728 x 90

«آتش‌بازی با عواقب دردناک»!

ساندیس‌خواران نظام
ساندیس‌خواران نظام

یک جشن تحمیلی و آمیخته با زجر

دجال بزرگ و سارق انقلاب ضدسلطنتی، رسمی را به تقویم تحمیل کرد؛ که مردم با دافعهٔ شدید آن را «دههٔ زجر»! نامیدند. این رسم دجالگرانه در سال۶۰ و همزمان با کشتار مجاهدان و مبارزان آزادی ساخته و پرداخته شد تا یک دروغ و سرقت بزرگ را جار بزند. خمینی به سبک شاه ـ که روزهای ۴ و ۹آبان را جشن می‌گرفت و کودکان دبستانی را روانهٔ خیابان می‌کرد تا «جاوید شاه»! بگویند ـ می‌خواست با تحریف تاریخ ایران، چنین جا بیندازد که انقلاب ضدسلطنتی، با هویت او و ارتجاع سفاکش گره خورده است. مردم برای آزاد و رفاه و پیشرفت و به‌قول او «ارزان شدن خربزه»! انقلاب نکردند، بلکه برای این به خیابان ریخته و سینهٔ خود را در برابر گلوله‌ها عریان کردند تا خمینی را به مقام فرعونی ولایت فقیه برسانند. این وهن آشکار به انقلاب ضدسلطنتی و نسل۵۷ است. روزهای ۲۱و ۲۲بهمن که به ترتیب در پازل به قدرت رسیدن خمینی و حکومتش قرار گرفته‌اند، هیچ ربطی به او و آخوندها ندارند. همگی می‌دانند که خمینی هیچ‌گاه خواستار رادیکال شدن اوضاع و تسخیر پادگانها از سوی جوانان شورشی و در یک‌کلام جنگ مسلحانه با شاه نبود. آخر قرار نبود ساختارهای نظام سلطنتی را تغییر دهد، شیادی بود که بر امواج احساسات پاک مردم و شور آزادیخواهی سوار شده بود تا در ساحل قدرت فرود بیاید. به‌همین خاطر نخستین اقدام او به‌محض نشستن بر تخت سلطنت دینی، انتقام گرفتن از آزادی و کشتار فرزندان اصیل آن انقلاب بزرگ بود.

هنوز سرنگون نشده‌ام!

نمایش دههٔ زجر و راه‌پیمایی فرمایشی و حکومتی آن، هر سال به این منظور برگزار می‌شود تا رژیم قبل از هر چیز به مزدبگیران خود بگوید که ببینید هنوز سرنگون نشده‌ام. تنفر عمومی مردم از این سیرک نفرت‌انگیز سردمداران رژیم را هر سال بر آن می‌دارد که برای جمعیت‌سازی دست به اقدامات لو رفته‌ای دست بزند؛ با این‌حال هر سال این نمایش دجالگرانه بی‌رونق‌تر از سال قبل می‌شود. این فتوای علم‌الهدی را بعد از قیام ۹۶ به‌خودی خود، سخن می‌گوید: او در واکنش به کسادی مفرط راه‌پیمایی حکومتی ۲۲بهمن گفت: «هیچ‌چیز به اندازه راهپیمایی ۲۲بهمن دشمن و کفار را به غیض نمی‌آورد. این دیگر از توصیه هر مرجعی بالاتر است. مردم، این خداست. قرآن را قبول دارید؟ بر اساس نص صریح قرآن باید در راهپیمایی ۲۲بهمن شرکت کنید» (انتخاب. ۲۰بهمن۹۶).

 

سیرک پر حاشیهٔ امسال

امسال وضع رژیم برای ترتیب دادن سیرک پایانی دههٔ زجر، از همیشه فلاکت‌بارتر بود؛ تا جایی که مجبور شد، برای رونق‌تراشی جهت این نمایش تکراری، نیروهای سرکوبگر خود را با اونیفورم بر موتور و ماشین بنشاند و در خیابان‌ها به ویراژدادن وادارد. معلوم بود کفگیر حسابی به ته دیگ خورده است.

ابعاد فلاکت نظام اما به اینجا ختم نمی‌شود. نمایشی که قرار بود، صحنهٔ اقتدار پوشالی و به‌اصطلاح وحدت بین باندهای نظام باشد، به‌قول ادبیات آخوندی دچار «حاشیه‌های پررنگ‌تر از متن»! شد.

آنچه در این ماجرا به اثبات رسید، در چند محور قابل جمعبندی است:

۱ـ بسیج و آماده‌سازیهای قبلی برای پررونق جلوه دادن این نمایش، با شکست مواجه شد و رژیم نتوانست حتی در حد سالهای قبل به برگزاری آن اقدام کند.

۲ـ قرار بود این نمایش، طبق روال هر سال، آینهٔ اقتدار پوشالی و وحدت باندهای نظام باشد؛ ولی موتورسواران باند خامنه‌ای در خیابان شعار مرگ بر روحانی سر دادند.

۳ـ قابل تأمل این‌که در قطعنامهٔ پایانی نیز نام خمینی حذف شده بود. این تأمل معنادار نشان می‌دهد که ۴۲سال پس از سرقت انقلاب ضدسلطنتی، علاوه بر سرآمد عمر رژیم، نام بردن از بنیانگذارش ملعونش نیز محلی از اعراب ندارد.

 

«خلیفه‌کشی» و نوبت دیگران!

باند اصلاح‌طلب نسبت به شعارهای مرگ بر روحانی، واکنش نشان داد. در این رابطه عباس آخوندی، وزیر سابق راه و شهرسازی از اصطلاح «خلیفه‌کشی» برای اوج‌گیری تعارض غیرقابل تنازل بین باندهای نظام در دوران انقباض رژیم استفاده کرد.

«شعار زشت مرگ بر رئیس‌جمهور روحانی نشان پدیده چند دولتی است و از کنار آن نباید به‌سادگی گذشت. چنان‌چه خلیفه‌کشی باب شود، این راه را پایانی نیست» (خبر آنلاین. ۲۳بهمن۹۹).

غلامرضا بنی‌اسدی، یک روزنامه‌نگار باند قلابی اصلاحات نیز با استفاده از همان ترم نوشت:

«رسم شدن این خلیفه کشی با حسن روحانی تمام نخواهد شد که دامن دیگران را هم خواهد گرفت... این آسیاب که به راه افتاده از همه آبرو خواهد برد و خود گردانندگان آسیاب و متصدیان ریزخند امروزِ آب ریختن به آن هم خود باید زنبیل بگذارند در صف که به‌زودی نوبت خودشان هم خواهد رسید.

مگر دیگرانی که با تندروی و اهانت، پز انقلابیگری می‌دادند، خودشان قربانی نشدند؟ این آسیاب هم‌چنان در حرکت است... فردای تلخ هتاکان، شاید زودتر از آن چه تصور می‌کند فرارسد، خیلی زودتر! (اخبار محرمانه. ۲۳بهمن۹۹).

 

بازی با آتش!

حسام‌الدین آشنا، پا را از این فراتر گذاشت و از آبروریزی نمایش حکومتی در روز پایانی دههٔ زجر و شعار مرگ بر روحانی موتورسواران باند خامنه‌ای، به‌عنوان «آتش‌بازی با عواقب دردناک»! یاد کرد. نکتهٔ قابل توجه در توئیت او این بود که تلویحا به خامنه‌ای و باند او هشدار داده بود که راه‌اندازی چنین جریانهایی با شعارهای سازمان‌یافته ممکن راه به قیام سراسری ببرد و سراپای کل نظام را در نوردد.

«هشدار: تجربه نشان داده است از راه‌اندازی جریانهای خودجوش! و شعارهای سازمان‌یافته علیه دولت تا سوءاستفاده دشمنان و شکل‌گیری اغتشاش علیه نظام راهی نیست».

***

آری، نمایش شکست‌خوردهٔ نظام ولایی در ۲۲بهمن امسال، ثابت کرد توفان غیرقابل مهار قیام سراسری خلق، «شاید زودتر از آنچه تصور می‌شود فرا برسد، خیلی زودتر!»؛ و هر دو باند نظام را از آن گریزی نیست.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/72f8265a-1199-46b6-8065-c5e48313bb46"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات