در اثر سیاستهای غارتگرانه و ضدمردمی حکومت آخوندی اقتصاد ایران در لبه پرتگاه نابودی قرار گرفته و هر روز بدتر از روز قبل میشود. آخوند حسن روحانی و عناصر حکومتش تلاش دارند با دروغدرمانی و وعدههای نسیه اوضاع را قدری روبهراه نشان بدهند. اما مردم که کمرشان زیر بار فشار سنگینی معیشت زندگی شکسته است فریب این حرفها و وعدههای پوشالی روحانی و عناصر دولتش را نمیخورند.
به پوشالی بودن حرفها و وعدههای روحانی در جدال بین باندهای حکومتی از جانب عناصری از هر دو باند اعتراف شده است. آنها در جدال باندی با لودادن ناکارآمدی و دزدیهای یکدیگر بخشی از وضعیت نابسامان اقتصادی و وضعیت فقر و فلاکت مردم را افشا میکنند. یکی از آنها آخوند خدری، عضو مجلس ارتجاع، از باند خامنهای است که در جلسه مجلس ارتجاع خطاب به آخوند حسن روحانی گفت: «جناب آقای روحانی نمیدانم صدای شکسته شدن استخوان مردم زیر بار سنگین فقر را شنیدهاید یا نه؟ نمیدانم اطلاع دارید که مردم محروم و مظلوم از فقر به فلاکت غلتیدهاند و آیا میدانید که وضعیت معیشتی مردم بگونهای است که خواست بر حق زندگی کردن و خوب زندگی کردن به دست و پا زدن برای زنده ماندن بدل شده است».
روز ۷مرداد محسن بیگلری، نماینده مجلس ارتجاع، با شرح فشارهای اقتصادی وارده به اکثریت اقشار مختلف مردم در صحن مجلس گفت: «کمر مردم زیر فشار اقتصادی از خم شدن گذشته و در حال شکستن است… کشاورزان و دامداران و کارمندان و کارگران و فرهنگیان و بسیاری از بازاریان مناطق محروم در زیر خط فقر زندگی میکنند».
قاسم جاسمی، یکی دیگر از نمایندگان مجلس رژیم، روز ۸مرداد ۹۸ ضمن اعلام قطع شدن یارانهها گفت: «این شاًن مردم ما نیست… گفتید که ما کاری خواهیم کرد که نیازی به این ۴۵تومان نداشته باشند ولی متأسفانه الآن از دهکهای ضعیف هم شما دارید پولها را میگیرید و یارانه به آنها نمیدهید».
این در شرایطی است که رژیم هیچگونه راهحلی برای برونرفت از این بحران ندارد، چرا که در محاصره بحرانهای لاعلاج اقتصادی، اجتماعی و سیاسی قرار دارد.
آنچه در ایران روند فزاینده دارد، فقر، تورم، بیکاری و معضلات اجتماعیـاقتصادی است.
بهرغم اینکه رژیم تلاش میکند با دروغ و دغل اقدامات خود را مثبت جلوه داده و اوضاع را روبهراه نشان دهد، اما وضعیت اقتصادی آنچنان اسفناک و تکاندهنده است که تلویزیون حکومتی هم مجبور است در نقش سوپاپ اطمینان گوشهای از انزجار مردم را نشان دهد.
طرح تحول سلامت طرحی بود که رژیم خیلی روی آن بهعنوان دستاورد بزرگ نظام مانور داد و حتی خامنهای آنرا بهعنوان یکی از دستآوردهای مهم نظام عنوان کرده بود.
در همین رابطه یکی از نفراتی که تلویزیون حکومتی با او مصاحبه کرده در مورد طرح تحول سلامت دولت روحانی میگوید: «ببینید مثلا آقای روحانی آمدند طرح بیمه سلامت را بنیانگذاری کردند ولی به مرور زمان این بیمه سلامت بیارزش شد. الآن اگر شما بروید بیمارستانها خیلی از بیمارستانها این بیمه را قبول ندارند و تحت پوشش قرار نمیدهند». (شبکه خبر ۳شهریور ۹۸)
این در شراطی است است که آمار خطر فقر بهدلیل هزینههای درمانی سال به سال افزایش مییابد.
یکی دیگر از نفرات که این تلویزیون حکومتی با او مصاحبه کرده در مورد وضعیت گرانی و تنگی معیشت مردم میگوید: «همین قیمت چای را که به آن ارز ۴۲۰۰تعلق گرفته باید به قیمت ارزان در اختیار مصرفکننده قرار بگیرد ولی با ارز آزاد وارد میکنند. اما با قیمت بیشتر میدهند. الآن وقتی یک جوان نتواند یک کار را انجام بدهد یه ازدواج آسون را انجام بدهد».
مشکلات جوانان که او به آن اشاره کرد سونامی بیکاری است که به یک بحران اجتماعی و بهقول کارشناسان حکومتی به «یک پدیده اجتماعی» تبدیل شده است.
در شرایط کنونی جوانان بیکار زیر ۳۰سال، بهعنوان اصلیترین گروه در جستجوی کار شناخته میشوند. سهم بیکاران ۱۵ تا ۲۹ساله از کل بیکاران کشور در سال ۹۷، تقریباً ۵۳درصد بوده است.
در حالی که تورم و گرانی بیداد میکند و کاسه صبر مردم را لبریز کرده است آخوند روحانی به دروغ مدعی است که تورم کاهش یافته و امسال شرایط مردم بهتر از سال قبل است.
واقعیت این است که فقر و فاصله طبقاتی طی ۵سال گذشته بیش از هر زمان دیگری افزایش یافته است.
طی ۵سال گذشته ثروتمندان وابسته به رژیم که درصد بسیار ناچیزی هستند ۱۵برابر ثروتمندتر شده و در مقابل اکثریت قریب به اتفاق مردم به زیرخط و بهقول مهرههای حکومتی به «زیر خط مرگ» رفتهاند.
تردیدی نیست که این وضعیت ناشی از فساد نهادینه شده اقتصادی در حاکمیت آخوندی است که این روزها مهرهها و رسانههای زیادی به آن اذعان میکنند و تأکید میکنند که افراد درگیر فساد «وقاحت» را از حد گذراندهاند.
چنین وضعیت فساد و چپاول نهادینه شده است که به تراژدی برای مردم و کشور تبدیل شده است.
آنچه که بیان آن اهمیت پیدا میکند این است که مردم بهخوبی دریافتهاند که همه این مشکلات، بحرانها و فشارهای اقتصادی ریشه در حاکمیت سیاسی ولایت فقیه دارد. بهعبارت دیگر صورتمسأله اصلی در ایران آخوند زده رویارویی مردم با تمامیت حاکمیت ولایت فقیه است. بنابراین مردم ایران این حاکمیت را نمیخواهند و خواهان سرنگونی آن هستند تا تمامی مشکلات راهحل پیدا کند.