آخوند احمد خاتمی در جمعی از مزدوران وابسته به باند خامنهای در شهر ساوه به نفرت مردم از آخوندهاو دیکتاتوری مذهبی خامنهای، با این عنوان که «برخی در پی جدایی دین از سیاست هستند»، اعتراف کرد.
وی در این جلسه بهناگزیر در وحشت از فعالیتهای سازمان مجاهدین، به آخوندها و مزدوران رژیم توصیه کرد عملکردشان نباید طوری باشد که بهگفته وی «مورد تحسین مجاهدین قرار بگیرد» (خبرگزاری ایرنا ۱۷دی ۱۴۰۰).
او همچنین آخوندهای مرتجع و وارفته خامنهای را مورد تشویق و ستایش قرار داد، تا در مقابل فعالیتهای مجاهدین و تاثیرگذاری آن بر مردم قدری روحیه پیدا کنند.
پیش از او نیز رسانهها و مهرههای حاکمیت نسبت به خشم و کین مردم از آخوندها و ایدئولوژیی منفورشان ابراز وحشت کرده، و به سران نظام و آخوندهای خامنهای توصیه کردند مواظب عملکردشان باشند.
آخوند محمد تقی فاضل میبدی عضو مجمع مدرسین حوزه قم روز ۱۴دی ۱۴۰۰ در گفتگو با روزنامه همدلی از باند مغلوب اعتراف کرد: «مردم وضع موجود را به حساب روحانیت میگذارند» وی افزود: «متأسفانه نگاه مردم به روحانیان نگاه بدی است. بسیاری از طلابی که میخواهند به بازار بروند، خریدی دارند یا کاری دارند، یا میخواهند به مغازهای بروند سعی میکنند با لباس روحانیت نروند برای اینکه مردم متلک یا فحش میدهند».
آخوند میبدی در ادامه گفت: «امروز روحانیت کمتر با لباس روحانی در مجامع عمومی ظاهر میشود که معذب نشود. روحانی در تاکسی مینشیند مردم متلک میگویند. مردم گرانی و تمام مشکلات را از چشم روحانیت میبینند».
روزنامه حکومتی همدلی در مقاله دیگری با هشدار نسبت به اشرافیت آخوندی نوشت: «توجه روحانیت به مظاهر دنیوی، جذابیت موقعیتهای دولتی و سیاسی، گرایش روحانیت به زندگی مجلل و حضور در مناصب باعث شده تا بخشی از روحانیان به قصد کسب فرصتهای شغلی در نهادها و سازمانهایی در حوزه صنعت، نفت ورزش، تفریحات و حتی کشتارگاهها به کار مشغول شوند. موضوعی که تا چهار دهه پیش حتی تصورش هم مشکل بود»
این روزنامه وابسته به باند مغلوب سپس به درهم شکستگی دکان دینفروشی آخوندها اعتراف کرد و افزود: «کم رونق شدن مکانها و مناسک مذهبی مانند مساجد و نمازهای جمعه از نمودهای این وضعیت است» (همدلی ۱۴دی ۱۴۰۰).
در همین رابطه اعترافات آخوند محمدرضا زائری عمق و فراگیر بودن این نفرت را نشان میدهد. این آخوند حکومتی در اینستاگرام خود در روز ۱۷دی نوشته است: «در ده روز گذشته یک بار آب دهان به من انداختهاند، دو سه بار با توهینهای شدید مواجه شدهام و ناسزا شنیدهام، همین الآن هم راننده اسنپ با وضع بدی وسط خیابان پیادهام کرد! کسانی که باید بفهمند و بدانند، آیا از این میزان تنفر و کینه رو به افزایش و بحرانآفرین که سالها هشدارش را داده بودیم حتی اندکی با خبر هستند؟ خیر
کسانی که با راننده و محافظ میآیند و میروند هیچگاه پاسخگو نیستند. جوان راننده سه بار تأکید کرد که من آخوند سوار نمیکنم».
البته اعتراف آخوند فاضل میبدی و زائری و مقاله نویسان روزنامه حکومتی همدلی و سوزوگداز آخوند احمد خاتمی امام جمعه خامنهای در تهران، تنها بخشی از واقعیت و نوک کوه یخ خشم مردم ایران است.
کینه مردم نسبت به آخوندهای خامنهای طوری است که تنها به متلک پرانی و دشنام به آنها در خیابانها بسنده نکرده، بلکه از این صحنهها نیز ویدئو کلیپ تهیه کرده و در شبکههای اجتماعی پخش میکنند.
در یک ویدئو کلیپ که در رسانههای اجتماعی منتشر شده آخوندی را در حال تردد نشان میدهد که یکی از مردم خطاب به او میگوید: «شما کثیف هستید این سگ از شما تمیزتر است، میبینید تو آخوندی درست است. این سگ از خامنهای تمیزتر است نگاه کن این سگ از خامنهای تمیزتر است».
ضروری است به این واقعیت اشاره شود آن روی سکه منفوریت آخوندها و دین آخوندی در نزد مردم، اقبال عمومی مردم و جوانان شورشی به مقاومت ایران و کانونهایشورشی آن در داخل کشور است.
همچنانکه آتش زدن مجسمه منحوس قاسم سلیمانی جلاد که یکی از نمادهای منفور مردم ایران است، مورد تشویق و استقبال عموم مردم ایران از یکطرف و آه و فغان سردمداران حاکمیت و مزدوران آنها در سراسر ایران شد.
واقعیت این است که تنها شعلههای سرکش آتش قهر مردم و کانونهایشورشی قهرمان است که پاسخگوی این حد از نفرت از نظام و اندیشههای ارتجاعی آن است.
پاسخ شایستهای که سرانجام رژیم و اندیشه ارتجاعیاش را به گورستان تاریخ میافکند و مردم بر ویرانههای آن حاکمیتی مردمسالار با ایدههای پویا و نوین برقرار میکنند.