با هک شدن یا عکس و فیلم گرفتن از برخی سلولها و راهروهای زندان اوین، بار دیگر مسأله زندان و زندانی در نظام ولایت فقیه، به یکی از پرمخاطبترین خبرهای ایران تبدیل شد. و این اصلاً عجیب نیست. مردمی که در زندان بزرگ ایران اسیر هستند، همواره موضوع زندان و زندانی در حاکمیت آخوندها بودهاند. مقولهٔ زندان در ایران آخوندزده، باید هم پرمخاطبترین سوژهٔ خبری باشد؛ چرا که آخوندها آن را به نوعی زندگیِ روزمره برای مردم ایران تبدیل کردهاند.
زندان در ایران، رابطهیی مستقیم با اصل ولایت فقیه مندرج در قانون اساسی نظام آخوندها دارد. زندان اصلیترین بخش کار قوه قضاییهٔ تحتامر ولیفقیه است. شاهرگ تمام زندانهای سراسر ایران به بیت ولیفقیه متصل است و زندانها از این شاهرگ تغذیهٔ عقیدتی، سیاسی، امنیتی و اطلاعاتی میشوند. رئیس قوه قضاییه مهرهٔ دستنشاندهٔ ولیفقیه است و تمام شکنجهها، اعدامها و قتلعامهای صورت گرفته در این ۴۲سال، با نقش مستقیم ولیفقیه رابطهٔ متقابل دارند.
آنچه این روزها میبینیم ــ که البته بسیار ناچیز است و هیچ تصویری از رفتار با زندانیان سیاسی نمیدهد ــ آن روی سکهٔ شیشهٔ عمر نظام ملایان است. اندکی تمرکز بر چگونگی شکل گرفتن نظام آخوندی، گواهی میدهد که خمینی از همان آغاز، شیشهٔ عمر نظام را روی سه محور بهپا داشت: اول: اصل ولایت مطلقهٔ فقیه. دوم: نیروی نظامی وابسته و خدمتگزار ولیفقیه تحت عنوان سپاه پاسداران [که پسوند ایرانی هم ندارد]. سوم: قوه قهریهٔ بهظاهر حقوقی تحت عنوان قوه قضاییه. خمینی کار در زندانهای اوین را هم با داس بازویش یعنی دژخیم اسدالله لاجوردی شروع کرد.
ملاحظه میشود که هر سه محور یا هر سه رکن، از اصلیترین نمادهای مورد تنفر و نیز آماج قیامهای مردم ایران هستند. دقت شود که تمام محکومیتها و تحریمهای بینالمللی علیه نظام آخوندی و کارگزارانش، شامل همین سه محور یا سه رکن میباشند. دقت شود که خامنهای هیچ سرمایهٔ حکومتی و سیاسی جز این سه رکن دیکتاتوری، جنایت و خفقان را ندارد. بنابراین آنچه از زندان اوین انتشار مییابد ــ حتی اگر ناشی از سگدعواهای درونی نظام هم باشد ــ رابطهیی مستقیم با شرایط فعلی جامعهٔ ایران علیه نظام آخوندی دارد.
آنچه این روزها دربارهٔ زندان اوین میبینیم، بازتاب گسترش شرایط عینی قیام علیه نظام آخوندها میباشد که خود را در متعارضترین نماد مقابلهٔ مردم با حاکمیت نشان میدهد. از این رو آنچه این روزها از زندان اوین میبینیم، بیارتباط با گماشتن ابراهیم رئیسی در رأس قوه مجریه نیست.
آنچه این روزها دربارهٔ زندان اوین شاهدیم، بخشی بسیار اندک از آن روی سکهٔ گزارشات مستمر و سالانهٔ مجامع حقوقبشری علیه نقض فاحش حقوقبشر توسط قوه قضاییهٔ تحتامر خامنهای است. در ۴۲سال گذشته، بیشترین محکومیتها علیه نقض حقوقبشر در جهان، متوجه نظام آخوندی میباشد. در کانون این محکومیتها و بیانیهها، زندان و زندانی در ناجمهوری اسلامی ملایان بوده است.
آنچه این روزها دربارهٔ زندان اوین شاهدیم، نمودهایی از کلیت فاسدترین ارگان تحتامر ولیفقیه است. طی چند سال گذشته، عناوین پیاپی رسانههای حکومتی، بر گستردگیِ فساد در قوه قضاییه و حتی محاکمات نمایشی در این رابطه گواهی دادهاند.
این روزها هم سوژه و موضوع داغ رسانههای حکومتی، آنها را در پرداختن به تصاویر و فیلمهای زندان اوین بهخط کرده است. اعتراف برخی بر رو شدن یک افتضاح و برخی هشدار نسبت به تهدید امنیتی است. فقط در روز چهارشنبه ۳شهریور ۱۴۰۰ شاهد این عناوین از رسانههای حکومتی پیرامون درز اندکتصاویری از اوین بودیم:
آرمان: از کهریزک تا اوین
همدلی: معماهای اوین / عذرخواهی از اوین
شرق: پردهیی از واقعیت زندانها
شرق: ضرورت الحاق سازمان زندانها به دستگاه اجرایی
ستاره صبح: آسیب دیدگان زندان اوین متعلق به چه پروندههایی هستند؟
جهان صنعت: توپ در زمین اژهای
آنچه این روزها دربارهٔ زندان اوین شاهدیم، تازه از نتایج سحر است. شبگیرهایی هزار هزار طی سالیان متمادی در ظلام این زندان، شکوهمندترین پایداری و مقاومت را استمرار داده و ثبت نمودهاند. زندانیان زندانهای نظام ولایت فقیه، گروگانهای مردم ایران هستند که در خط مقدم نبرد، از آزادیها و حقوقبشر مردم دفاع کرده و هزارانشان جانشان را فدیهٔ پایداری بر این اصول نمودهاند.
آنچه این روزها دربارهٔ زندان اوین شاهدیم، بازتاب بخشی از یک نبرد بزرگ بین مردم با حاکمیت ولیفقیه است که راههای آن پیموده شده و اینک نتایج آن با نمادها و نمودهای گوناگون ظهور میکنند. این ظهورهای پیاپی را پایانی نیست؛ چرا که نتیجهٔ طبیعی و قانونمند شرایط عینی قیام و انقلاب در راستای سرنگونی ارتجاع ولایی میباشد.