در حاکمیت رژیم آخوندی نابرابری اقتصادی و شکاف طبقاتی آنچنان شدید است که به اعتقاد بسیاری از کارشناسان اقتصادی رژیم، فراتر از شکاف، مردم را به دو طیف دارا و ندار تقسیم کرده است و بر همین اساس معتقدند که طبقه متوسط نابود شده است.
خبرگزاری حکومتی تسنیم 26فروردین 95 با نقل ازآمار مرکز آمار رژیم مینویسد: ”آمارهای منتشر شده توسط مرکز آمار نشان میدهد طی سالهای اخیر تمکن مالی دهک غنی نسبت به دهک فقیر با شاخصهای گوناگون بیشتر شده است“.
این خبرگزاری حکومتی در ادامه گزارش مینویسد: «برابر این آمارها شرایط خانوارهای شهری و روستایی دهکهای اول (فقیر) و دهم (غنی) در فاصله سالهای 91 تا 94، با شاخصهای گوناگون به شرح زیر بوده است:
متوسط فاصله هزینههای خوراکی خانوارهای شهری دهک دهم، نسبت به دهک اول، از ۴.۲۹ برابر در سال 1392 به ۴.۷۷ برابر در سال 1394 رسید.
متوسط فاصله هزینههای خوراکی و دخانی خانوارهای روستایی دهک دهم، نسبت به دهک اول، از ۷.۲۲ برابر در سال 1392 به ۸.۱۱ برابر در سال 1394 رسید.
متوسط فاصله هزینههای غیرخوراکی خانوارهای شهری دهک دهم، نسبت به دهک اول، از ۱۴.۰۸ برابر در سال 1392 به ۱۴.۱۶ برابر در سال 1394 رسید.
متوسط فاصله هزینههای غیرخوراکی خانوارهای روستایی دهک دهم، نسبت به دهک اول، از ۱۷.۳۸ برابر در سال 1392 به ۱۷.۷۷ برابر در سال 1394 رسید.
همچنین گزارشها نشان میدهد فاصله درآمدی بین خانوادههای روستایی و شهری نیز افزایش یافته است.»
ابراهیم رزاقی یکی از مهرههای باندخامنهای که ازاو بهعنوان استاد اقتصاد دانشگاه تهران نام برده میشود میگوید: «آمارهایی که میدهند را باید دوباره حساب کرد، بالاخره آمارها که زبان ندارند بگویند ضرایب ما را تغییر دادهاند؛ ضرایب را تغییر میدهند ولی واقعیت جامعه نشان میدهد شرایطی به وجود آمده که اختلاف طبقاتی افزایش پیدا میکند.» (خبرگزاری تسنیم 15فروردین 96)
محمد مهدی زاهدی رئیس کمیسیون آموزش مجلس ارتجاع نیز میگوید: «بر اساس ضریب جینی این ضریب در سال 92 حدود ۰.۳۹ درصد بود اما امروز به ۰.۴۳ درصد رسیده است و بالا رفتن این ضریب یعنی اختلاف طبقاتی بیشتر و شکاف بین فقیر و غنی که این را آمار رسمی به ما میگوید.» (سایت مشرق 24اسفند 95)
صادق زیبا کلام یکی از مهرههای حامی دولت روحانی در یک مناطره با یک مهره باند خامنهای در محل آمفیتئاتر دانشکده مهندسی دانشگاه فردوسی مشهد، ضمن مقایسه فساد در نظام ولایتفقیه وکشورهای دیگر اعتراف کرد وضعیت فساد در رژیم آخوندی نسبت به بسیاری از کشورها به مراتب بدتر است.
وی در زمینه وضعیت شکاف طبقاتی در ایران تحت حاکمیت آخوندها نیز گفت: «حال ضریب جینی در ایران با آمریکا، ژاپن و گینه بیسائو و غیره بسنجید؛ فاصله و شکاف طبقاتی در ایران قابل مقایسه با کشورهای سرمایهداری نیست». (خبرگزاری تسنیم 20بهمن 95)
سعید لیلاز یکی دیگر از مهرههای حامی دولت روحانی در مصاحبه با روزنامه اعتماد6 دی 95 ضمن اعتراف به اینکه اقتصاد رژیم بعد از عراق، فاسدترین اقتصاد جهان است، و ضمن اشاره به چهار بحران گریبانگیر اقتصاد به بنبست رسیده رژیم میگوید: «چهارمین بحران، افزایش شکاف طبقاتی به یکی از بدترین حالتها در تاریخ ایران است».
شکاف طبقاتی در نظام غارتگر حاکم بر ایران خودش را در فقر مفرط مردم، زندگی حاشیه نشینان و حلبی آبادها بارزمی کند. به بیان دیگر زندگی اقشار محروم مردم تصویر بسیار روشن و گویا از ثروت افسانهای سردمداران و مهرههای رژیم و فقر اکثریت مردم در ایران را به دست میدهد.
حقوق دهها میلیونی مهرههای رژیم و هیأت مدیره کارخانجات و شرکتها که از کارگزاران این رژیم هستند، اختلاف 161 برابری بین حقوق یک کارگر و یک عضو هیأت مدیره در نظام اداری رژیم گویای این شکاف طبقاتی است.
شکاف طبقاتی فاحش در ایران تحت حاکمیت آخوندها در شرایطی است که سردمداران و آخوندهای نظام، با شعار پوشالی عدالت دم از حمایت از محرومین میزنند، به انحاء گوناگون اموال مردم محروم را چپاول میکنند. اما همین مردم محروم از اقشار مختلف روزمره اعتراضات خود را نسبت به فقر و نابرابری که این نظام بر آنها روا داشته و چپاول غارتگران وابسته به حاکمیت ابراز میدارند. این اعتراضات اقشار مختلف مردم که روز به روز دامنه آن گستردهتر میشود به بیان دیگری اعتراض به همین شکاف طبقاتی است.
خبرگزاری حکومتی تسنیم 26فروردین 95 با نقل ازآمار مرکز آمار رژیم مینویسد: ”آمارهای منتشر شده توسط مرکز آمار نشان میدهد طی سالهای اخیر تمکن مالی دهک غنی نسبت به دهک فقیر با شاخصهای گوناگون بیشتر شده است“.
این خبرگزاری حکومتی در ادامه گزارش مینویسد: «برابر این آمارها شرایط خانوارهای شهری و روستایی دهکهای اول (فقیر) و دهم (غنی) در فاصله سالهای 91 تا 94، با شاخصهای گوناگون به شرح زیر بوده است:
متوسط فاصله هزینههای خوراکی خانوارهای شهری دهک دهم، نسبت به دهک اول، از ۴.۲۹ برابر در سال 1392 به ۴.۷۷ برابر در سال 1394 رسید.
متوسط فاصله هزینههای خوراکی و دخانی خانوارهای روستایی دهک دهم، نسبت به دهک اول، از ۷.۲۲ برابر در سال 1392 به ۸.۱۱ برابر در سال 1394 رسید.
متوسط فاصله هزینههای غیرخوراکی خانوارهای شهری دهک دهم، نسبت به دهک اول، از ۱۴.۰۸ برابر در سال 1392 به ۱۴.۱۶ برابر در سال 1394 رسید.
متوسط فاصله هزینههای غیرخوراکی خانوارهای روستایی دهک دهم، نسبت به دهک اول، از ۱۷.۳۸ برابر در سال 1392 به ۱۷.۷۷ برابر در سال 1394 رسید.
همچنین گزارشها نشان میدهد فاصله درآمدی بین خانوادههای روستایی و شهری نیز افزایش یافته است.»
ابراهیم رزاقی یکی از مهرههای باندخامنهای که ازاو بهعنوان استاد اقتصاد دانشگاه تهران نام برده میشود میگوید: «آمارهایی که میدهند را باید دوباره حساب کرد، بالاخره آمارها که زبان ندارند بگویند ضرایب ما را تغییر دادهاند؛ ضرایب را تغییر میدهند ولی واقعیت جامعه نشان میدهد شرایطی به وجود آمده که اختلاف طبقاتی افزایش پیدا میکند.» (خبرگزاری تسنیم 15فروردین 96)
محمد مهدی زاهدی رئیس کمیسیون آموزش مجلس ارتجاع نیز میگوید: «بر اساس ضریب جینی این ضریب در سال 92 حدود ۰.۳۹ درصد بود اما امروز به ۰.۴۳ درصد رسیده است و بالا رفتن این ضریب یعنی اختلاف طبقاتی بیشتر و شکاف بین فقیر و غنی که این را آمار رسمی به ما میگوید.» (سایت مشرق 24اسفند 95)
صادق زیبا کلام یکی از مهرههای حامی دولت روحانی در یک مناطره با یک مهره باند خامنهای در محل آمفیتئاتر دانشکده مهندسی دانشگاه فردوسی مشهد، ضمن مقایسه فساد در نظام ولایتفقیه وکشورهای دیگر اعتراف کرد وضعیت فساد در رژیم آخوندی نسبت به بسیاری از کشورها به مراتب بدتر است.
وی در زمینه وضعیت شکاف طبقاتی در ایران تحت حاکمیت آخوندها نیز گفت: «حال ضریب جینی در ایران با آمریکا، ژاپن و گینه بیسائو و غیره بسنجید؛ فاصله و شکاف طبقاتی در ایران قابل مقایسه با کشورهای سرمایهداری نیست». (خبرگزاری تسنیم 20بهمن 95)
سعید لیلاز یکی دیگر از مهرههای حامی دولت روحانی در مصاحبه با روزنامه اعتماد6 دی 95 ضمن اعتراف به اینکه اقتصاد رژیم بعد از عراق، فاسدترین اقتصاد جهان است، و ضمن اشاره به چهار بحران گریبانگیر اقتصاد به بنبست رسیده رژیم میگوید: «چهارمین بحران، افزایش شکاف طبقاتی به یکی از بدترین حالتها در تاریخ ایران است».
شکاف طبقاتی در نظام غارتگر حاکم بر ایران خودش را در فقر مفرط مردم، زندگی حاشیه نشینان و حلبی آبادها بارزمی کند. به بیان دیگر زندگی اقشار محروم مردم تصویر بسیار روشن و گویا از ثروت افسانهای سردمداران و مهرههای رژیم و فقر اکثریت مردم در ایران را به دست میدهد.
حقوق دهها میلیونی مهرههای رژیم و هیأت مدیره کارخانجات و شرکتها که از کارگزاران این رژیم هستند، اختلاف 161 برابری بین حقوق یک کارگر و یک عضو هیأت مدیره در نظام اداری رژیم گویای این شکاف طبقاتی است.
شکاف طبقاتی فاحش در ایران تحت حاکمیت آخوندها در شرایطی است که سردمداران و آخوندهای نظام، با شعار پوشالی عدالت دم از حمایت از محرومین میزنند، به انحاء گوناگون اموال مردم محروم را چپاول میکنند. اما همین مردم محروم از اقشار مختلف روزمره اعتراضات خود را نسبت به فقر و نابرابری که این نظام بر آنها روا داشته و چپاول غارتگران وابسته به حاکمیت ابراز میدارند. این اعتراضات اقشار مختلف مردم که روز به روز دامنه آن گستردهتر میشود به بیان دیگری اعتراض به همین شکاف طبقاتی است.