728 x 90

افول فاشیسم دینی؛ اعتلای روزافزون مقاومتی ۶۰ساله

افول فاشیسم دینی؛ اعتلای روزافزون مقاومتی ۶۰ساله
افول فاشیسم دینی؛ اعتلای روزافزون مقاومتی ۶۰ساله

اگر بخواهیم صورت مسأله ایران را از ذره‌بین یک واکاوی عمیق عبور دهیم. در پس جنجالها و هیاهوی پوشالی و دعاوی رنگارنگ، شعله‌های سرخ و خاموشی‌ناپذیر کارزاری را خواهیم دید که بی‌وقفه و نفسگیر بین فاشیسم دینی و مقاومتی ریشه‌دار در جریان است. این کارزار اکنون به مرحله سرنوشت‌ساز و تعیین‌کننده رسیده است.

نکته قابل‌تأمل در این رویارویی، تضاد بنیادین میان دو دیدگاه است: از یک سو، گفتمان حاکمیتی که در اضطراب و واپس‌گرایی غوطه‌ور است و از سوی دیگر، مقاومتی که آینده‌ای رهایی‌بخش را نشانه گرفته است.

 

شکست ایدئولوژیک و استراتژیک ولایت فقیه

نظام ولایت فقیه در دو بعد کلیدی از مقاومت ایران شکست‌خورده است:

یکم- دیدگاه ارتجاعی نسبت به اسلام که ریشه در تفکری عقب‌مانده، زن‌ستیز و غیرقابل انطباق با نیازهای مدرن دارد.

دوم- استراتژی‌هایش که به جای توسعه و رفاه، به سرکوب، صدور تروریسم و تجاوزگری و بنیادگرایی منجر شده است.

پس از ۴۶سال حاکمیت، این نظام نتوانسته پاسخگوی مطالبات مردم باشد و به جای آن، رنج و ناکامی را برای جامعه به ارمغان آورده است. اکنون، در برهه‌ای حساس از تاریخ زمان پایان این ساختار فرا رسیده و ضرورت جایگزینی آن بیش‌از‌پیش احساس می‌شود.

این حاکمیت که منافع آخوندهای دین‌فروش را نمایندگی می‌کند، به شکلی پارادوکسیکال یکی از موانع اصلی در برابر ارزش‌های اصیل دینی است. این باند تاریخ مصرف گذشته، که خود را نماینده اسلام معرفی می‌کند، با عملکردش علاوه بر کاستن از اعتبار دین، آن را ابزار توجیه سرکوب، خشونت و بهره‌کشی اقتصادی کرده است. در مقابل، تلاش‌های سازمان مجاهدین خلق ایران در افشای این انحراف، نقش مهمی در تغییر نگاه عمومی به این نسخه تحریف‌شده از دین داشته است.

 

هراس خامنه‌ای از سال ۱۴۰۴

اظهارات علی خامنه‌ای، در آغاز سال ۱۴۰۴، لایه‌های عمیقی از اضطراب و شکنندگی فاشیسم دینی را آشکار ساخت. این هراس، نه‌تنها از احتمال تکرار بحرانهای گذشته، بلکه از امکان فروپاشی ساختاری حکومتی سرچشمه می‌گیرد که خود را در برابر امواج فزاینده مقاومت مردمی شکننده می‌بیند. خامنه‌ای، در این لحظه، به‌نوعی به سال ۱۳۶۰ نه به‌عنوان نقطه قوت، بلکه به‌مثابه مرجعی برای حسرت و غبطه نظر دارد؛ حسرتی که از ناتوانی در مهار پویایی‌های اجتماعی و سیاسی امروز ایران نشئت می‌گیرد.

خامنه‌ای در اشاره به سال ۱۳۶۰، به‌نوعی به گذشته‌ای پناه می‌برد که در آن ابزارهای سرکوب و کنترل هنوز کارآمد به نظر می‌رسیدند. اما شرایط امروز، با ظهور نسلی جوان، شورشگر و بی‌پروا، و گسترش نارضایتی در شهرهای کوچک و بزرگ، این ابزارها را ناکارآمد ساخته است.

نظام واپسگرا و فاشیستی او که بر پایه اعدام، سرکوب و غارت بنا شده، اینک در مسیر زوال قرار گرفته و از نظر تاریخی و اجتماعی، مشروعیت خود را از دست داده است.

زندانها و شکنجه‌گاههایش محلی برای نقض سیستماتیک حقوق‌بشر هستند. پروژه‌هایی مانند برنامه هسته‌یی، هزینه‌های سنگینی بر دوش مردم گذاشته است. ادامه این مسیر در شرایط انفجاری کنونی ایران دیگر امکان‌پذیر نیست.

 

مقاومتی ۶۰ساله در برابر فاشیسم دینی

در نقطه مقابل شکنندگی و افول حاکمیت، مقاومتی ریشه‌دار و پویا قد برافراشته است که خود را در قالب جنبش‌های مردمی، جوانان شورشگر، «شهرهای شورشی» و «ارتش آزادی‌» متبلور ساخته است. این مقاومت، با بیش از شش دهه تجربه مبارزه با دو دیکتاتوری شاه و شیخ از سازمان‌یافتگی و عزم سیاسی درخشان برخوردار است. سابقه این کارزار، که از مبارزه با استبداد سلطنتی تا رویارویی با فاشیسم دینی امتداد یافته، نشان‌دهنده انعطاف‌پذیری و استمراری است که در کمتر جنبشی در منطقه خاورمیانه دیده می‌شود. این جنبش، با تکیه بر تجربه‌های گذشته و آگاهی از پیچیدگی‌های کنونی، خود را آماده برچیدن نظام کنونی و جایگزینی آن با یک جمهوری دموکراتیک می‌داند.

این مقاومت، با کانون‌های شورشی، کادرهای جان‌برکف و پشتوانه تاریخی و عزم آهنین خود، نویدبخش تحولی است که می‌تواند ایران را به سوی آینده‌ای دموکراتیک رهنمون سازد.

 

جامعه‌ای مستعد و آماده تغییر

قدرت اصلی برای این تغییر در جامعه ایران نهفته است؛ جامعه‌یی که از طیف‌های مختلف تشکیل شده و هر یک به‌نحوی خواستار تحول هستند. جوانان آگاه، که نسل جدید را نمایندگی می‌کنند، با درک عمیق از شرایط کنونی، نقشی محوری در این حرکت دارند. کارگران و اقشار زحمتکش، که ستون فقرات اقتصاد کشورند، با تجربه مستقیم تبعیض و نابرابری، انگیزه‌ای قوی برای تغییر دارند. متخصصان، از پزشکان و معلمان گرفته تا مهندسان، نیز با دانش و تجربه خود، آماده مشارکت در این فرایند هستند. افزون بر این، جامعه ایرانیان خارج از کشور، که شامل نخبگان، دانشمندان و افراد دلسوز است، منبعی ارزشمند برای پشتیبانی از این تحول به‌شمار می‌رود. این مجموعه، خواستار نظامی دموکراتیک است که نه بر پایه سلطنت باشد، نه استبداد دینی، بلکه بر اصول آزادی و مشارکت مردمی استوار باشد.

 

جایگزین دموکراتیک و مردم‌سالار

ایران برای گذار از این مرحله و ساخت آینده‌ای بهتر، ظرفیت‌های لازم را در اختیار دارد. وجود یک جایگزین مشخص مانند شورای ملی مقاومت، که برنامه‌یی مدون و سازمان‌یافته ارائه کرده، یکی از این ظرفیت‌هاست. این شورا، با تکیه بر سابقه طولانی مبارزه و ارائه چشم‌اندازی برای حکومتی دموکراتیک، می‌تواند به‌عنوان گزینه‌یی معتبر مطرح شود. از سوی دیگر، خیزش عمومی مردم، که در سال‌های اخیر به اشکال مختلف خود را نشان داده، گواهی بر آمادگی جامعه برای تغییر است. این دو عامل در کنار هم، زمینه را برای برچیدن نظام کنونی و استقرار سیستمی جدید فراهم می‌کنند.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/48e2c5a6-0fc1-4351-9ecf-ac210a2da297"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات