چهلوپنج سال از پیروزی انقلاب کبیر ضدسلطنتی در روزهای توفانی ۲۱و۲۲بهمن گذشت. روزهایی که خلق تمامقامت به میدان آمد؛ روزهای بزرگ یکدلی و یکرنگی؛ روزهای کمانهٔ گلوله در خیابانهای ملتهب بر قلبهای ملتهبتر؛ روزهای سنگر ساختن از قامت خود برای دیگری؛ روزهای باز گذاشتن درهای خانهها برای پناه دادن تظاهر کنندگان در هجوم رگبار مسلسلها؛ روزهای بزرگترین شادیها، عمیقترین همدردیها و درآمیختن عاشقانهٔ اشکها و لبخندها.
در روزهای بهیادماندنی، جوانان شورشی۵۷ تندیسهای غولپیکر شاه را از چهارراهها و میدانهای شهر به زیر کشیدند تا برای همیشه بهنحوست سلطنت در تاریخ ایران پایان دهند.
آن انقلاب، واکنش قانونمند خلق ایران به سدههای طولانی استبداد در این میهن باستانی بود. بهاران زودگذر ولی خجستهٔ آزادی اگر چه به مسلخ خمینی این ولیعهد واقعی شاه رفت ولی شور آزادیخواهی نمرد. مسعود رجوی با آزادی از زندان شاه، در نخستین سخنرانی خود در دانشگاه تهران سخن از «انقلاب دموکراتیک ایران» گفت. این واژهٔ آشناغریب به مذاق خمینی که در پی برقراری خلافت ارتجاعی خود به نام اسلام بود خوش نیآمد و قرار نبود که خوش بیاید؛ زیرا مجاهدین حاملان روح راستین آن انقلاب بودند و خمینی میخواست کار ناتمام شاه را به فرجام برساند. این کار ناتمام، آباد کردن زندانها، برپا کردن چوبههای دار در میدانها، و قلعوقمع نسل آگاه۵۷ بود.
این ۴۵سال را رئیس جمهور برگزیدهٔ مقاومت در یک پاراگراف خلاصه کرد.
اکنون پس از گذشت چهلوپنج سال تراژیک و آتشین، تتمهٔ مغبون شاهپرستان، سوار بر کارنامهٔ ننگین شیخ و شیخپرستان درصدد آن هستند که آن انقلاب عظیم را «فتنه!» و «عزای ملی!» بنامند. تا بهزعم خود انقلاب و انقلابی بودن را از حافظهٔ تاریخی مردم ایران بشویند.
مقاومت ایران در سالگرد آن انقلاب عظیم، دست به یک ابتکار ستودنی زد: برگزاری تظاهرات در شهر برلین آلمان؛ همزمان با این تظاهرات، در کشورهای زیر نیز گردهماییهای موازی در جریان بود:
بلژیک - بروکسل: میدان لوکزامبورگ
انگلیس- لندن: در مقابل پارلمان
ایتالیا- رم: در میدان آرژانتین
سوئیس - برن: در نزدیکی پارلمان برن
هلند - آمستردام: در میدان دام
سوئد - استکهلم: مقابل پارلمان
علاوه بر این گردهماییها شاهد آکسیون و نمایشگاه در کشورها زیر بودیم:
اتریش – وین: نمایشگاه
فرانسه- پاریس: نمایشگاه
سوئد- یوتوبوری: آکسیون
نروژ- اسلو: آکسیون
لوکزامبورگ- لوکزامبورگ: اکسیون
همچنین گردهمایی دیگری با زمانبندی متفاوت در کانادا ـ ونکور
همزمان در داخل ایران کانونهای شورشی، با انفجارهای آتشین و سلسله عملیات اختناقشکن خود به پیشواز سالگرد پیروزی انقلاب رفتند. آنها این حقیقت را اثبات کردند که چهلوپنج سال پس از انقلاب ضدسلطنتی، شورآزادیخواهی، اشتیاق وافر به شعلهورکردن قیام و انقلاب در نهاد جوانان ایران فروکش نکرده است.
به قول «لئو داتسنبرگ»، رئیس کمیته آلمانی همبستگی برای ایران آزاد و از سخنرانان تظاهرات برلین، «۴۵سال جنایات رژیم ایران نتوانست، مقاومت مردم ایران را خاموش کند»
این حقیقتی است که توماس مان، معاون اسقف کلیسای پروتستان برلین نیز بر آن تأکید کرد:
«رژیم تمام تلاش خود را میکند اما نتوانسته روحیه آزادیخواهی مردم ایران را سرکوب کند و مقاومت همچنان ادامه دارد».
آری، آن انقلاب اگر چه به سرقت رفت و به مسلخ کشیده شد اما نمرد و خاکستر نشد، نسلی را پروراند که به آرمانهای دموکراتیک مردم ایران تا بن استخوان وفادار است و قیمت سهمگین آن را با عزیزترین داراییهای خویش پرداخته است و میپردازد.
مقاومت ایران با رفع کمبودها و نواقص آن انقلاب، اینک بر انقلاب دموکراتیک نوین و یک جمهوری دموکراتیک برآمده از آن پای میفشارد و همه را به این مهم فرامیخواند. اجازه دهید این واقعیت روشن را از سخنرانی مریم رجوی در تظاهرات برلین نقل کنیم:
«مقاومت ما سربلند است که همین راه پرشکوه را در پیش گرفته و نهادها و بنیادهای مبارزهیی با پیروزی محتوم را ساخته است؛ با شورای ملی مقاومت، ارتش آزادیبخش ملی، شورای مرکزی مجاهدین، کانونهای شورشی و پیریزی ایران آزاد فردا با یک برنامهٔ دموکراتیک از طرح جدایی دین و دولت و طرح آزادیها و حقوق زنان تا خودمختاری برای ملیتهای ستمزده ایران و یک طرح دموکراتیک برای انتقال قدرت بهمردم».
امروز ایران با زنان و دختران آگاه و جوانان شورشگر و آهنینعزم خود «با وجود همهٔ خونهایی که در آبان۹۸ و قیام۱۴۰۱ از پیکرش جاری شد، آماده برخاستن است».؛ آماده است تا با الهام از بهمن آتشین، بهمنی دیگر بسازد. کانونهای قهرمانان شورشی، این بنفشههای مشتعل با حریق گوگردی گلبرگهای خود هماکنون در کار بازآوردن بهار خجستهٔ آزادی هستند. «این مهمترین برآمد آمادگی انقلابی جامعه ایران است. چه نشانهیی از این واضحتر که آتشفشان انقلاب ایران در آستانهٔ فوران است. بله انقلاب در راه است».
به آنها که میگویند انقلاب خطرناک است و باید از آن پرهیخت و کارنامهٔ فاجعهبار شیخ را مثال میآورند تا هر گونه قیام و اعتراض را به تابو تبدیل کنند، میگوییم:
آنچه بد و خطرناک و ناپذیرفتنی است، استبداد در دو چهرهٔ شاهی و شیخی آن است. انقلاب دموکراتیک نوین مردم ایران، تداوم اصیل و حقیقی انقلاب بهمن است و هیچ نیرویی نمیتواند آن را متوقف کند. تظاهرات بزرگ برلین و دیگر آکتهای مقاومت ایران، همزمان با عملیات کانونهای شورشی شعلهیی از این اراده و نیروی توقفناپذیر است.