728 x 90

آلترناتیو معتبر: خوانش اینگرید بتانکور از سازمان مجاهدین و مریم رجوی

اینگرید بتانکور
اینگرید بتانکور

سخنرانی اینگرید بتانکور در کنفرانس «ایران آزاد ۱۴۰۴» نمایانگر تحلیلی شخصی و سیاسی از تجربه رویارویی او با سازمان مجاهدین خلق ایران و جایگاه این سازمان در عرصه مبارزه برای آزادی و دموکراسی در ایران است. او با زبانی صریح و بی‌پرده، تأکید می‌کند:

که «بحث ما فقط سیاسی نیست... این موضوع برای من خیلی شخصی است».

بتانکور سخنان خود را با یادآوری اولین آشنایی‌اش با مجاهدین آغاز می‌کند، زمانی که در کنار شخصیتهایی چون الی ویزل در یک کنفرانس حقوق‌بشری در پاریس شرکت کرد: «یادم هست که من با افتخار آنجا در کنار کسانی ایستادم که خیلی از آنها تقدیر می‌کردم». او سپس به واکنش‌های خصمانه‌ای که پس از حمایت از مجاهدین تجربه کرده، اشاره می‌کند:

«من در رابطه با مقاومت ایران صحبت کردم. در رابطه با سازمان مجاهدین صحبت کردم. چند روز بعد یک اتفاق غیرمنتظره رخ داد. من هدف موجی از فشار احساسی و اطلاع هماهنگ در واقع دروغ قرار گرفتم؛ نه فقط تهدید بلکه تلاش‌های حساب شده با مقاله‌هایی مملو از دروغ در صفحه تلویزیونم یا مانیتورم آمد توی شبکه‌های اجتماعی؛ شعارهایی که درست شده بود، برای این‌که من و هر کسی را که از این جنبش دفاع می‌کند، ناامید کند. در واقع ناامید کند من انتظار چنین واکنشی را نداشتم»

این تجربه مثالی روشن از ماشین تبلیغات و شیطان‌سازی هدفمند علیه یک آلترناتیو سازمان‌یافته است.

 

«جامعه‌ای با اعتقاد، فروتن و لبخند بر لب»

اما واکنش بتانکور در برابر حجم ستبر شیطان‌سازی از مجاهدین نه عقب‌نشینی، بلکه تحقیق، گفتگو و مواجهه مستقیم با حقیقت بود: «رفتم سؤال کردم، گوش کردم… ملاقات کردم با اعضای مجاهدین… و از اشرف سه دیدار کردم». او تأکید می‌کند که در جریان این تحقیق، نه یک فرقه بلکه «یک جامعه با اعتقاد، فروتنی و اراده شکست‌ناپذیر» را دید که با «لبخند در لب» در حال ساختن آینده‌ای دیگر بود.

«از اشرف سه دیدار کردم وقتی که داشتند آن را می‌ساختند. من زنان و مردانی را دیدم که وسایل ساخت و ساز را خودشون حمل و نقل می‌کنند. یک جامعه را دیدم که با اعتقاد، با فروتنی و اراده شکست ناپذیر کارش را به پیش می‌برد و همواره لبخند بر لب دارد».

همین تجربه زیسته به درک عمیق‌تری از علت اصلی تخریب مداوم مجاهدین توسط رژیم انجامید:

«این کارزار شیطان‌سازی در واقع ریشه‌اش در ترس بود؛ ترسی که نه فقط مجاهدین و این مقاومت را یک اپوزیسیون بلکه یک آلترناتیو معتبر می‌داند».

 

دلایل هراس حکومت ایران از مجاهدین

بتانکور در تحلیل خود، ۶دلیل برای هراس حکومت ایران از مجاهدین برمی‌شمارد:

۱. تشکیلات منسجم

او می‌گوید: «تشکیلات، شما دشمن حرج و مرج‌اید و رژیم‌های استبدادی بر حرج و مرج بنا شده‌اند».

۲. رهبری زنانه و انقلابی سازمان مجاهدین

بتانکور، مریم رجوی را در مقام تهدیدی ایدئولوژیک برای «قلب سیستم» جمهوری اسلامی معرفی می‌کند؛ رهبری که از «برابری، آزادی بیان، و حقوق زنان» دفاع می‌کند، یعنی عناصری که رژیم از آنها می‌هراسد.

«سازمان مجاهدین تحت رهبری یک زن شکست‌ناپذیر است که نمی‌توانند او را کنترل کنند. ما به او عشق می‌ورژیم. مریم رجوی یک بانوی مسلمان است که خواهان یک ایران مبتنی بر جدایی دین و دولت هست از آزادی زن و مرد از اعتقاد آزاد از برابری از آزادی بیان دفاع می‌کند [آن‌هم] در منطقه‌یی که استبداد و مردسالاری خیلی اوقات با هم دست به دست می‌کنند».

۳. برخورداری از برنامه‌یی سیاسی و مدون

به اعتقاد بتانکور، «برنامه ده ماده‌ای مریم رجوی... یعنی دارای یک برنامه برای حکومت کردن». فراتر از مخالفت صرف با رژیم، سازمان مجاهدین دارای چشم‌اندازی برای ساختار جایگزین است که در آن «انتخابات آزاد، آزادی بیان، لغو مجازات مرگ، و یک ایران غیراتمی» نقش محوری دارند.

۴. حضور شبکه‌یی از کانون‌های شورشی در داخل ایران

این شبکه «مشروعیت بر روی زمین» را برای سازمان رقم می‌زند؛ مشروعیتی که برخلاف بسیاری از گروه‌های تبعیدی، از بطن جامعه ایران برمی‌خیزد.

۵. سابقه طولانی در مبارزه علیه دیکتاتوری

«بیش از ۶۰ سال… با اعدام، شکنجه، تبعید مقابله کردید».

۶. اعضا و هواداران سازمان حاضر به پرداخت «بالاترین قیمت» هستند.

«وقتی در رابطه با مجاهدین صحبت می‌کنیم… صحبت می‌کنیم از ۱۲۰هزار نفر مرد و زن… که اعدام شدند، شکنجه شدند». این میزان فداکاری، معنای مقاومت را از سطح تاکتیکی به سطح اخلاقی و وجودی ارتقا می‌دهد.

 

یک نیروی ریشه‌دار بر پایه اصول

بتانکور در ادامه سخنانش خوانشی غالب را به چالش می‌کشد که مجاهدین را در سایه اتهامات قرار می‌دهد. او می‌گوید:

«وقتی در رابطه با مجاهدین صحبت می‌کنیم و این را بهتر از من می‌دانید در رابطه با این صحبت می‌کنیم که چه قیمتی داده می‌شود؛ در رابطه با این صحبت می‌کنیم که ۱۲۰هزار نفر مرد و زن اعضا و هوادارانی که در زندان بودند، اعدام شدند، شکنجه شدند از خانه‌هایشان رانده شدند. پس یک جنبش نیست که برای منافع و قدرت بنا شده باشد، این یک نیروی ریشه‌دار است بر پایه اصول و برخوردار از اراده فدای همه چیز برای آزادی. هیچ دروغی نمی‌تواند این تاریخ را پاک کند. هیچ پروپاگاندی نمی‌تواند این واقعیت را برگرداند».

به اعتقاد او شیطان‌سازی یک دلیل اصلی دارد:

«مجاهدین فقط یک صدای پشت صحنه نیست... صدای کسانی است که حاضر نیستند تسلیم شوند»...

 

تنها راه خروج جهان از تهدید رژیم ایران

نتیجه‌گیری خانم بتانکور از جنس دعوت است؛ دعوت به اقدام و انتخاب: «تنها راه خروج جهان از تهدید رژیم ایران... حمایت از مجاهدین است». برای بتانکور، مسأله، فقط ایران نیست، بلکه «مبارزه برای آزادی در ایران، جلودار مبارزه برای عدالت و صلح در جهان است». این نگاه، جایگاه مجاهدین را از یک نیروی ملی به جنبشی با پیام جهانی ارتقا می‌دهد.

در نهایت، اینگرید بتانکور با صدایی که هم‌زمان شخصی، سیاسی و فلسفی است، مجاهدین را به‌مثابه «پایه‌های تغییر»، «چهره امید» و «تنها گزینه» برای آینده ایران معرفی می‌کند؛ گزینه‌یی که او طی سالیان طولانی آشنایی با مقاومت ایران و مریم رجوی نسبت به آن آشنایی عمیق و همه‌جانبه دارد.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/e8f06a2e-90b6-40cc-bc53-cbbe3be513b2"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات