در ابراز وحشت از ریشههای ستبر سیاسی و اجتماعی قیام و هراس از شعلهکشیدن محتوم آن، باندهای درونی هر یک دیگری را متهم به ناکارآمدی، بیلیاقتی و چپاول میکنند که در بین آنها اعترافهای قابلتوجهی به چشم میخورد.
اتهامات و اعترافهایی از قبیل:
توطئه قلمداد کردن بحرانها، توجیه ناکارآمدی و بیلیاقتی است.
نظام تصمیمگیری کشور در تسخیر رباخواران و بر ضد تهیدستان است.
سازوکار حاکمیت بر فربهتر شدن غارتگران و نحیفتر شدن مستضعفان است.
در این میان آنچه که خبر از تضعیف بیسابقه حاکمیت آخوندی میدهد درهمشکستن تابوی خمینی نزد مقامات و نیروهای رژیم است به گونهیی که اکنون بسیاری از آنها منشأ همه این تباهیها را در آنچه که خمینی بنیاد گذاشت معرفی میکنند.
از جمله این موارد اظهارات عماد افروغ عضو سابق مجلس ارتجاع است که بیاعتمادی امروز مردم نسبت به نظام آخوندی را معلول اعتماد به خمینی میداند و در این رابطه میگوید: «این بیاعتمادی که امروز ما با آن روبهرو هستیم معلول آن اعتماد دهه اول است، یعنی اگر مردم نتیجه خوبی از آن اعتماد میگرفتند امروز بیاعتماد نمیشدند».
این مهره بریده از باند خامنهای در ادامه اعتراف میکند از آنجایی که خمینی و ورثه سیاسی آن خلاف آنچه که به مردم وعده دادند عمل کردند، اکنون مردم دیگر هیچ اعتمادی به حاکمیت و سردمداران آن ندارند، زیرا «مردم دیدند خلاف آن چیزی که گفته شد عمل شد».
افروغ روش و «سیره» رژیم آخوندی با مردم را «سیره منافقانه» مینامد که «سیره منافقانه یعنی کسانی که حرف میزنند اما عملشان هیچ ربطی به حرفشان ندارد. ما امروز با مسئولانی سر و کار داریم که خدمت نمیکنند، منت هم میگذارند». (سایت حکومتی جماران ۳۱فروردین ۹۷)
حسین مرعشی، از باند روحانی، از بابت اشتباهات باند موسوم به اصلاحطلب اظهار ندامت و پشیمانی میکند.
این مهره باند روحانی با اشاره به نفرت مردم از حاکمیت آخوندی و قیام دیماه که برای آن «ضایعه حداکثری» بهوجود آورد، باند مقابل را مسبب چنین وضعیتی میداند و در رابطه با وقایع مشهد نیر آنها را مقصر میخواند: «اسناد روشنی در این خصوص وجود داشت که این تجمع فراخوان شده بود و افرادی با اهدافی پیشبینی این کار را کردند؛ منتها این افراد اینگونه فکر میکردند که مردم تنها به دکتر روحانی اعتراض خواهند کرد ولی عصبانیت مردم بیش از این است و این اتفاق کوچک ۸۴شهر ایران را دچار ناآرامی کرد».
فرشاد مومنی، یکی از اقتصاددانهای حکومتی، اوضاع فلاکتبار اقتصادی را مسبب قیام مردم در دیماه میداند و در این رابطه میگوید: «بررسی دستگاههای دولتی از اعتراضات دیماه نشان میدهد هیچ عنصری به اندازه تورم بالا و رکود عمیق تأثیرگذار نبوده است. طولانی شدن دوره بیکاری و فشارهای ناشی از تورم در این عصیان نقش کانونی داشتند».
وی سپس از دولت آخوند حسن روحانی انتقاد میکند: « متأسفانه دولت ما از بنیه فکری و یادگیری استفاده لازم را نمیکند» چرا که «از تسخیر رباخواران درآمده و نسبت به فرودستان و فقرا بیتفاوت است». (روزنامه دنیای اقتصاد ۳۰فروردین ۹۶)
ملاحظه میشود که در وحشت از قیامی دیگر و شعلهور شدن خشم مردم هر یک از این افراد به جنبههایی از واقعیت و کارکردهای ضدمردمی باندها و کلیت نظام در زمینه بروز قیام اشاره میکنند.
اما همین بخش از واقعیت هم که به آن اذعان میشود، بیانگر عمق فاجعه و ستمی است که این رژیم به وسیله دجالگری، سرکوب و چپاول بر مردم وارد کرده است، تا جایی که آن مهره باند روحانی (حسین مرعشی) نگران «ضایعه حداکثری» است که در صورت وقوع کسی یارای جمع کردن آن را ندارد.
اکنون این مردم بهجان آمدهاند که با قیامشان میخواهند همزمان، بساط دجالگری، فریب، سرکوب و چپاول آن را برچینند و آن را به گورستان تاریخ بسپارند.