برخلاف وعده آخوند حسن روحانی و مهرههای دولتش که دائم بر طبل توخالی پیشرفت در زمینه اقتصاد و پیشرفت در بهبود وضعیت معیشت مردم و... میکوبند، واقعیت این است که هم در زمینه وضعیت اقتصادی کشور و هم در زمینه وضعیت معیشت مردم روز به روز پسرفت مشاهده میشود.
گواه این امر شرکت تودههای فقرزده مردم از ارتش بیکاران، حاشیهنشینان، دستفروشان و... در قیام دیماه ۹۶ است که با شعار «آخوند خدایی میکند، ملت گدایی میکند»، از یک طرف به چپاول و غارت سردمداران و مهرهها از جمله آخوندها، و از طرف دیگر به فقر و محرومیت اکثریت مردم با «عنوان ملت گدایی میکند» اعتراض کردند.
علت چنین وضعیتی چیست و چرا اقتصاد ایران ویران شده و چرا مردم به این درجه از فقر و فلاکت معیشتی دچار شدهاند؟
پاسخ به این سؤال را در قدم اول باید در چپاولگری و در قدم بعد در رانت و فساد نهادینهشده حکومتی دانست که اعتراف به آن از جانب سردمداران و مهرههای رژیم به وفور صورت گرفته است.
در زمینه رانت و فساد نهادینهشده، یکی از مهرههای رژیم دولت روحانی را «آن روی سکه دولت احمدینژاد» و دیگری «فساد در کشور را بسیار گسترده و درهمتنیده» و مهره دیگر موضوع فساد را باعث «آبروریزی افتصادی»، و اینکه «در اقتصاد ایران هیچوقت عرضه و تقاضا تعیینکننده نبوده و رانتخواری تعیینکننده بوده» و... میدانند.
فرشاد مومنی یکی از اقتصاددانان وابسته به باند روحانی میگوید: «بنده از سال ۱۳۹۳ که اولین بسته سیاستی دولت روحانی ارائه شد از طریق بررسی بسته مطرح کردم که بسته سیاستی از منظر سیاست اقتصادی دولت جدید با دولت پیشین با اصل مسایل رانتی تفاوتی نداشته است که این موضوع نشان میدهد وجه اختلاف با دولت پیشین در اصل رانت نیست بلکه بر روی کانونهای اصابت رانتی است. متأسفانه دولت کنونی روی دیگر سکه دولت احمدینژاد است که با شعارهای عدالتمحورانه در عمل نتیجهیی جز فلاکت نداشت». (سایت حکومتی الف ۱۵فروردین ۹۷)
در زمینه فساد نهادینهشده سیاسی و اقتصادی در حاکمیت آخوندی بهرام پارسایی، عضو مجلس رژیم، فساد موجود را به کسانی در حاکمیت نسبت میدهد که «دستشان جایی بند است و به عبارتی افرادی هستند که با لابی و ارتباط و رانت، فسادهای بزرگ انجام میدهند و بهقدری دامنه آن گسترده شده که اگر نگوییم سیاهنمایی میکنیم، واقعیت این است که فساد بیداد میکند. متأسفانه فساد در کشور بسیار گسترده و درهمتنیده است». (سایت تابناک ۱۵فروردین ۹۷)
احمد سلطانی، یکی دیگر از اقتصاددانان رژیم، هنر نظام آخوندی را در این میبیند که «مردم را فقیرتر و اقتصاد را ضعیفتر کرده» است.
این مهره حکومتی در این زمینه که چرا مردم فقیرتر و اقتصاد ضیفتر شده است توضیح میدهد: «۲۵سال گذشته اقتصادمان را با اروپا و ۱۰سال گذشته با آسیا مقایسه میکردیم و الآن باید با آفریقا مقایسه کنیم. ما کار را حقیر، بیارزش و نابود کردیم. رانتی که به بهره بانکی داده میشود بیش از ۳برابر نیروی کار است. در اقتصاد ایران هیچوقت عرضه و تقاضا تعیینکننده نبوده و رانتخواری تعیینکننده بوده است. اقتصاد ما فرغونی است که یک چرخ دارد و آن هم نفت است. مسائل اصلی ما فساد، رانت و عدمبرابری فرصتهای رشد است». (سایت حکومتی جماران ۱۵فروردین ۹۷)
فیضالله عرب سرخی، یکی از عناصر باند مغلوب رژیم نیز اعتراف میکند: «ما در عمل، کاری جدی برای مقابله با فساد انجام نمیدهیم. اما توجه داشته باشید در وضعیت فسادی که ما گرفتار آن هستیم، قائل به انتخاب رویهیی هستیم که ممکن است هزینههایی را هم دربرداشته باشد. ما باید این مسائل را بپذیریم تا بتوانیم فساد را که عامل تباهی کشور، ملت و حکومت است مهار کنیم». (سایت اعتماد آنلاین ۱۵فروردین ۹۷)
آری واقعیت این است که در چنین اقتصادی است که نیروی کار حرف اول را نمیزند و تعیینکننده هم نیست و سهم آن بسیار پایین است.
چنین اقتصادی دائم بیمار و از اقتصادهای کمتر توسعهیافته در جهان و اقتصادهای منطقه بسیار پایینتر است، اقتصادی رفاقتی که در آن مزیتهای رانتی بیداد میکند که البته تماماً ناشی از ساختار فاسد سیاسی نظام ولایت فقیه است.
ساختار سیاسی فاسد و عقبماندهیی که بر مبنای آن اقتصاد رانتی، غیرشفاف، انحصاری در چنگ مهرهها و باندهای آن و ترویجکننده لایههای پنهان اقتصادی و زیرزمینی از قبیل قاچاق کالا و... میباشد.