728 x 90

اعتراف به شکست تاریخی نظام ولایت فقیه

قیام جوانان علیه خامنه ای در یزد
قیام جوانان علیه خامنه ای در یزد

آخوند احمد علم‌الهدی، والی خامنه‌ای در خراسان، به‌فاصلهٔ دو روز از دو فلاکت نظام مقدس پرده برداشت:

او با منطق دجالگرانه آخوندی به موضوعی اعتراف کرد که کالبد‌شکافی آن ضروری است.

او گفت: «متأسفانه پس از گذشت ۴۳سال از انقلاب، هنوز حکمرانی دینی در کشور برقرار نشده و منشأ فقدان حکمرانی دینی نیز مدیریت فرهنگی کشور بوده است».

اعتراف دوم که یک روز پس از اولی صورت گرفت، تأکید بر ضربه‌پذیری استبداد دینی از داخل است.

«برادران خواهران مسأله فضای مجازی و جریان رسانه‌یی که دشمن تهاجمش را علیه ما شروع کرده است به وسیله یک عده افراد ناآگاه و یا احیاناً یک عده افراد مغرض بخواهد این حمله رسانه‌یی دشمن امید و ایمان مردم را هدف بگیرد و هدف قرار بدهد ما ضربه را از داخل خواهیم خورد! در این عرصه خدای نکرده غفلت شما را بگیرد و واقعاً از این تهاجم دشمن و همدستی یک عده منفعت‌طلب با دشمن خدای ناکرده غافل بشوید ما ضربه خواهیم خورد!»

 

این دو اعتراف را به‌مثابهٔ دو پازل اگر در کنار هم قرار دهیم، چه نتیجه‌یی خواهیم گرفت؟

دقت کنید!

این آخوند دانه‌درشت حکومتی اذعان می‌کند که پس از گذشت ۴۳سال از استیلای ارتجاع و استبداد دینی بر ایران‌زمین هنوز حکومت مورد نظر آنان برقرار نشده است. این یک اعتراف آشکار به شکست تاریخی نظام ولایت فقیه در رویارویی با ایران و فرهنگ ایران‌زمین است.

ترجمان این جمله این است که سرقت رهبری انقلاب ضدسلطنتی، جا زدن یک شیاد و شارلاتان به‌عنوان رهبر، نشاندن چهرهٔ منحوس او در قاب ماه، تشکیل مجلس خبرگان به جای مؤسسان، از تصویب گذراندن قانون دستپخت خبرگان و نهادینه کردن اصل ضدانسانی و ضدایرانی ولایت فقیه، بستن دانشگاهها به بهانهٔ انقلاب فرهنگی، به‌خاک و خون کشاندن ۱۲۰هزار تن از بهترین جوانان این میهن با برچسب منافق، محارب، باغی و یاغی، زمینه‌سازی و راه‌اندازی یک جنگ ۸ خانمان‌سوز با کشور همسایه، به‌تنور جنگ ریختن سرمایه‌های ملی و زیرساخت‌های ایران، تبدیل ایران به کشور زندانها و قبرستانهای بزرگ، دخالت‌های تروریستی در امور دیگر کشورها و هزاران جنایت و فساد دیگر، نتوانسته است کارساز واقع شود. این سرزمین اشغال آخوندهای حرام لقمه را برنتابیده، نپذیرفته و با آنها به سازش و سازگاری نرسیده و در یک‌کلام این اشغالگری را پس زده است.

 

عمامه‌داران دین‌فروش، نخستین اشغالگرانی نیستند که فرهنگ غنی و پویای ایران آنان را به‌عنوان ویروس‌های عفونی از خود رانده و نابود کرده است. حل شدن مغول در فرهنگ ایران، فقط یک نمونه است. تاریخ از این نمونه‌ها و عبرتها پر است. بهای مقاومت در برابر اشغال اگر چه بسیار سنگین و همراه با قتل‌عام شهرها و تشکیل مناره از سرهای بریده بوده ولی مردم فرهیخته، متمدن و هوشیار ایران اشغالگران را بر سر جای خود نشانده و گوشمالی داده‌اند.

اعتراف دوم علم‌الهدی، مکمل اولی است. او منشاء شکست حکمرانی دینی [استبداد زیر پردهٔ دین] را ناشی از نداشتن «مدیریت فرهنگی» می‌داند و می‌گوید: «ما ضربه را از داخل خواهیم خورد»! اگر منظور از نداشتن مدیریت فرهنگی، کمبود تبلیغات حکومتی، بنگاه دروغ‌پراکنی و جعل خبر و تولید پروپاگاندا و شیطان‌سازی علیه اپوزیسیون بوده، این یک ادعای کاذب است. طی دهه‌ها به‌دلیل حاکمیت سانسور، جامعهٔ ایران به‌صورت یک‌طرفه در معرض پمپاژ عظیم خرافه و دروغ قرار داشته و تمام امکانات تبلیغی از منبر و تریبون نمایش جمعه گرفته تا رادیو و تلویزیون حکومتی و مطبوعات و سینما و تئاتر و مجله و کتاب سپس فضای مجازی به‌صورت دربست در اختیار عوامل حکومتی بوده هر ایرانی بیست و چهارساعته بمباران تبلیغاتی شده است. پس مشکل در اینجا نیست، مشکل در اینجاست که مردم ایران شما را نمی‌خواهند.

 

اگر تمام سرمایه‌های ملی ایران را به موشک و پهپاد تبدیل نمایید و سخاوتمندانه برای حزب‌الشیطان لبنان بفرستید. اگر سه‌شیفته برای شبه‌نظامیان مزدورتان سلاح و مهمات تولید کنید اما در نهایت بازنده‌اید و شما را از سرنگونی گریزی نیست. جنگ مردم و مقاومت ایران با شما قبل از این‌که یک جنگ نظامی باشد، یک جنگ ایدئولوژیک و فرهنگی است. جنگ بین آزادی و استبداد است. جنگ بر سر میهنی است که می‌خواهد سرنوشت خود را خود به دست بگیرد و برای همیشه به ارتجاع، بنیادگرایی و استبداد و دجالیت دینی پایان دهد.

 

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/49797f65-e7f7-422c-b1ad-d5014f17547c"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات