در روزهای اخیر به گل نشستن سیاست منطقهای و اروپایی رژیم مورد بحث باندهای درونی رژیم بهخصوص باند روحانی است
رسانهها و مهرههایی از باند خامنهای تلاش دارند که دولت روحانی و باند موسوم به اصلاحطلب را مقصر بنبست در سیاست داخلی و خارجی رژیم قلمداد کنند.
محمدرضا باهنر از باند موسوم به اصولگرایان، مسئولیت شکست در داخل کشور و بنبست در سیاست منطقهیی و خارجی نظام را برعهده باند موسوم به اصلاحطلب میداند: «محمدرضا باهنر، دبیرکل جامعه اسلامی مهندسان اخیراً در نشستی خبری با بیان اینکه مسئول شرایط کشور اصولگراها نیستند و این مسئولیت برعهده اصلاحطلبان است، گفت که معتقد است فضای عمومی کشور به نفع اصولگراهاست و مردم در انتخابات آینده به آنها رأی خواهند داد».(روزنامه ایران ۲۲تیر ۹۸)
در رد اظهارات باهنر یکی از عناصر باند اصلاحطلب به نام نعیمی پور، آبشخور بنبست را «تصمیمات استراتژیک» توسط«مسئولان کشور» میداند: «واقعیت این است که اکنون نمیتوانیم مشکلات را بر سر اصولگرایان یا اصلاحطلبان سرشکن کنیم. آبشخور آنچه دچارش هستیم یک تصمیم استراتژیک است که به هر حال مسئولان کشور گرفتهاند و اصولگرایان هم به بنا بر اعتقادات و مصالحی که برای خود تعریف کردهاند آن را دنبال کردند و تا بهحال هم پیگیری میکنند.
آن راهبرد این بوده که ما عمق استراتژیک خودمان را در منطقه تعریف کنیم و برای دفاع از کشور سنگرهایمان را به پیرامون منتقل کنیم. خب طبیعتاً این خط مشی به سمتی میرود که بسیاری از کشورهایی که یا با ما دشمنی دارند یا هیچ دوستی ندارند به مقابله با آن برخیزند. در نتیجه طبیعتاً کشور دچار تنگنا و مشکلاتی شده است که خود را در بازار ارز و کالاهای اساسی نشان میدهد. بنابراین قرار دادن این مشکلات اخیر بهعنوان مبنای بحث رفتن بهدنبال معلولها و رها کردن علتها است. ».(روزنامه ایران ۲۲تیر ۹۸)
در کنار اعتراف صریح نعیمیپور نسبت به اینکه ریشه مشکلات منطقهیی رژیم به راهبرد عمق استراتژیک نظام ولایت برمیگردد، مهره دیگری بهنام علی ماجدی سفیر پیشین رژیم در آلمان اعترافات قابل توجهی در زمینه علت بنبست رژیم در مناسباتش با اروپا دارد.
بهنوشته روزنامه وطن امروز۲۲تیر ۹۸در بهمنماه ۹۷علی ماجدی سفیر پیشین در آلمان در مصاحبه با خبرگزاری ایسنا ضمن قبول اتهامات اروپاییها به دیپلماتهای حکومت آخوندی در زمینه دست داشتن در تروریسم، به بنبست سیاست اروپایی آن هم اعتراف میکند.
در این مصاحبه ماجدی میگوید: «میبینیم که در این چند وقت چه مسائلی بین ایران و اتحادیه اروپایی رخ داده است. من نمیخواهم مسائل را بازگو کنم ولی این اتفاقات باعث شده اعتماد اروپاییها به ایران از بین برود. با دو، سه عمل اشتباه، اعتمادی که در حال ایجاد شدن بود از بین رفت. ما میبینیم هنگامی که آقای روحانی به اتریش سفر میکند مسائل آلمان رخ میدهد. قبل از آن نیز مسائل دیگری وجود داشت. آنها با یک دوگانگی در سیاست ایران مواجه شدهاند، و اینجاست که من میگویم این اقدامات این احساس اعتماد و امنیت را بین ما و اروپا دچار مشکل میکند».
این وضعیت باعث شده که رژیم در موضع بسیار ضعیفی در تعادلقوای منطقهای و جهانی قرار گیرد تا آنجا که سفارش به رفتار محتاطانه میشود و اینکه که مبادا دست از پا خطا کند
از جمله داوود هرمیداس باوند بر لزوم رعایت احتیاط در مناسبات با اروپا تأکید دارد: «اشتباه در تعامل با دنیا میتواند فشار در وضعیت تحریمها را سخت کند مقابله به مثل ایران با اتحادیه اروپا، بهانه برای این کشورها میشود تا به جبهه اعمال فشار بر ایران بپیوندند. مقابله به مثل ایران با اتحادیه اروپا، بهانه برای این کشورها میشود تا آنچه پیش از این آمریکا از آنها درخواست کرده را عملیاتی و به جبهه اعمال فشار بر ایران وارد شوند.». (روزنامه ستاره صبح ۲۲تیر۹۸)
در کنار این اعترافها واقعیت مادی و مشخص هم این است که بازگشت تحریمها و تلاش منطقهیی و جهانی برای مهار برنامه موشکی و سیاست منطقهای رژیم، حاکمیت آخوندی را با بنبست مواجه کرده است.
با خروج آمریکا از برجام، برجام با شکست مواجه شده است،.طرف حسابهای اروپایی رژیم نیز، نظام را تحت فشار قرار دادهاند تا از برنامه موشکی، و سیاست منطقهیی و صدور ارتجاع و تروریسم عقبنشینی کند.
این خواستها به مفهوم این است که جامزهرهای دیگری را بنوشد.
سیاست رو به شرق خامنهای هم که تقش در آمده است و در شرایط کنونی این ترکیه و روسیه هستند که بهعنوان قدرتهای خارجی تصمیمات مهم را در رابطه با سوریه را میگیرند و کمتر حاکمیت آخوندی را به بازی میگیرند. ضمن اینکه در مقوله تحریم نفت رژیم روسیه از اولین کشورهایی بود که گفت کمبود نفت نظام را در بازار بینالمللی حل میکند
مهمتر از همه شرایط داخلی و مواجهه حاکمیت آخوندی با مردم، تظاهرات و خیزشها اجتماعی و فعالیتهای کانونهای شورشی است که از آنجا که نظام ولایت ماهیتا نه میخواهد و نه میتواند مشکلات و بحرانهای مختلف را حل کند، با اصلیترین بحران موجودیت در این عرصه مواجه است.
اگر روزی بحث بنبست و شکستهای رژیم در عرصههای مختلف تحلیل بود، امروز آنها واقعیتهایی هستند که به صراحت از زبان مهرهها و رسانههای رژیم مستمراًً بیان میشود.
روشن است که بنبست هم تنها به دست صاحبان بحران اصلی (بحران رویارویی مردم و حاکمیت ولایت) یعنی مردم و مقاومت مردم ایران گشوده میشود.