728 x 90

«اقتصاد» ایران در چنگال «سیاست» غارت و جنایت

ایران در چنگال اختاپوس
ایران در چنگال اختاپوس

علم و تجربه بشر به این نتیجه رسیده است که چنان‌چه بخواهیم به رشد و توسعه اقتصادی و طبیعتاً در عرصه‌های دیگر حیات اجتماعی نائل شویم راهی جز آزاد گردیدن اقتصاد از پنجه‌های خون‌ریز استبداد سیاسی نیست؛ سیاستی که حلقوم چاه‌های نفتی را فشار می‌دهد تا آخرین قطره‌های دلار سبزش به دست کارگزاران رژیم آخوندی برای تأمین منافع باندی، محفلی، خانوادگی و فردی خرج می‌شود. مردم ایران امروز اسیر چنگال‌های خونچکان آخوندها و پاسداران حامی شان، از سرمایه‌ها و ثروت خود محرومند.

در۴۰سال گذشته اقتصاد ایران به‌خاطر سلطه ولایت فقیه بر ارکان و ساختارهایش حاصلی جز عقب افتادگی و خارج شدن از مدار توسعه و پیشرفتی که ملت- دولتهای جهان و حتی همسایگان کم توانش، در آن گام بر می‌دارند، نداشته است. اقتصاد برای رژیم آخوندی یعنی هر چه زودتر و آسان‌تر دلاری به دست آوردن و خرج سرکوب و بمب و موشک و مزدورانی کردن که عمق حاکمیت نظام را تأمین می‌کنند و این البته به بهای تخریب و انهدام سرمایه‌های و سرزمین مردم ایران است.

«اقتصاد» در گردباد «سیاست»

مهم‌ترین آفت بزرگ اقتصاد ایران، سایه سنگین «سیاست» ارتجاعی آخوندی بر آن است. «این آفت، آسیبهای زیادی را بر فرآیند توسعه‌ای کشور وارد ساخته و زمینه هدرروی، انحراف و بی‌اثرشدن فرصتهای توسعه‌ای در کشور را فراهم کرده است». (باشگاه اقتصاددانان. ۴خرداد۹۴)

کارشناسان اقتصادی تأکید می‌کنند: «به‌طور قطع می‌توان اذعان کرد که اقتصاد ملی نه بر پایه اصول و قواعد اقتصادی بلکه بر مدار قدرت و سیاست می‌چرخد. در این شرایط عملا ساختار اقتصادی از مدار طبیعی خود خارج شده و بیش از آن که تأمین کننده منافع کلان اقتصادی کشور و به‌دنبال آن منافع اجتماعی باشد و خود بسترساز تحولات سیاسی شود، میدان تاخت و تاز سیاسیون می‌شود». (همان منبع)

این امر آشکار است که وقتی ارکان و ساختارهای اقتصادی با عینک حفظ قدرت سیاسی نگریسته شود، دیگر چرخش امور دیگر نه بر اساس منافع و مصالح کلان اقتصادی و رشد و پیشرفت ملی آن بلکه بر پایه هدفهای سطحی، حاشیه‌ای و پوپولیستی مبتذل ناشی از به چنگ آوردن بیشترین امکانات مالی و کسب بالاترین امتیازات باندی و جناحی و فردی تنظیم می‌شود.

اقتصاد گروگان سیاست؟

محسن جلال پور رئیس سابق اتاق بازرگانی رژیم با یاس و ناامیدی از شرایطی که بخش خصوصی مورد نظر او در آن قرار گرفته است می‌گوید: «در مقطعی قرار داریم که فضای کشور مملو از عدم قطعیت است.از ناحیه سیاستمدار نه‌تنها اطمینان حداقلی ایجاد نشده که مشکلات به‌دلیل بزرگ شدن جریانهای ذی‌نفع، مضاعف هم شده است». (دارایان. ۲۷آذر۹۹)

وی نشان می‌گوید که «سرمایه‌گذاری بخش خصوصی در یک دهه گذشته کاهش یافته است و یک فعالیت اقتصادی ناسالم که برآیند فعالیت سیاستمدار و سیاست‌گذار می‌باشد شکل گرفته است؛ لذا ظرفیت‌های کشور تحت کنترل گروه‌های ذی‌نفع قرار گرفته که حتی دیپلماسی و سیاست داخلی را در کنترل خود گرفته‌اند. وی بر این باور است که «در حال حاضر اقتصاد گروگان سیاست است». (همان منبع)

از سوی دیگر بررسی آمارهای اقتصادی و اشتغال کشور به اعتراف رسانه‌های حکومتی نیز نشان می‌دهد، دخالت سیاست‌مداران در اقتصاد، چگونه منجر به بحران اقتصادی می‌شود . «عموماً دخالت‌های سیاست‌مداران در اقتصاد در نرخِ تورم، ضریب فزاینده پولی، نرخ بیکاری و میزان کسری بودجه دولت منعکس می‌شود و بحران اقتصاد کنونی کشور ناشی از جنبه‌های سیاسی و ضعف در مدیریت و برنامه‌ریزی صحیح برای کاهش کسری بودجه و تحریم‌ها است». (ماهنامه بانکداری آینده. ۱۴آبان۹۸)

بازی برد- باخت سیاست و اقتصاد

پس از همه آزمایش‌ها و تجارب بشر در تکمیل دانش مربوط به رابطه سیاست و اقتصاد در یک واحد کشوری که هدفش رشد و پیشرفت و توسعه انسانی است، علم اقتصاد سیاسی به کمک می‌آید تا این رابطه در نهایت به یک بازی برد-باخت به نفع سیاست و ضرر اقتصاد منتج نشود. مسأله اصلی در نظام حکمرانی ایجاد سازگاری بین سیاست و اقتصاد است؛ این سازگاری باید به‌گونه‌یی باشد که سیاست مسیر را هموار کند تا اقتصاد از آن عبور کند.

«در مقابل اگر رابطه این دو، به نوعی تنظیم شود که اقتصاد در خدمت سیاست باشد، در این شرایط فضا برای تولید رانت و توسعه فعالیت‌های غیرمولد ایجاد می‌شود و بنگاهها به جای تلاش برای افزایش بهره‌وری، برای دریافت انواع رانت و منافع حاصل از قیمت‌گذاری چندگانه وارد رقابت می‌شوند. از این رو بنگاهها مدام در جست‌وجوی دلالان سیاسی به‌منظور افزایش چانه‌زنی برای دریافت رانت هستند و پیوند برخی سیاستمداران و بنگاه‌داران رانت‌جو هر روز محکمتر می‌شود». (روزنامه حکومتی دنیای‌اقتصاد. ۲۹آذر۹۹)

همه ارکان جامعه را باید رها ساخت

در نظام ولایت فقیه، همه تاروپود جامعه در حال فرسودگی و پاره پاره شدن است. اگر اقتصاد، فرهنگ، هنر و مهمتر از هم سرنوشت مردم ایران، تحت سلطه و غلبه عناصر این رژیم ارتجاعی و ضدبشری است، یک خط مشی درست و اصولی به ما می‌گوید باید همه بخشهای جامعه را از دستان ضحاک نجات داد و رها ساخت. آن زمان است که اقتصاد، سیاست و فرهنگ و هنر در جایگاه اساسی و درست خود خواهند نشست.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/5f311f7d-d870-4f3d-9b45-1b881fd60f00"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات