728 x 90

«بی‌اعتمادی»، اسم مستعار نفرت انفجاری جامعه

قیام آبان ۹۸
قیام آبان ۹۸

شدت و حدت بحران‌ کرونا که به‌مراتب سخت‌تر از مشکلات اقتصادی، حوادث طبیعی و تبعات ناشی از تحریم و انزوای بین‌المللی گریبان نظام آخوندی را گرفته، خامنه‌ای و روحانی را مجبور کرد که در هراس از فوران خشم مردم، به صحنه بیایند و در منتهای بی‌شرمی و فریبکاری وضعیت را عادی جلوه دهند.

خامنه‌ای در کمال بی‌رحمی و بی‌توجهی نسبت به درد و رنج مردم گفت: «این بلا به‌نظر ما بلای آن‌چنان بزرگی نیست، خیلی هم بزرگش نکنیم مسأله را» و سپس جهت دربردن خود و سایر مهره‌های نظام از اتهام دروغگویی، بی‌شرمانه ادعا کرد: «در بسیاری از کشورها پنهان‌کاری می‌کنند، نمی‌گویند. ما مسئولان‌مان با صفا و صداقت! از روز اول با شفافیت خبررسانی کردند».

روحانی نیز در جلسهٔ هیأت دولت(۱۴اسفند) بر‌خلاف اظهارات هفته پیش خود که «از روز شنبه به وضعیت عادی برخواهیم گشت» مجبور شد اعتراف کند که «این بیماری، یک بیماری فراگیر است. تقریباً دامنه آن همه استانهای ما را فراگرفته».

رئیس‌جمهور ارتجاع هم مثل ولی‌فقیه‌اش مجبور شد از ترس انفجار اجتماعی ناشی از بی‌اعتمادی گستردهٔ مردم به رژیم، انتشار اخبار و آمار صحیح کرونا در اخبار مجاهدین و شبکه‌های اجتماعی را «به بدخواهان ایران و ملت ایران» ‌منتسب کرده و آن‌ها‌ را تخطئه کند. روحانی به این منظور گفت: «می‌خواهند آرامش و اعتماد را از مردم بگیرند؛ آمار دروغ می‌دهند؛ حرف‌های دروغ می‌زنند و نظرات دروغ منتشر می‌کنند؛ می‌گویند واقعیتها به مردم گفته نمی‌شود».

وی در ادامه با وقاحت منکر مخفی‌کاری رژیم شد و گفت: «در حالی که از روز اولی که احساس کردیم ویروسی وارد کشور شده، همان‌وقت به وزارت بهداشت و درمان گفته شد که همه آمار و اطلاعات در اختیار مردم قرار داده شده و چیزی از مردم مخفی نشود».

 

ریشه‌های عمیق و گستردهٔ «بی‌اعتمادی»

اظهارات سراسر کذب و فریب روحانی در حالی‌است که روزنامه‌های حکومتی به بی‌اعتمادی مفرط مردم در اثر دروغگویی‌های مستمر رژیم که سالیان متمادی ادامه داشته، به‌ناچار اعتراف می‌کنند.

روزنامهٔ حکومتی آرمان در ۱۳اسفند بی‌اعتمادی مردم نسبت به رژیم را «درد بزرگی» که «ریشهٔ عمیق»‌ دارد، نامیده و نوشته است: «این بی‌اعتمادی یکشبه و به‌واسطه سقوط هواپیمای اوکراینی و عدم ارائه آمار اتفاقات ۹۸ [آن‌هم] بعد از ۳ماه به‌وجود نیامده است و متأسفانه این بی‌اعتمادی ریشه عمیق و گسترده دارد. تداوم حوادث و آنچه که سالیان متوالی مسئولان گفته‌اند و با واقعیات صد‌درصد همخوانی نداشته باعث شده که ما امروز به اینجا برسیم که اگر مسئولان بگویند ماست سفید است و زغال سیاه، بخشی آن را باور نمی‌کنند».

روزنامهٔ حکومتی ایران(۱۳اسفند ۹۸) نیز ضمن سوز‌ و گداز از بی‌اعتمادی مردم نوشت: «جامعه ما در چند دهه اخیر به‌خاطر نگاه جناحی ـ حذفی و چنگ انداختن روی یکدیگر یا پخش شایعه و دروغ، اعتماد عمومی را نسبت به نهادها، ارگانها و سازمانها از دست داده است... مردم به سخنان دست‌اندرکاران اعتماد نکرده و اطلاعات را از منابع غیرمعتبر دریافت می‌کنند».

واضح است علت اصلی که سران نظام به صحنه می‌آیند و این‌چنین از موضع پایین تلاش می‌کنند، دستان خود را از جنایت و خیانتی که در حق مردم مرتکب شده‌اند، بشویند، بازتاب وسیع بی‌اعتمادی مردم نسبت به حاکمیت است؛ به‌نحوی که روزنامه‌های وابسته نیز ناچارند به بخش کوچکی از آنها اشاره کنند.

سران نظام به‌خوبی می‌دانند که مردم ردپای آنها را در شیوع کرونا دریافته‌ و فهمیده‌اند که این ویروس مهلک می‌توانست این همه شایع نشده و کنترل بشود و همان‌گونه که تمامی کشورها از قانون قرنطینه استفاده کردند این رژیم نیز همین مسیر را می‌رفت.

بنابراین بی‌دلیل نیست که هر چه می‌گذرد بر کینه و نفرت آنها نسبت به این نظام افزوده می‌گردد؛ کینه‌ای که خامنه‌ای و روحانی بهتر از هر کسی آن‌ را فهم می‌کنند.

 

هشدار نسبت به خیزش عمومی

سایت حکومتی ابتکار ۱۲اسفند ۹۸ بحران اعتماد را به‌عنوان فاجعه‌بارترین بحران برای رژیم خواند و نوشت: «آنچه از تک‌تک این بحرانها، بحرانی‌تر و فاجعه‌بارتر می‌نماید، بحران اعتماد از دست رفته اجتماعی است».

این سایت وابسته در ادامه ضمن توصیه به رژیم که باید «برای این وضعیت تدبیری بیاندیشد» نسبت به خیزش عمومی هشدار می‌دهد: «باید برای این وضعیت تدبیری اندیشید. وضعیتی که جامعه را به سمت یک افسردگی جمعی کشانده... در اصل افسردگی ناشی از تعدد بحران در ایران، امروز کمتر تردیدی وجود دارد. گروهی از سر استیصال یا انکار یا خشم، آن را به سخره می‌گیرند و دهه‌ای دیگر تمام احساس‌شان را به خشونت بدل کرده و بر سر هر چیز می‌ریزند».

منظور از افسردگی جمعی، جوشش، ناآرامی، شورش و خیزش جمعی است که تمام احساسات را به خشمی مقدس و انقلابی تبدیل می‌کند. یک سایت دیگر حکومتی تعارف را کنار گذاشته و با صراحت بیشتر می‌نویسد: «مسأله صرفاً کرونا و اعتماد به دولت در زمینه اقدامات مقابله‌ای با آن نیست. مسأله بزرگتر از این حرف‌هاست و ما در همه نهادها و بنیانها با معضل بی‌اعتمادی مواجه هستیم. وقتی حق افراد به اشکال مختلف ضایع می‌شود و ظلم‌هایی رخ می‌دهد که آثار منفی آن متوجه جامعه است، جامعه نسبت به آن واکنش نشان می‌دهد. بسیاری مسائل بوده که صادقانه به مردم گفته نشده و پنهان‌کاری شده و قطعاً روزی برملا خواهد شد. در آن روز احساسات مردم نیز سر باز خواهد کرد».(روزنامه حکومتی جهان صنعت ـ ۷اسفند ۹۸)

بنابراین خامنه‌ای و روحانی و سایر کارگزاران این نظام ضدبشری هر چقدر هم که مذبوحانه تلاش کنند واقعیتها را پنهان کنند و یا به شایعات دشمنان و معاندان نسبت بدهند، هرگز نخواهند توانست دیوار بلند بی‌اعتمادی میان مردم و این حاکمیت تبهکار را تکذیب کنند.

بی‌ اعتمادی عمومی، اسم مستعار نفرت اجتماعی است که اکنون به حد انفجار رسیده است.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/378fea08-2dd1-46e4-841c-deebb6b0499c"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات