بهرغم اینکه دولت روحانی در شرایط فعلی مذاکره با سه کشور بزرگ اروپایی امضا کننده برجام و شرکت آمریکا را رد کرده است، اما در میان رسانهها و مهرههای باند روحانی ترس از عواقب رد مذاکره زیاد است و در این روزها در مورد عواقب سوء آن هشدار میدهند.
هشدار آنها از این بابت است که نظام بیشتر از این نمیتواند عواقب تحریمها را تحمل کند، ضمن اینکه اقدامات اخیر آن در نقض برجام و قانون اخیر مجلس ارتجاع در مورد پروتکل الحاقی، موضع آنرا در هر مذاکره احتمالی بیشازپیش تضعیف میکند.
ضمنا اضافه بر یک ائتلاف ضمنی بین کشورهای مهم و تاثیرگذار در منطقه، معدود کشورهایی هم که تاکنون رابطهای هر چند ضعیف با رژیم داشتهاند به آمریکا نزدیک شده و به این ترتیب رژیم در منطقه هم در انزوای بیش از پیش قرار گرفته است.
مقالهنویس روزنامه آرمان ضمن برشمردن همه مخاطراتی که در بالا به آن اشاره شد نگرانیاش را از وضعیت موجود این طور نشان میدهد: «همانطور که در گذشته پرونده ایران از همین طریق به شورای امنیت رفت، ممکن است دوباره پرونده ایران در آینده بار دیگر این مسیر را طی کند. امروز توپ در زمین ماست و باید انتخاب کنیم که از چه مسیری پیش برویم. پرهیز از هر نوع درگیری باید مدنظر قرار گرفته شود و کشور در این راستا تصمیمگیری کند».
این روزنامه حکومتی در جدال با باند خامنهای و مجلس آخوندی، ضمن اینکه سردرگمی برای مذاکره یا عدم مذاکره را پیآمد «تصمیم مجلس» میداند که توپ را در زمین حاکمیت انداخته، نسبت به وضعیت بهوجود آمده هشدار میدهد: «باید توجه داشت که خروج از پروتکل الحاقی این فرصت را به دشمنان میدهد تا سیاستهای تندتری اتخاذ کنند. بایدن یک سیاست چماق و شیرینی را دنبال میکند و دیگر دو طیف نقش پلیس خوب و بد را بازی میکنند و هر دو نقش را دولت بایدن در اختیار گرفته است و همواره چشمههایی از هر کدام را نشان میدهد» (آرمان ۱۲اسفند ۹۹).
روزنامه شرق هم نسبت به چالش «اولویت مرغ و تخم مرغ» و اینکه چه طرفی باید گام اول را بردارد»، هشدار داده و ارزیابیاش از سیاست کنونی نظام این است که اشتباه محاسبه کرده، چرا که در اثر پافشاری بر اولویت رفع تحریم از طرف آمریکا باعث شده: «امید به برونرفت از بحران به تیرگی گراییده و بایدن تحت فشارهای داخلی و لابی نیرومند اسرائیل، عربستان و برخی کشورهای اروپایی، به اتخاذ تصمیماتی وادار خواهد شد که حاصل آن خرسندی مخالفان برجام و استمرار سیاست فشار حداکثری ترامپ در مقابل ایران است» (شرق ۱۲اسفند ۹۹).
روزنامه ایران وابسته به دولت روحانی نیز نگران این است تلاش «برای صدور قطعنامه در جلسه شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی» را در راستای تلاش آمریکا برای «یک اجماع بینالمللی علیه جمهوری اسلامی» برآورد کرده است.
مقالهنویس این روزنامه در این ارزیابی هزینه آمریکا برای مذاکره و بازگشت احتمالی به برجام را کم، و هزینه حکومت آخوندی را در هر مذاکره احتمالی زیاد دانسته، و ضمنا نگران این است که با «از دست رفتن فرصت دیپلماسی»، «بایدن با امنیتی کردن پرونده ایران، فرصت را برای اقدامهای شدیدتر بعدی فراهم کند».
نتیجهگیری اینکه «تنشها میان تهران ـ واشنگتن و فرایند بازگشت به برجام بهمثابه گام برداشتن بر لبه تیغ است» (روزنامه ایران ۱۲اسفند ۹۹).
مضمون مقالات روزنامههای جهان صنعت، ستاره صبح، اعتماد و ابتکار هم مشابه مطالبی است که از روزنامههای آرمان، شرق و ایران نقلقول شد.
این روزنامهها هم شرایط را به نفع حاکمیت نمیدانند و به آن توصیه میکنند در موضعش تجدید نظر کند.
بهنوشته روزنامه ابتکار بهنقل از یک کارشناس حکومتی مینویسد در صورت عدم تجدید نظر رژیم روی مواضعش، شرایط بینالمللی علیه آن است و «مهمتر اینکه دولت بایدن در ایجاد شرایط عینی و ذهنی لازم برای منزوی کردن ایران در جامعه جهانی هوشیارانه عمل میکند» (ابتکار ۱۲ اسفند۹۹).
واقعیت این است که با توجه به نزدیکی اخیر سیاستهای آمریکا به اروپا در رابطه با پرونده اتمی رژیم ایران، و همسویی عملی بین کشورهای مهم و تاثیرگذار جهانی و منطقهیی علیه نظام، آخوندها در انزوای بیسابقهیی قرار دارند.
از نظر بسیاری از کارشناسان و رسانههای حکومتی رژیم بدون پرداخت بهای لازم که از نظر آمریکا و اروپا و حتی کشورهایی از منطقه قابلقبول باشد، نمیتواند حتی اندکی از بحران برجام و خفگی خارج شود.
این در شرایطی است که فشار تحریمها روزبهروز گلوی اقتصاد درهم شکسته نظام را میفشارد، در این زمینه روزنامه حکومتی جهان صنعت ۱۲اسفند ۹۹ نوشت: «فقدان مناسبات با اقتصاد اول جهان و تحریمهای این کشور دردسر شماره یک ایران شده است. حالا باید بدون رودربایستی نوشت ایران در وضعیت دشوار اقتصادی قرار دارد و مدیران ارشد ادارهکننده جامعه این را میدانند. اقتصاد سیاسی ادامه وضع موجود بهویژه در متغیرهایی مثل تولید منفی، سرمایهگذاری منفی، تورم بالا و گسترش فقر خود را نشان میدهد. بنابراین ایران دیر یا زود باید راهی برای حذف تحریم پیدا کند که یک راه اصلی گفتگو با تحریمکننده اصلی است».
واقعیت این است که خامنهای بر سر دوراهی بنبستی قرار گرفته که نه راه پیش دارد و نه راه پس آن هم در شرایطی که با بحران بزرگ داخلی یعنی آمادگی جامعه برای قیام که صورت اصلی مسأله ایران است روبهروست.
خامنهای اگر شرایط طرفهای مقابل را بپذیرد باید پای زهر خوردن منطقهای و موشکی هم بیاید در این صورت بهگفته خودش در خرداد ۹۵ این یعنی «تنزل بیپایان» و عقبنشینیهای پیدرپی که معنا و سمت و سویش مشخص است.
اگر هم نپذیرد با خفگی اقتصادی و یک جامعه گرسنه و خشمگین چه خواهد کرد.
بنابراین از هر طرف که بخواهد برود مسیر، مسیر سرنگونی خواهد بود. این همان بنبستی است که خامنهای با آن در دوراهی مرگ روبهرو است.