مبارزه با مذهب توسط عدهیی از نزدیکان و وابستگان سایبری حکومت در فضای مجازی تبلیغ و ترویج میشود.
دلیل اصلی اینکار دامن زدن غیرمستقیم به لجن پراکنیهای اطلاعات بر علیه مقاومت ایران و سازمان مجاهدین خلق است. تئوری کار بدین صورت است که با نمایش گوشههایی از سو استفادههای حکومت از شعائر مذهبی ضمن تحریک احساسات ضدآخوندی مردم بهطور همزمان این موارد را به تمام نیروهای مخالف رژیم تعمیم داده و سعی در بیاعتبار کردن مخالفان در اذهان عمومی دارند. به بیان سادهتر به شنونده و مخاطب القا میکنند که هر کسی مسلمان است مانند آخوندهای حاکم مرتجع و واپس گراست و در صورت رسیدن به قدرت با مردم همانی را خواهد کرد که تاکنون ملاهای حاکم کردهاند. جماعت مذهب ستیز غالباًً بدون اینکه کوچکترین انتقادی از رأس فاسد هرم قدرت کنند تمام اهتمام خود را مصروف مبارزه با اصول اعتقادی مردم کوچه و خیابان میکنند. با این مذهب ستیزی افسار گسیخته توسط عوامل سایبری جمهوری اسلامی در بین جماعت معتقد به مذهب این پیام مخابره میشود که در صورت کنار زدن مرتجعین فعلی از حاکمیت، آینده خوشایندی در انتظار مردم مذهبی نخواهد بود و باید در انتظار روزهایی باشند که مستمراً مورد آزار و اذیتهای هیات حاکمه مذهب ستیز آتی خواهند بود. پس آخوندها را با تمام معایب و مظالمی که به مردم و میهن وارد میکنند باید در رأس قدرت تحمل کرد. و دومین برکت مبارزه سایبریها و عوامل ج.ا با اعتقادات مذهبی مردم برای حکومت در این نکته نهفته است که همزمان به مردم القا میکنند الترناتیو اصلی حکومت فعلی (سازمان مجاهدین خلق) و اعضا آن به مذهب شیعه اثنی عشری معتقدند و در صورت به قدرت رسیدن این گروه آیندهای برای آزادیهای مذهبی متصور نخواهد بود.تمام تلاش حکومت در این است که سازمان مجاهدین خلق اصلیترین نیروی برانداز حاضر در میدان مبارزه سرنگونی را گروهی اسلامگرا و واپسگرا معرفی کند تا بتواند حمایتهای مردمی از این گفتمان آزادیخواهانه را به حداقل برساند. همانگونه که فلاحیان وزیر اطلاعات آخوندی در مصاحبهیی اعتراف کرد حکومت فاشیستی جاسوسها و تروریستهای وابسته به خود را با پوشش بازرگان و خبرنگار و...به کشورهای هدف میفرستد طبیعی است که برای مبارزه با مجاهدین و شورای ملی مقاومت هم باید از دهان مخالفان خود به لجن پراکنی بپردازد. انتشار عکسهای مجاهدین در حال نماز خواندن و سایر مراسمات مذهبی در راستای همین سیاست است. ولی خوشبختانه امروزه مردم ایران به درجهای از شعور و بلوغ سیاسی رسیدهاند که هیچیک از دروغ و دغلهای حکومت را باور نمیکنند. هر ایرانی آگاه و وطن پرستی که با جامعه مدنی ایران تعامل داشته باشد میداند که مردم ایران در قبل از بقدرت رسیدن حکومت آخوندی و بعد از سرنگونی ان با یکدیگر تعامل داشته و دارند و همواره الگویی برای بیشتر کشورهای خاورمیانه بوده است.مردم شریف ایران در طول تاریخ با معضل تحت عنوان مذهب گرایی افراطی مواجه نبودهاند که حالا نیازمند مذهب ستیزی باشند. مذهب مردم ایران در طول سالیان گذشته همیشه در چهارچوب حریم شخصی مردم مستتر بوده و بهایی و سنی و عیسوی و یهودی در کنار شیعیان به آرامی زندگی میکردهاند و اگر شیطنتهای ملاهای مرتجع از منابر و تریبونهای سیاسی و مذهبی حذف گردد هیچ کسی نگرانی از مذهبی بودن یا نبودن دیگری نخواهد داشت. آنچه که امروز کشور ما بدان نیازمند است حذف تبعیضهای مذهبی و نژادی و زبانی از قوانین موضوعه کشور است و باید به مردم این پیام را داد که در فردای براندازی جمهوری اسلامی قادر خواهند بود در حریم شخصی خود آزادانه فرائض مذهبی خود را انجام داده و ترسی از دستگیری و شکنجه و شلاق نداشته باشند. ما نیازمند جدایی دین از دولت هستیم و سکولاریسم با مذهب ستیزی افراطی هیچ تناسب و هم آوایی ندارد.کما اینکه حکومت لاییک ترکیه اتاتورکی به اسلامگرایی اردوغانی تغییر ماهیت داد و این پیام روشن را منعکس کرد که اسلامگرایی افراطی و مذهب ستیزی دو روی سکه غصب قانونی آزادیهای اساسی مردم است.چیزی که حداقل در هیچ از کشورهای ارو پای غربی رواج ندارد. سایبریهای طرفدار پهلوی که همزمان مذهب ستیزی میکنند و از هلند و... بهعنوان نمونههای موفق نظام مشروطه پارلمانی مثال میآورند باید توضیح دهند که در کدام یک از این کشورها مذهب ستیزی در قوانین و در میان نیروهای فعال مدنی و سیاسی جامعه رواج دارد. این دوگانگی آرمانی ثابت میکند مبلغین این دیدگاه درک درستی از آزادی نداشته و در خوشبینانهترین حالت ممکن اگر سایبری نباشند متوهم و بیاطلاعند و با آزادی و آزادیخواهی فاصله بسیار زیادی دارند.در یککلام مذهب ستیزی در شرایط فعلی جامعه یک گل به خودی محسوب شده و بهترین هدیه ممکن به هیات حاکمه فاسد است.
علی یاری
مسئولیت محتوای این مطلب برعهده نویسنده است و سایت مجاهد الزاماً آن را تأیید نمیکند