728 x 90

سایه وحشت و قیام بر هژمونی ولایت فقیه

تجمعات اعتراضی...
تجمعات اعتراضی...

سخنرانی علی خامنه‌ای، در نماز عید فطر ۱۴۰۴، پرده از دغدغه‌های عمیق و دوگانه‌ای برداشت که ذهنیت سیاسی و استراتژیک او را در برهه‌ای حساس از تاریخ این نظام شکل می‌دهد. او در این سخنرانی، به‌صراحت از دو تهدید بالقوه سخن گفت: احتمال وقوع جنگ خارجی و خطر برانگیخته شدن قیام داخلی. این اعتراف‌ها، که با لحنی آمیخته به احتیاط و تهدید بیان شدند، نه‌تنها بازتابی از نگرانی‌های شخصی اوست، بلکه نشان‌دهنده شکنندگی ساختاری نظام ولایت فقیه در مواجهه با چالشهای پیش‌رو است.

خامنه‌ای در بخشی از سخنانش اظهار داشت: «تهدید می‌کنند که شرارت خواهند کرد. البته ما خیلی اطمینان نداریم و احتمال زیاد نمی‌دهیم که از بیرون شرارتی انجام بگیرد، اما اگر شرارتی انجام بگیرد، قطعاً ضربه‌ٔ متقابلِ محکم خواهند خورد. و اگر به فکر این باشند که در داخل کشور فتنه راه بیندازند، جوابشان را خود ملت ایران خواهند داد».

این جملات، فراتر از یک موضع‌گیری سیاسی روزمره، لایه‌های عمیقی از ترس و تلاش برای حفظ هژمونی را آشکار می‌کند.

از دست دادن هژمونی ولایت فقیه، که خامنه‌ای از آن هراس دارد، پیامدهایی فراتر از تضعیف شخصی او به‌دنبال خواهد داشت. این فروپاشی می‌تواند به تشدید جنگ قدرت میان باندهای درون نظام منجر شود؛ باندها و جناح‌هایی که تاکنون تحت اقتدار مطلقه او به‌ظاهر متحد بوده‌اند، اما در غیاب یک محور مرکزی، به‌سرعت به سوی تقابل و تجزیه خواهند رفت. خامنه‌ای به‌خوبی می‌داند که ولایت فقیه، به‌عنوان چسب نگه دارنده این ساختار شکننده، در صورت تضعیف، راه را برای هرج و مرج داخلی، قیام و سرنگونی هموار خواهد کرد.

یک رسانهٔ حکومتی ضمن ابراز وحشت از قیام گرسنگان و «شورش نان» نوشت: «در حالی که جامعه با مشکلات اقتصادی جدی مواجه است، دامن‌زدن به تنشهای داخلی، چه از سوی جریانهای داخلی و چه از سوی رسانه‌های خارجی، تنها موجب تشدید بحران خواهد شد. نکته قابل توجه، نقش بازیگران مختلف در شکل‌گیری این فضا است. ناظران سیاسی، وقوع اعتراضات گسترده در سال ۱۴۰۴ را محتمل‌تر از هر زمان دیگری می‌دانند و از سناریوی «شورش نان» به‌عنوان یک خطر جدی یاد می‌کنند. تجربه سال‌های ۱۳۹۸ و ۱۴۰۱ نشان داده که هرگاه وضعیت داخلی به نقطه بحران رسیده، یک جرقه اجتماعی یا فرهنگی می‌تواند زمینه‌ساز اعتراضات فراگیر شود» (شرق ـ‌ ۱۱فروردین)

 

قیام داخلی و کابوس فروپاشی از درون

به این ترتیب می‌بینیم که نگرانی اصلی خامنه‌ای از احتمال قیام داخلی است. واژه «فتنه»! که او در سخنرانی خود به کار می‌برد، ارجاعی آشکار به سلسله قیامهای سراسری و دیگر اعتراضات رادیکال در جامعه ایران است. این اعتراضات، که ریشه در نارضایتی‌های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی داشتند و دارند و نشان می‌دهند که جامعه ایران تا چه حد پتانسیل انفجاری برای به چالش کشیدن نظم موجود را در خود نهفته دارد.

استراتژی خامنه‌ای برای مهار این قیام بالقوه، به‌گونه‌یی پارادوکسیکال، بر تشدید فشارهای اقتصادی و اجتماعی استوار است. او با الگوبرداری از تجربه مدیریت بحران کرونا، که در آن محدودیت‌های شدید و انزوای اجتماعی به ابزاری برای کنترل تبدیل شدند، به نظر می‌رسد سیاست گرسنگی دادن به مردم، افزایش گرانی و تورم، و نگه‌داشتن جامعه در تنگنای معیشتی را به‌عنوان راهی برای سرکوب انگیزه‌های انقلابی در پیش گرفته است. این رویکرد، که می‌توان آن را «استراتژی بخور و نمیر» نامید، بر این فرض استوار است که مردمی که درگیر تأمین ابتدایی‌ترین نیازهای خود باشند، توان و اراده سازمان‌دهی برای قیام را از دست خواهند داد؛ اما چنین سیاست‌هایی، هر چند در کوتاه‌مدت مؤثر به نظر برسند، در درازمدت می‌توانند به انباشت خشم و انفجار اجتماعی منجر شوند.

 

مقاومت ایران و کانون‌های شورشی

در این معادله پیچیده، نقش مقاومت سازمان‌یافته ایران، به‌ویژه کانون‌های شورشی، به‌عنوان عاملی تعیین‌کننده برجسته می‌شود. خامنه‌ای در سخنانش به‌صراحت به این نیروها اشاره نمی‌کند، اما تأکید او بر «فتنه داخلی» نشان‌دهنده آگاهی او از حضور جریان برانداز است. مقاومت ایران، با تکیه بر شبکه‌های اجتماعی و کانونها و شورشگران دلیر، توانسته است روح قیام را در جامعه زنده نگه دارد و از تبدیل نارضایتی‌های پراکنده به حرکتی منسجم حمایت کند. این نیروها، که در برابر استراتژی گرسنگی و انفعال رژیم ایستاده‌اند، به‌مثابه کاتالیزوری عمل می‌کنند که می‌تواند نقشه‌های خامنه‌ای را بر هم زند. تجربه خیزش‌های پیشین نشان داده است که هرگاه حاکمیت گمان کرده با سرکوب و فشار اقتصادی توانسته آتش اعتراض را خاموش کند، این کانون‌ها توانسته‌اند جرقه‌های تازه‌یی برافروزند.

 

نمایش اقتدار یا شکنندگی؟

سخنرانی عید فطر ۱۴۰۴ خامنه‌ای، نه نمایش اقتدار بلکه اعترافی ناخواسته به شکنندگی موقعیت او و نظامش بود. نگرانی از جنگ خارجی و قیام داخلی، دو روی یک سکه‌اند: هر دو تهدیدی وجودی برای هژمونی ولایت فقیه به‌شمار می‌روند. استراتژی او، که ترکیبی از تهدید نظامی و سرکوب اقتصادی است، شاید در کوتاه‌مدت بتواند زمان بخرد، اما در برابر پویایی مقاومت ایران و خشم فزاینده مردم، ناکارآمدی خود را نشان خواهد داد. آینده نظام ولایت فقیه، در این تقاطع تاریخی، بیش از هر زمان دیگری در هاله‌ای از ابهام قرار دارد؛ آینده‌ای که نه در دستان خامنه‌ای، بلکه در اراده مردم و مقاومت آتشین و ظفرنمون آنان رقم خواهد خورد.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/ee3a77fa-ce2e-48f9-bc62-d5b1d03be137"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات