشور در حدود ۵۳.۴درصد متغیر است. همچنین کمبود آهن برای کودکان ۱۵ تا ۲۳ماهه ۳۳درصد و در کودکان ۶ساله ۲۶درصد است. کوتاه قدی، متأثر از سوءتغذیه مزمن و ناشی از عدم دریافت ناکافی غذا، ابتلا به اسهال و بیماریهای مزمن است. سوءتغذیه، کمبود دریافت ریزمغذیها و حتی کموزنی هنگام تولد، بهره هوشی کودکان را کاهش میدهد… در گزارشهای غیررسمی که به ما اعلام میشود، عدد سوءتغذیه اصلاً مطلوب نیست و درصد قابل توجهی از مردم در گروه دچار فقر غذایی مطلق قرار گرفتهاند و کالری دریافتی روزانهشان، حتی از ۱۵۰۰کالری در روز هم کمتر است در حالی که میزان مطلوب دریافت کالری باید بالای ۲۰۰۰کالری در روز باشد.
آرمان ملی: ناامنی نسلی
امید علیبابایی امنیت بدون اعتماد و آرامش، واقعی و پایدار نخواهد بود. یکی از انواع مهم امنیت بهخصوص در سطح کلان، بحث امنیت نسلی است... بزرگترین ناامنی امروز جامعه ما که منجر به بیماریهای مزمن در سیاست، اقتصاد، فرهنگ و... شده همین وجود ناامنی نسلی(عدم وجود امنیت نسلی) است. با بررسی ۲ستون اعتماد و آرامش نسلی میتوان به سست بودن بنیان امنیت نسلی در کشور ما واقف شد... وقتی ۲ستون عدم اعتماد نسلی و عدم آرامش نسلی، در بین جوانان پایهگذاری میشود بنایی بهنام ناامنی نسلی شکل میگیرد که منجر به بروز بیماری مزمن در همه بخشهای جامعهیی میشود که اساس آن بر نسل جوان استوار است، پس این ناامنی نسلی منجر به آسیبهای فراوان در کل جامعه خواهد شد.
هممیهن: جنگ ۱۲روزه اصلاح بنزین را متوقف کرد/چالش قیمت بنزین در دولت چهاردهم؛ دلایل تعویق و ضرورت اصلاح سریع آن بررسی شد
امیررضا اعتمادی کارشناس اقتصادی اصلاح قیمت بنزین، بیش از آنکه یک اقدام تکنیکی اقتصادی باشد، آزمونی است از اختیار سیاستگذار در مواجهه با تضاد میان عقلانیت مالی و ملاحظات اجتماعی-سیاسی. رویکرد کنونی ایران - خرید بنزین با ارز آزاد و فروش آن با نرخهای یارانهیی - صرفاً یک خطای قاعدهیی نیست؛ یک ریسک ساختاری برای بودجه، توزیع درآمد و امنیت ملی بهشمار میآید... تداوم یارانه سنگین سوخت و مصرف بالای بنزین پیامدهای متعددی برای اقتصاد ملی دارد: هدر رفت منابع مالی: یارانه پنهان بنزین امروز به رقم سرسامآور بیش از ۵۰۰هزار میلیارد تومان در سال رسیده است. افزایش واردات و فشار بر بودجه: برآوردها نشان میدهد در صورت ادامه روند فعلی، ایران در سال آینده ناچار به واردات بیش از ۱۳۰هزار میلیارد تومان بنزین خواهد بود. افزایش قاچاق سوخت: اختلاف قیمت شدید داخلی و خارجی، همچنان انگیزه قاچاق را بالا نگه داشته است؛ تخمین زده میشود روزانه بین ۱۰ تا ۱۵میلیون لیتر سوخت به شکل غیررسمی از کشور خارج میشود. تشدید نابرابری: عمده یارانه سوخت نصیب دهکهای بالاتر میشود، زیرا آنها مصرفکنندگان اصلی خودرو هستند... اکنون که کشور پس از ماهها بحران امنیتی و منطقهیی به آرامش نسبی رسیده، زمان آن است که دولت با جسارت، تدبیر و برنامهیی هوشمندانه، این اصلاح حیاتی را آغاز کند. تعویق بیشتر، تنها بهمعنای انباشت زیان و از دست رفتن فرصتهای توسعه است. با وجود ضرورت اصلاح قیمت بنزین اما وارد کردن شوک قیمت تبعاتی دارد که مرکز پژوهشهای مجلس به آن پرداخته است...
سیاست روز: ۸میلیارد دلار خرج سرهمبندی؛ تولید ملی یا فریب ملی؟
گزارش تازه مرکز پژوهشهای مجلس، پرده از واقعیتی برداشته که سالها پشت شعار خودکفایی پنهان شده بود؛ وابستگی خطرناک صنعت خودرو به واردات قطعات و نقش پررنگ مونتاژکارانی که بیشتر تاجر قطعهاند تا تولیدکننده واقعی.
بر اساس این گزارش، در سال ۱۴۰۲، بیش از ۸میلیارد دلار ارز صرف خودروسازی شده؛ اما نه برای طراحی، نوآوری یا مهندسی پیشرفته، بلکه برای وارد کردن قطعات خارجی و سرهم کردن آنها در کارخانههایی که نام «خودروساز» را یدک میکشند. سهم بیش از سه و نیم میلیارد دلاری قطعات مونتاژی از این رقم، به خوبی نشان میدهد که ما نه در مسیر خودکفایی که در مسیر وابستگی عمیقتر گام برمیداریم... مرکز پژوهشهای مجلس اعلام کرده ۵شرکت خودروساز خصوصی در سال ۱۴۰۱ برای تولید تنها ۱۴۴هزار و ۱۶۴دستگاه خودرو، حدود ۹/۱میلیارد دلار ارز مصرف کردهاند و این رقم در سال ۱۴۰۲ برای تولید ۲۴۷هزار و ۵۴دستگاه خودرو به ۳/۳میلیارد دلار رسیده است. بر اساس این محاسبات، هر خودرو بهطور میانگین بیش از ۱۳هزار دلار ارزبری داشته است؛ عددی که نشان میدهد این خودروها بیش از آنکه محصول زحمت و خلاقیت مهندسان داخلی باشد، نتیجهٔ واردات قطعات از خارج و سرهمبندی در داخل است. نکته نگرانکننده دیگر، ضعف نظارت در تشخیص منشأ واقعی قطعات است. ناظران، بهجای بررسی اینکه قطعات واقعاً در کجا تولید شدهاند، تنها به فاکتورهای خرید بسنده میکنند و همین امر به مونتاژکاران امکان میدهد با کمترین هزینه و سرمایهگذاری، بیشترین سود ممکن را از منابع ارزی کشور ببرند. نتیجه این روند چیزی جز شکلگیری گروهی از واردکنندگان پنهان در لباس خودروساز نیست؛ افرادی که به جای توسعه صنعتی کشور، تنها به گسترش واردات و سودهای کلان خود میاندیشند.
دنیای اقتصاد: یارانه حمایتی به مقصد نامعلوم
دنیای اقتصاد: طرح کالابرگ الکترونیکی تاکنون در ۴مرحله به اجرا درآمده و بهعنوان یکی از مهمترین سیاستهای حمایتی دولت برای بهبود معیشت اقشار کمدرآمد شناخته میشود. با این حال، بررسیها نشان میدهد که این طرح و سایر برنامههای مشابه، با وجود صرف منابع مالی قابل توجه، در تحقق کامل اهداف خود چندان موفق نبودهاند. دادههای آماری حاکی از کاهش سرانه مصرف کالری در کشور طی سالهای اخیر است که بیانگر تداوم فشار اقتصادی بر خانوارهاست. افزایش نرخ تورم، دشواری در شناسایی دقیق گروههای هدف و تغییر در الگوی مصرف از جمله چالشهای اساسی این طرح عنوان شدهاند. بر اساس گزارش اخیر مرکز پژوهشهای مجلس، کمبود برخی کالاها در فروشگاهها، محدود بودن اقلام مشمول کالابرگ به ۱۱قلم، صفهای طولانی و تعداد اندک فروشگاههای طرف قرارداد از مهمترین موانع اجرای موفق این طرح هستند. همچنین، بهدلیل قیمت بالای مرغ و گوشت، بسیاری از خانوارها امکان خرید این اقلام را نداشته و عمدتاً کالاهای اساسیتری همچون روغن، قند و شکر را از طریق کالابرگ تهیه کردهاند… بر اساس گزارش مرکز آمار، قیمت هر یک از اقلام لوبیا چیتی، لپه، لوبیا قرمز و نخود در شهریورماه نسبت به شهریور سال گذشته بیش از ۱۰۰درصد افزایش قیمت داشته است. افزایش قیمت کربوهیدراتها نیز محدودیتهای دسترسی به این اقلام را تشدید کرده است؛ بهعنوان مثال، برنج ایرانی در شهریورماه نسبت به ماه مشابه در سال گذشته ۱۴۶درصد افزایش قیمت داشته است. گزارش مرکز پژوهشهای مجلس نیز تأیید میکنند که تأمین کالری مورد نیاز خانوارها با دشواری مواجه شده و سرانه کالری مصرفی از سال ۱۴۰۱ تاکنون کمتر از حداقل کالری مورد نیاز یعنی ۲۱۰۰کالری بوده است و این آمار در سالهای بعد افت بیشتری نیز داشته است.