اکنون میهنمان در حال گذار از یکی از نقطه‌عطف‌های مهم تاریخی خود است. همدستی جریان مماشات یا همان تهماندهٔ رسوبات و مطامع استعماری طی تاریخ یکصد و اندی سال اخیر با استبداد داخلی بر کسی پوشیده نیست و مستندات موثق تاریخی آن موجود است. از جابه‌جایی حکومت‌ها به‌وسیله‌ٔ کودتا تا همدستی با مستبدین در به خاک و خون کشیدن نهضت‌ها و جنبش‌های ملی، از سرکوب جنبش‌های برخاسته از انقلاب مشروطه هم‌چون قیام خیابانی و کلنل پسیان و جنبش جنگل به رهبری سردار جنگل میرزا کوچک‌خان تا کودتای ننگین ۲۸مرداد و سرنگونی حکومت ملی دکتر مصدق و تا سرکوب آزادی‌ها پس از انقلاب ۵۷ توسط خمینی و تبار تبهکارش.
اما اکنون که حاکمیت فاسد جاهلان جنایتکار در معرض فروپاشی و قرار گرفتن در مرحله پایانی و سرنگونی است و دیپلمات-تروریست بمبگذار ولایت در چنگال عدالت و قانون مطابق بند بند کیفرخواست دادگاه آنتورپ محکوم به ۲۰سال حبس قطعی شده، همان مماشاتگران وارد قرارداد کثیف و مغایر با همه اصول مشروع بین‌المللی با رهبری تروریزم دولتی برای آزادی تروریست‌ها شده‌اند. این یک باج‌دهی و معامله ننگین با فاشیزم مذهبی به قیمت پایمال کردن همه پرنسیپ‌های قانونی و انسانی و بین‌المللی و حقوق مردم ایران و خون شهیدان است.
اکنون وظیفه ملی و تمام‌عیار مقاومت و همه نیروها و ایرانیان آزاده ایستادگی و حفاظت از حقوق مردم ایران است.
نقش و وظیفه‌ٔ مبرم هموطنان در این آزمون ملی در مقطع حساس کنونی بسیار مهم است.
از پیروزی دکتر مصدق در دادگاه لاهه تا پیروزی مقاومت در سلسله دادگاه‌هایی که طی این سالیان پشت سر گذاشتیم، درهم‌شکستن همان پیوند شوم استعماری-استبدادی بوده است.
نگهبانی از احکام صادره علیه جانیان خون‌ریز مانند اسدی و نوری در حالی‌که زدوبند کثیف برملا و آشکار شده، وظیفه ملی است.
قطع شریان‌های ارتباطی استعمار و استبداد موجب شکست توطئه و سوختن هر دو جریان "که متأثر از هم هستند" خواهد شد. تکاپوی رسانه‌های وابسته به رسوبات تهماندهٔ استعمار در پروژه‌ٔ رضاشاه روحت شاد کاملاً مشهود و آشکار بود گویا مانند قبل از وقایع ۲۸مرداد برای زمینه‌چینی برگشت دیکتاتوری سابق (طنز تلخ) و البته برای به‌تأخیر انداختن قیام در چشم‌انداز و کارزار سرنگونی توسط مقاومت ایران و کانون‌های شورشی و ارتش آزادی قابل تأمل بود.
هیربد یاراحمدی
