کشتی نفتکش ایرانی 9روز در آتش سوخت و در این سانحه 32ایرانی و دو ملوان بنگلادشی بهطور فجیعی جان باختند.
فاجعه آنچنان جانکاه است که برخی روزنامههای حکومتی این حادثه را پلاسکو دریایی نامیدهاند. زیرا امکان و احتمال نجات لااقل برخی از قربانیان طی این مدت وجود داشت، اما مقامهای رژیم تازه پس از 7روز، اقدام به اعزام تکاوران ارتش به محل سانحه کردند و آنها وقتی رسیدند که کشتی پس از انفجارهای متعدد، در حال غرق کامل بود.
واکنش رژیم آخوندی در این رابطه فریبکاری بود و بس و تنها با ابراز تأسف و اعلام عزای عمومی کار دیگری برای نجات آنان نکرد.
یکی ازدلایل عدم نجات ملوانان و کشته شدن آنها نبود امکانات لازم ایمنی و پزشکی بود، آنچنان که به گفته کیان ارثی مدیر عامل شرکت ملی نفتکش رژیم ”نیروهای امداد و نجات چین صبح امروز ساعت ۸ و ۳۵دقیقه (به وقت محلی) ورود نیم ساعته به کشتی داشتند و در این مدت دو پیکر جدید کشف کردند.
وی گفت: بهعلت زیاد بودن گازهای سمی و نبود اکسیژن کافی، نیروهای چینی فقط نیم ساعت در نفتکش حضور یافتند و خارج شدند. (خبرگزاری مهر 23دی 96)
با این حال رژیم آخوندی و دولت آخوند حسن روحانی تلاش مذبوحانه کردند تا نقش رژیم را در بهوجود آمدن این حادثه و کشته شدن خدمه نفتکش کم اهمیت جلوه بدهند، و با فرافکنی مقامات چینی را متهم به عدم همکاری و یا کارشکنی کنند.
دراین رابطه نایب رئیس کمیسیون انرژی مجلس رژیم نوشت: چینیها در رسیدگی به وضعیت کشتی نفتکش عملکرد مناسبی نداشتند. در کجای دنیا شناور با این وضعیت در آبهای بینالمللی دچار حریق میشود آن هم در نزدیکی شانگهای، حدود ۷ الی ۸روز در آتش میسوزد. اگر نفتکش دچار حریق شده مربوط به هر کشور دیگری بود در مدت اخیر، بالگردها و هواپیماها، ناو و کشتیهای آتشنشان، به اطفای حریق میپرداختند. (روزنامه آرمان 25دی 96)
یکی از مهرههای رژیم به نام عماد افروغ در روزنامه حکومتی ایران 25دی 96 مینویسد: ”مگر کشتیها مجهز به سیستمهای رادار پیشرفته نیستند؟ به هر حال این سؤال مطرح است و ممکن است پاسخ داده شود که اشکالی در این سیستم به وجود آمده است که سؤال بعدی چرایی این اشکال مطرح میشود. به هرحال همانند پرداخت حقوق بازماندگان و عدم تأخیر در آن، بدون تعارف باید در ریشهیابی این حادثه نیز تسریع لازم صورت گیرد“
ملاحظه میشود که رسانهها و مهرههای رژیم نیز اذعان میکنند بعد از اینکه کشتی 8روز در آتش میسوخت سردمداران و مقامهای ذیربط رژیم از دور نظارهگر بودند و بس.
تازه وقتی اعتراض خانوادهها بالا گرفت و به رسانهها هم راه پیدا کرد، تصمیم گرفت که گروه نجات و تکاوران نیروی دریایی ارتش را به محل سانحه بفرستد و برای بستن دهان معترضان، ربیعی وزیر کار روحانی هم عازم چین شد.
البته این اقدام در زمانی بود که کار از کار گذشته بود و آخرین خبری هم که تلویزیون رژیم داد حاکی از پایان ماجرا بود: ”حجم دود و آتش عملیات تکاوران... دود غلیظ و بیپایان هرگونه عملیات امداد را عملاً ناممکن کرده بود“ (تلویزیون رژیم 24دی 96)
دولت روحانی ربیعی وزیر کار را به چین فرستاده است تا وانمود کند که برای نجات جان ملوانان و سرنشینان کشتی اقدامات لازم را بهعمل آورده است، اما در واقع فرستادن ربیعی به محل حادثه برای کمرنگ جلوه دادن کار نکرده رژیم در نجات ملوانان و سرنشینان کشتی است.
ربیعی در بدو ورود به چین گفت ملوانان و سرنشینان در همان ساعت اول جان خودشان را از دست دادند.
ملاحظه میشود که این مقام دولت روحانی با گفتن اینکه در همان ساعت اول همه سرنشینان کشته شده است، می خواهد این را القا کند به فرض اینکه کاری برای نجات آنها انجام میگرفت بیفایده بود.
در مورد بیاعتنایی جان انسانها برای این رژیم منحوس ولایتفقیه همین بس که تا چند روز رسانههای رژیم از حضور 30ایرانی در این کشتی خبر میدادند و تنها در آخر گفتند که تعداد قربانیان 32نفر بوده است.
جدای از سؤالات و ابهاماتی که در رابطه با این حادثه و هزاران فاجعه دیگر در رژیم آخوندی وجود دارد.
جای این سؤال باقی است که چرا در ایران تحت حاکمیت آخوندها این همه سوانح وجود دارد. این همه سوانح جادهیی که ایران رکوردار آن در دنیا است، سوانح هوایی و دریایی و... آیا این همه سوانح تصادفی است؟
واقعیت این است که عملکردهای این رژیم در فساد، غارت و چپاول اموال مردم ایران... است که باعث ایجاد این همه سانحه و خسارت بر مردم میشود. به عبارتی مشکل در ضدمردمی بودن این رژیم از یک طرف و از طرف دیگر در فساد و غارت نهادینه شده در آن است. اگر این حجم از حوادث و سوانح طبیعی است چرا در این ابعاد این حوادث در هیچ کجای دنیا اتفاق نمیافتد؟.
فاجعه آنچنان جانکاه است که برخی روزنامههای حکومتی این حادثه را پلاسکو دریایی نامیدهاند. زیرا امکان و احتمال نجات لااقل برخی از قربانیان طی این مدت وجود داشت، اما مقامهای رژیم تازه پس از 7روز، اقدام به اعزام تکاوران ارتش به محل سانحه کردند و آنها وقتی رسیدند که کشتی پس از انفجارهای متعدد، در حال غرق کامل بود.
واکنش رژیم آخوندی در این رابطه فریبکاری بود و بس و تنها با ابراز تأسف و اعلام عزای عمومی کار دیگری برای نجات آنان نکرد.
یکی ازدلایل عدم نجات ملوانان و کشته شدن آنها نبود امکانات لازم ایمنی و پزشکی بود، آنچنان که به گفته کیان ارثی مدیر عامل شرکت ملی نفتکش رژیم ”نیروهای امداد و نجات چین صبح امروز ساعت ۸ و ۳۵دقیقه (به وقت محلی) ورود نیم ساعته به کشتی داشتند و در این مدت دو پیکر جدید کشف کردند.
وی گفت: بهعلت زیاد بودن گازهای سمی و نبود اکسیژن کافی، نیروهای چینی فقط نیم ساعت در نفتکش حضور یافتند و خارج شدند. (خبرگزاری مهر 23دی 96)
با این حال رژیم آخوندی و دولت آخوند حسن روحانی تلاش مذبوحانه کردند تا نقش رژیم را در بهوجود آمدن این حادثه و کشته شدن خدمه نفتکش کم اهمیت جلوه بدهند، و با فرافکنی مقامات چینی را متهم به عدم همکاری و یا کارشکنی کنند.
دراین رابطه نایب رئیس کمیسیون انرژی مجلس رژیم نوشت: چینیها در رسیدگی به وضعیت کشتی نفتکش عملکرد مناسبی نداشتند. در کجای دنیا شناور با این وضعیت در آبهای بینالمللی دچار حریق میشود آن هم در نزدیکی شانگهای، حدود ۷ الی ۸روز در آتش میسوزد. اگر نفتکش دچار حریق شده مربوط به هر کشور دیگری بود در مدت اخیر، بالگردها و هواپیماها، ناو و کشتیهای آتشنشان، به اطفای حریق میپرداختند. (روزنامه آرمان 25دی 96)
یکی از مهرههای رژیم به نام عماد افروغ در روزنامه حکومتی ایران 25دی 96 مینویسد: ”مگر کشتیها مجهز به سیستمهای رادار پیشرفته نیستند؟ به هر حال این سؤال مطرح است و ممکن است پاسخ داده شود که اشکالی در این سیستم به وجود آمده است که سؤال بعدی چرایی این اشکال مطرح میشود. به هرحال همانند پرداخت حقوق بازماندگان و عدم تأخیر در آن، بدون تعارف باید در ریشهیابی این حادثه نیز تسریع لازم صورت گیرد“
ملاحظه میشود که رسانهها و مهرههای رژیم نیز اذعان میکنند بعد از اینکه کشتی 8روز در آتش میسوخت سردمداران و مقامهای ذیربط رژیم از دور نظارهگر بودند و بس.
تازه وقتی اعتراض خانوادهها بالا گرفت و به رسانهها هم راه پیدا کرد، تصمیم گرفت که گروه نجات و تکاوران نیروی دریایی ارتش را به محل سانحه بفرستد و برای بستن دهان معترضان، ربیعی وزیر کار روحانی هم عازم چین شد.
البته این اقدام در زمانی بود که کار از کار گذشته بود و آخرین خبری هم که تلویزیون رژیم داد حاکی از پایان ماجرا بود: ”حجم دود و آتش عملیات تکاوران... دود غلیظ و بیپایان هرگونه عملیات امداد را عملاً ناممکن کرده بود“ (تلویزیون رژیم 24دی 96)
دولت روحانی ربیعی وزیر کار را به چین فرستاده است تا وانمود کند که برای نجات جان ملوانان و سرنشینان کشتی اقدامات لازم را بهعمل آورده است، اما در واقع فرستادن ربیعی به محل حادثه برای کمرنگ جلوه دادن کار نکرده رژیم در نجات ملوانان و سرنشینان کشتی است.
ربیعی در بدو ورود به چین گفت ملوانان و سرنشینان در همان ساعت اول جان خودشان را از دست دادند.
ملاحظه میشود که این مقام دولت روحانی با گفتن اینکه در همان ساعت اول همه سرنشینان کشته شده است، می خواهد این را القا کند به فرض اینکه کاری برای نجات آنها انجام میگرفت بیفایده بود.
در مورد بیاعتنایی جان انسانها برای این رژیم منحوس ولایتفقیه همین بس که تا چند روز رسانههای رژیم از حضور 30ایرانی در این کشتی خبر میدادند و تنها در آخر گفتند که تعداد قربانیان 32نفر بوده است.
جدای از سؤالات و ابهاماتی که در رابطه با این حادثه و هزاران فاجعه دیگر در رژیم آخوندی وجود دارد.
جای این سؤال باقی است که چرا در ایران تحت حاکمیت آخوندها این همه سوانح وجود دارد. این همه سوانح جادهیی که ایران رکوردار آن در دنیا است، سوانح هوایی و دریایی و... آیا این همه سوانح تصادفی است؟
واقعیت این است که عملکردهای این رژیم در فساد، غارت و چپاول اموال مردم ایران... است که باعث ایجاد این همه سانحه و خسارت بر مردم میشود. به عبارتی مشکل در ضدمردمی بودن این رژیم از یک طرف و از طرف دیگر در فساد و غارت نهادینه شده در آن است. اگر این حجم از حوادث و سوانح طبیعی است چرا در این ابعاد این حوادث در هیچ کجای دنیا اتفاق نمیافتد؟.