این روزها تبلیغات پرحجم رژیم در تمام تریبونها و رسانههای تبلیغاتیاش دو وجه دارد، یکی فغان و فریادهای آخوندها و مهرهها و وابستگان رژیم، از ورشکستگی فکری و ایدئولوژیک نظام و طرد و انزوای اجتماعی رژیم و یکی هم ناله و ابراز وحشت از اعتلای موقعیت اجتماعی مجاهدین.
چرا بالاترین سردمداران رژیم و مهرهها و رسانههای رژیم چنین اعترافاتی میکنند؟
این اعترافات گویای چیست؟
رژیم از این طریق چه تضادی را میخواهد حل کند؟
مضمون اعترافهای رژیم
مضمون اصلی اظهارات مقامات و مهرههای رژیم ترس و وحشت از وضعیت انفجاری جامعه است. بهخصوص که این فضای انفجاری و ضدیت با رژیم حتی روی نیروهای خود رژیم اثر گذاشته و رژیم را نسبت به همان اقشار وابسته به خود و قشر مواجب بگیر و خانوادههایشان نگران کرده است. دامنهٔ این اعترافات خیلی گستردهتر از میزانی است که در ظاهر امر بهچشم میخورد:
چند نمونه اعترافهای رژیم
حجاریان که از تئوریسینهای باند موسوم به اصلاحطلب است و مدعی اقبال اجتماعی این باند بود اخیراً اعتراف کرد: «باید توجه داشته باشیم اگر شرایطی به وجود بیاید و مانند کشورهای دموکراتیک پلاستیک گلخانه را بردارند و انتخابات شفاف شود و هیچگونه حمایتی صورت نگیرد، نه« تو» مانی و نه« من»! نه اصول گرایی باقی میماند و نه اصلاحطلبی»!
در این حرفها چند اعتراف مهم وجود دارد:
- یکی اینکه تاکنون هیچ انتخابات شفافی در نظام اجرا نشده است و همه بازی بوده و پس!
- دوم اینکه این تئوریسین باند اصلاحطلب که مدعی بود تا بهحال آرای این باند را باند رقیب بالا کشیده، اکنون اعتراف میکند که شعار مردمی «اصلاح طلب اصولگرا دیگه تمومه ماجرا» درست و واقعی است.
در مورد دیگر عماد افروغ از باند خامنهای روز۱۸مرداد در گفتگو با سایت جماران اعتراف کرد که :
« امروز نظرسنجیها نشان میدهد که درصد کمی از مردم در دو جناح اصلاحطلب و اصولگرا میگنجند». این مهره باند خامنهای یک اعتراف مهم دیگر هم دارد که گفته:
«هر دو گروه سیاسی میخواهند به قدرت دولتی و تنعّمات نهفته در پس آن رسیده و مدیریت واگنی اعمال کنند».
شبیه این اعترافات را سخنگوی دولت روحانی هم گفته:
«این نوع نگاه در برخی از جناح های آمریکا مانند جمهوریخواهان وجود دارد و از دیدگاه آنها فرقی بین ظریف و سردار سلیمانی وجود ندارد».
این گروه بر این باورند که اگر فشاری هست و اگر تغییر رژیمی هست باید اعمال کنند تا کل واحد را از بین ببرند.
هر ۲دیدگاه یک هدف را دنبال میکنند که جمهوری اسلامی نباشد
جالب است که سخنگوی وزارتخارجه به این همانی این وزارتخانه با نیروی تروریستی قدس هم اعتراف کرده و گفته:
«وزارتخارجه درست است باید انقلابی بیندیشید اما باید اهداف انقلابی را در زرورق گزارههای دیپلماتیک بپیچید و به خورد جامعه بینالمللی بدهد».
سخنگوی وزارتخارجه روحانی یک اعتراف دیگه هم داشت که گفت: «آمریکا با گراهای مجاهدین از برجام خارج شد».
یک نمونه دیگه اعترافهای آخوند احمد خاتمی در خراسان جنوبی است که گفت: نیروهای مؤمن چون به مسجد نمیروند همه جذب مجاهدین شدند. از طرف دیگه گفت جوانها از مسجد و اینها زده شدهاند. یعنی ناخواسته اذعان کرده که هرکس دنبال ارزشهای توحیدی است جذب مجاهدین شده است و مساجد در رژیم آخوندی هم مصادیق مسجد ضرار هستند.
همزمان پاسدار جلالی سرکرده پدافند غیرعامل رژیم روز ۷مرداد نسبت به تاثیرگذاری مجاهدین از طریق فضای مجازی بر جامعه گفت:
«امروز جنگ ما با مجاهدین در فضای سایبری از عملیات مرصاد سختتر است».
در یککلام مضمون همهٔ این اعترافات نفرت اجتماعی از رژیم و وضعیت خراب رژیم است.
اعتراف به ضعف رژیم؟!
روشن است که این اعترافات به نفع رژیم نیست، در نتیجه باید پرسید چه اتفاقی افتاده که مقامات رژیم به این اعترافات افتادهاند؟
زیرا پیش از این قرار بود در مورد مجاهدین بایکوت خبری اعمال کنند، اما چند روز پیش یک مهرهٔ اطلاعاتی رژیم که در کار فیلمسازی علیه مجاهدین هست گفت «دوران سکوت استراتژیک در مورد مجاهدین تمام شده است». اما بهدلیل اینکه الآن آتش به انبار خودشان افتاده ناگزیر از شکستن سکوت شدهاند.
اخیراً شبکه خبر رژیم حرفهای خمینی در مورد مجاهدین را باز نشر کرده که خمینی میگفت مجاهدین در نجف میخواستند با قرآن و نهجالبلاغه مرا گول بزنند!
در اینجا باید گفت: رژیم که میفهمد تودهٔ مردم ضد رژیم هستند و از دیدن این خبر خوشحال میشوند که مجاهدین از همان اول حریف خمینی بودهاند، پس چرا این خبر را پخش میکند؟ دقیقاً برای ته ماندهٔ نیروهای خودش که با اهرم خمینی بتواند آنها را حفظ کند.
نمونههایی از ریزش در رژیم
کیهان خامنهای روز پنجشنبه ۱۷مرداد نوشته بود:« مجاهدین بهدلیل خواب عمیق مسئولان فرهنگی و فضای مجازی کشور تا قلب خانههایمان نفوذ کرده و تاثیرگذاری مینمایند. میتوانند افکار شان را ترویج کنند و مغز جوانان و نوجوانان ما را تحت تاثیر قراردهند».
این گفته هم از ریزش و انفعال در عمق جبهه ولیفقیه خبر میدهد و هم از پشت کردن جوانان به رژیم و رویکردشان به ضد رژیم یعنی مجاهدین.
چندی پیش خامنهای نسبت به ریزش نیروهایش در حوزهها ابراز نگرانی کرد و در دیدار با برخی کارگزارنش در حوزه گفت:
«حوزه باید انقلابی بماند». یا سایت حکومتی قابوسنامه اذعان کرده بود که در حوزهها شاهد گروههایی از طلاب است که هواداران مجاهدین هستند. دانشگاهها و نفرت دانشجویان از رژیم و اینکه دانشگاهها محل «ضد انقلاب» یعنی مجاهدین است نیاز به یادآوری نمونه ندارد. مدام این ترجیع بند در درون رژیم تکرار میشود.
علت افزایش اعترافهای اینچنینی؟
رژیم این اعترافات ناخواسته را همراه کرده است با حجم زیادی از شیطانسازی و لجن پراکنی. و این همه دست و پازدن ها در واکنش به موقعیت روبه اعتلای مجاهدین و مقاومت ایران در داخل و خارج کشور است. بهطور خاص با رونمایی از اشرف۳و کهکشان امسال که به مدت ۵روز با حضور صدها شخصیت سیاسی، پارلمانترها و مقامات سابق آمریکا، کشورهای اروپایی و خاورمیانه برگزار شد تمام تبلیغات رژیم برای شیطانسازی مجاهدین دود شد و بهصورت موجی از انزجار و نفرت به طرف خودش برگشت. این البته یک کلان ضربه برای رژیم بود و بسیاری از مقامات و شخصیتهای شرکتکننده به آن گواهی دادند.
آنچه ناظران خارجی گفتند
رابرت جوزف دیپلمات آمریکایی در جریان دیدارش از اشرف۳ گفت:
«آنچه شما در اشرف۳انجام دادهاید از سوی سخنرانان متعددی از ما مورد تأیید قرار گرفت و من میخواهم بگویم که حتی مهمتر از زیرساختهای مادی که شما ساختهاید، حتی مهمتر از ساختمانهای باشکوهی که ساختهاید، روح حاکم بر اشرف۳است. آنچه که من طی ۲روز گذشته آموختهام این است که قدرت شما نشأتگرفته از حقیقت است و حقیقت قدرتمندترین متحد شماست و بعد از آنکه دروغهای رژیم افشا شود، آنچه باقی میماند حقایق خواهد بود».