728 x 90

از تیرباران تا تداوم: میراث ابدی بنیان‌گذاران مجاهدین خلق

از تیرباران تا تداوم: میراث ابدی بنیان‌گذاران مجاهدین خلق
از تیرباران تا تداوم: میراث ابدی بنیان‌گذاران مجاهدین خلق

نامتان
آذین کتیبه تاریخ باد، دلاوران!


گیسوانتان
در سپیده و آذرخش می‌سوزد
گرمای قلبتان هنوز
نبض روشن تاریخ است

 

سه تن بودید، پریسال

دی‌سال، سی‌هزار نام
با یک طنین از گل سرخ

امسال رودی از غرور تداوم


فردا، تمام پژواک‌ها
آغشته تکثیر شمایان است.

 

۴ خرداد، سالروز اعدام بنیان‌گذاران سازمان مجاهدین خلق ایران، فراتر از یک واقعه تاریخی صرف، لحظه‌ای کانونی در بازتعریف گفتمان مقاومت، اسلام انقلابی و نقش آوانگارد سازمان‌یافتگی ایدئولوژیک در مبارزه علیه استبداد مدرن است. این رخداد تاریخی، سرآغاز یک دوران جدید در بازسازی مفهومی مبارزه انقلابی در ایران به‌شمار می‌رود.

بنیان‌گذارانی چون محمد حنیف‌نژاد، سعید محسن و اصغر بدیع‌زادگان با گسستن از الگوهای پیشین اسلام سنتی و مارکسیسم، پروژه‌یی تازه در پیوند ایمان و عدالت اجتماعی ارائه دادند که تا امروز به‌عنوان علم مبارزه انقلابی در بستر مبارزاتی یک سازمان پرافتخار به نام مجاهدین خلق ایران استمرار یافته است.

 

حنیف‌نژاد و بازتعریف مبارزه

محمد حنیف‌نژاد، در دهه ۱۳۴۰، ایده‌ای را بنیان گذاشت که در ایران گرفتار دیکتاتوری شاهنشاهی، یک دگرگونی معرفتی محسوب می‌شد. او مبارزه را از سطح واکنش‌های احساسی یا ایدئولوژی‌های سنتی قالب‌های مرسوم فراتر برد و آن را به پروژه‌یی علمی، سازمان‌یافته و بر پایه خوانش نوین از اسلام تبدیل کرد. در میان فضای دوگانه آن زمان حنیف‌نژاد، برای نخستین بار، مرز مبارزه را نه بین باخدا و بی‌خدا، بلکه میان استثمارگر و استثمارشونده تعریف کرد.

او با زدودن «غبار از رخ دین»، دین را در دل مبارزه طبقاتی و ضداستبدادی بازتعریف کرد؛ عملی که دین را از انفعال تاریخی خارج کرد بلکه آن را به نیرویی بالفعل در تقابل با ستم ساختاری تبدیل نمود.

 

سازمان‌یافتگی به‌مثابه کنش رهایی‌بخش

تأسیس سازمان مجاهدین خلق، بر پایه یک جمعبندی از شکست جنبش‌های پیشین و تحلیل علمی از جامعه و ساختارهای قدرت، نقطه عطفی در تاریخ جنبش‌های آزادیخواه ایران بود. برای نخستین‌بار، یک نیروی جوان و پرانگیزه و برخاسته از درون مردم، با اتکا به ایدئولوژی اسلام انقلابی در برابر دیکتاتوری شاه و سپس سلطه شیخ ایستاد.

این سازمان‌یافتگی، نقطه مقابل ذهنیت فردگرایانه و پراکنده مبارزان پیشین بود. مجاهدین خلق، با ایجاد تشکیلاتی منسجم، فرهنگ صدق و فدا را نهادینه کردند و هویتی مستقل در برابر قدرتهای سیاسی حاکم آفریدند.

 

۴ خرداد، آغاز یا پایان؟

اعدام محمد حنیف‌نژاد، سعید محسن و اصغر بدیع‌زادگان در سحرگاه ۴ خرداد ۱۳۵۱، در ظاهر ضربه‌ای مرگبار بر پیکر سازمان نو پای مجاهدین بود. اما این واقعه، در واقع، لحظه‌ای سرنوشت‌ساز برای آغاز زایش اسطوره‌ای است که ماحصل آن تداوم حیات ۶۰ساله سازمان مجاهدین خلق ایران است.

در این چارچوب، حنیف کبیر، با آگاهی کامل، شهادت را بر ترک مواضع برگزید، و مفهومی نو از پایداری بر اصول را بنیان گذاشت؛ مفهومی که بعدها در حماسه ایستادگی بر سر موضع در قتل‌عام تابستان۶۷ و سپس در مقاومت مجاهدین در اشرف، لیبرتی و در زندانهای نظام ولایت فقیه، مصداق عینی یافت.

 

تداوم تاریخی یک راهبرد؛ از حنیف تا مسعود

راهی که حنیف‌نژاد گشود، در کوران تاریخ ایران به پروژه‌یی مستمر بدل شد. در شرایطی که بسیاری از جنبش‌های انقلابی در بزنگاههای تاریخی یا به ارتجاع تن دادند یا در نهاد قدرت مستحیل شدند، سازمان مجاهدین خلق، با هدایت مسعود رجوی، توانست میراث ایدئولوژیک و سیاسی بنیان‌گذاران را حفظ و گسترش دهد.

مسعود رجوی، در ادامه مسیر حنیف، ایدئولوژی اسلام انقلابی را از سطح نظری به سطح استراتژیک و جهانی ارتقا داد. تأسیس شورای ملی مقاومت، ارتش آزادیبخش و عبور از بحرانهای دهه‌های پس از انقلاب ۵۷، همگی نمونه‌هایی از این تداوم اندیشه و عمل هستند. این تداوم، صرفاً سازمانی نیست، بلکه عمیقاً ایدئولوژیک است؛ زیرا هم‌چنان حول محور سه مؤلفه اصلی وفاداری، مبارزه و صدق می‌چرخد.

 

جایگاه ۴ خرداد در حافظه تاریخی و فرهنگی مقاومت

۴ خرداد، در گفتمان مجاهدین خلق، نه یک سالگرد بلکه یک باز آفرینش ایدئولوژیک و افتخارآمیز است. نام و یاد بنیان‌گذاران، در ذهنیت جمعی جنبش، هویت‌بخش و حافظ مشروعیت تاریخی آن است.

این باز تولید خاطره، نه از جنس نوستالژی، بلکه از سنخ مقاومتی تاریخی است که به جنبش معنا می‌بخشد و آن را در برابر تطاول زمان، استحاله سیاسی و فشار سرکوب، ایمن می‌سازد. از این حیث، ۴ خرداد، تجلی هم‌زمان «وظیفه تاریخی» و «معنای سیاسی» است.

 

نفی اپورتونیسم و استحاله

یکی از ابعاد مهم در تحلیل ۴ خرداد، تأکید بر اصالت راه و نفی استحاله است. به‌درستی، در روایت، وفاداری به میراث بنیان‌گذاران به‌مثابه شاخص اصلی اصالت سیاسی و ایدئولوژیک تلقی می‌شود. در برابر این رویکرد، بسیاری از جریانها یا افراد، با ترک مواضع اولیه، به اپورتونیسم یا مصالحه با قدرت تن داده‌اند.

اما مجاهدین با تأکید بر سنت «سر موضع ماندن»، مفهوم تازه‌یی از وفاداری خلق کرده‌اند: این وفادار نه در سطح شعار، بلکه در سطح نثار جان، تبعید، انزوای سیاسی و پایداری در شکنجه‌گاه معنا می‌یابد. در عصر تردیدهای ایدئولوژیک و پراگماتیسم سیاسی، این موضع‌گیری، نوعی پاد-گفتمان در برابر نظم مسلط است.

 

۴ خرداد به‌مثابه لحظه‌ای فراتاریخی

۴ خرداد، لحظه‌ای فراتاریخی است که در آن صدق‌ورزی و فدای بی‌چشمداشت بنیانگذاران، منشأ تولدی تازه برای جنبش سازمان نو پای مجاهدین در ایران شد

این الگو، که از حنیف آغاز شد و در رهبری مسعود رجوی تبلور یافت، در نیم‌قرن گذشته، الگویی یگانه از مبارزه، سازمان‌یافتگی، پایبندی به اصول و ایستادگی بر سر پیمان را به نمایش گذاشته است. در جهان پرآشوب امروز، که سیاست اغلب به عرصه سوداگران بدل شده است، وفاداری به راهی که با خون آغاز شده و با تعهد ادامه یافته، فراتر از یک کنش سیاسی موضعی اخلاقی و آرمانی نیز هست.

از این رو، ۴ خرداد تنها سالروز اعدام سه بنیان‌گذار نیست؛ بلکه روز بازآفرینی مفهومی است به‌نام «مبارزه» که هنوز هم، برای نسل‌های شورشی ایران، الهام‌بخش و راهگشا است.

با این تلقی، ۶۰سالگی میراث حنیف (سازمان مجاهدین خلق ایران) را گرامی می‌داریم و با قامت در خون تپیده یاران او در سپیده گلگون ۴خرداد برای ادامه راه پیمان می‌بندیم.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/9ad7cd30-6a12-4d61-a54f-e9301a42409d"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات