روز ۱۹بهمن مقاومت ایران یک تظاهرات بزرگ در پاریس برگزار کرد، سوژه، آخوندهای ضدبشر بودند.
۵روز بعد یعنی در روز ۲۴بهمن تظاهرات بزرگتری در ورشو پایتخت لهستان برگزار شد باز هم سوژه آخوندهای جنایتکار بودند.
و ۴روز بعد تظاهرات عظیم دیگری در مونیخ برگزار شد. باز هم ایرانیانی که سایهبهسایه دیکتاتوری آخوندها را دنبال میکنند تا آن را نهایتاً سرنگون کنند!
چنین سرمایهیی در تمامی جنبشهای جهان بینظیر است.
روز یکشنبه ۲۸بهمن ۹۷ظریف، وزیر خارجه آخوندها، در حاشیه کنفرانس امنیتی مونیخ و در یک مصاحبه تلویزیونی تعادلش را از دست داد و به عربدهکشی بر ضد مقاومت مردم ایران بهویژه مجاهدین پرداخت. ظریف که کف به لب آورده بود و حداقلهای دیپلماتیک را هم در یک مصاحبه سیاسی رعایت نمیکرد به جای پاسخ دادن به پرسشهایی که درباره عملیات جنونآمیز تروریستی آخوندها در خارج کشور از وی میشد، بنای داد و فریاد بر ضد مجاهدین را گذاشت! امری که مفهوم سیاسی آن برای شنوندگان و بینندگان صحنه، مفهومی جز اقتدار مجاهدین و درماندگی نماینده دیپلماسی آخوندها را نداشت و به اهل سیاست که صحنه را میدیدند نشان داد که تاثیر مجاهدین و حرکات همین ۱۰روزه اخیرشان چه دماری از روزگار آخوندها درآورده است!
مقاومت ایران در این ۱۰روز با رژیم چه کرد؟
اولین نکتهیی که هر ناظری را به این سؤال متوجه میکند همان حرکات و دریدگیهای ظریف است که در مصاحبه با خبرنگار از خود بارز کرد. مگر چه اتفاقی افتاده که ظریف اینگونه عنان اختیار از کف داده است؟
۱۹بهمن - تظاهرات بزرگ ایرانیان در پاریس: انقلاب با قدرت تمام ادامه دارد
با هم مرور کنیم چه اتفاقی افتاد؟
- روز ۱۹بهمن مجاهدین و مقاومت ایران در پاریس یک راهپیمایی بزرگ در بزرگداشت سالگرد سقوط دیکتاتوری سلطنتی در سال ۵۷برگزار کردند که مورد توجه تقریباً اکثر رسانههای معتبر جهان قرار گرفت. مراسمی که با حضور شماری از چهرههای سیاسی معروف و حامیان مقاومت جلوهای پرتلائلو یافت.
- کمی پیش از آن یک کنفرانس بینالمللی در بروکسل پایتخت بلژیک از طرف مقاومت ایران برگزار شد که موضوع آن تروریسم رژیم حاکم بر ایران و تهدید آن برای اروپا بود. سخنان مدیر پیشین اف.بی.آی لوئیس فری که با اشاره به خطرهای تاریخی و پیامدهای سیاست مماشات، بهعملیات تروریستی آخوندها اشاره میکرد هر شهروند اروپایی را بهشدت تحت تاثیر قرار میداد. هنگامی که مدیرکل اف.بی.آی به تروریسمی اشاره میکند که بهقول جواد منصوری (از بنیانگذاران سپاه پاسداران) هم مواد منفجرهاش و هم ایدئولوژیاش و هم لجستیکش از سوی آخوندها تأمین میگردد یا عملیات انفجار برجهای «خوبر در عربستان» که اسنادش نزد تمامی سیستمهای پلیسی جهان به ودیعه گذاشته شده است، دیگر جایی برای انکار آخوندها باقی نمیگذارد!
۲۴بهمن - ایرانیان در ورشو: طرد رژیم از جامعه بینالمللی و شناسایی آلترناتیو شورا
- درست ۵روز بعد از تظاهرات بزرگ ایرانیان در پاریس، یک کنفرانس برای بررسی چگونگی مهار تهدیدهای ناشی از ماجراجوییهای رژیم حاکم بر ایران در ورشو پایتخت لهستان برگزار شد که حدود ۷۰کشور جهان در آن شرکت داشتند. کنفرانسی که برای ایجاد سازوکارهای لازم جهت مهار و مقابله با تروریسم دولتی آخوندها برگزار شد و بهگفته معاون رئیسجمهور آمریکا، هر چه در آن کنفرانس در مورد جرایم تروریستی و ماجراجویانه آخوندها گفته شد حتی یک کشور پیدا نشد که روی آن تشکیک کرده و مخالفت کند! اما از خود کنفرانس مهمتر، تظاهرات عظیمی بود که ایرانیان آزاده در آن سوی اروپا و در سرمای صفر درجه بهراه انداختند و توجه تمامی خبرگزاریهای معتبر جهان را به خود جلب کردند؛ امری که برای آخوندها سوزشی مضاعف داشت. خبرگزاری رویترز و چند رسانه معتبر دیگر جهان از آن مراسم گزارشهای مفصلی مستقیماًً پخش کردند. چنین تجمعی از ایرانیان در آن نقطه جهان غیرمترقبه و اساساً پیشبینیناشده بود و همه را حیرتزده کرد. آن تظاهرات در روز بعد یعنی روز ۲۵بهمن نیز در ورشو ادامه یافت.
۲۸بهمن - ایرانیان آزاد در مونیخ، ۲۸بهمن ۹۷: ظریف برو گمشو!
- و درست ۳روز بعد برای سومین بار و اینبار ایرانیان آزاده در مونیخ و در مقابل محل برگزاری کنفرانس امنیتی مونیخ گردهم آمدند تا یکبار دیگر اعتراض مردم ایران به حضور آخوندها در مجامع جهانی را به گوش جهانیان برسانند. امری که باعث شد محمدجواد ظریف جوش آورده و در مصاحبه با خبرنگار خارجی، نزاکت نداشته دیپلماتیک را که در شمار پروتکلهای اینکار است، کنار گذاشته و با رجعت به اصل خویش، کف به دهان آورده و از قدرت آلترناتیو و مجاهدین خلق، ضجه بزند.
وقتی «صبر استراتژیک» آخوندها «سر» میرود!
اصحاب سیاست مماشات علناً به آخوندها گفتهاند که تا پایان دوره اخیر ریاستجمهوری آمریکا خودشان را حفظ کنند تا شاید بعد از آن، برای نظام الهیشان در ینگهدنیا فرجی حاصل شود و اکنون آخوندها دوره « صبر و تحمل» را طی میکنند اما با ۳حرکت ایرانیان آزاده در تقریباً ۱۰روز(از ۱۹بهمن تا ۲۸بهمن) قرار از کف داده و «آن» میکنند که «ظریف» در مونیخ کرد!
علت این همه بیتابی، فشاری است که مردم و مقاومت ایران در یک پروسه ۱۰روزه به رژیم وارد کردند. اکنون فراتر از آنچه که در صحنه سیاسی جهان میگذرد و مماشاتگران ناگزیر از پناهبردن به دفاع همهجانبه در زمین خودی شدهاند، آخوندها یک معضل دیگر هم دارند که در آن عرصه دیگر هیچ کمکی از دوستان مماشاتگرشان هم ساخته نیست و آن قیام بزرگ مردم ایران است و بلایی که کانونهای شورشی شبانهروز بر سر رژیم میآورند!
سرنگونی کار مردم ایران است
در هیچ دورهای از تاریخ ایران بهویژه در دوران مبارزه با فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران چنین فرصتی برای مردم و مقاومت ایران بهوجود نیامده و اینچنین فرصت مناسبی برای تحرک و ابراز مقاومت فراهم نشده است. فرصتی که باید قدرش را شناخت و از آن حداکثر استفاده را کرد. شرایط فعلی فرصتی کمنظیر برای مردم بپا خاسته و کانونهای شورشی و نیروهای سیاسیای است که خواهان سرنگونی آخوندها و برپایی یک حاکمیت مردمی در ایرانی آزاد، آباد و دموکراتیک هستند.
از واکنشهای جنونآمیز آخوندها میتوان دریافت که این دیکتاتوری تا چه اندازه تحت فشار است، نباید این فشار را حتی به اندازه یک «ارزن» کم کرد.