728 x 90

اوجگیری قیام، هفتهٔ چهارم

سخن روز
سخن روز

قیام سراسری مردم ایران در بیست و سومین روز خود، در یک خیز بلند، برهمهٔ اقدامات سرکوبگرانه و توطئه‌ها و خط و نشان کشیدنهای خلیفه درماندهٔ ارتجاع پیشی گرفت و قیام‌آفرینان در دهها شهر کشور، زمین را زیرپای پاسداران و آخوندهای حاکم به‌لرزه درآوردند.

در آغاز هفتهٔ چهارم، رئیسی جلاد به‌گمان این‌که پس از ۳روز تعطیل می‌تواند یک دانشگاه نسبتاً امن پیدا کند و نمایش عادی‌سازی بدهد؛ به‌دانشگاه الزهرا رفت. اما به‌رغم آماده‌سازیها و دستچین کردن مشتی مزدور و نقل انتقال مزدورانی از جاهای دیگر به این دانشگاه، با غریو شعارهای کوبندهٔ «رئیسی برو گمشو»، سیستم فاسد نمی‌خوایم، مهمان قاتل نمی‌خوایم و مرگ بر ستمگر چه شاه باشه چه رهبر روبه‌رو شد و دانشجویان حق جلاد۶۷ را کف دستش گذاشتند.

در ۱۰دانشگاه در تهران و در دهها دانشگاه دیگر در نقاط مختلف کشور نیز، وضع بر همین منوال بود و مزدوران به‌رغم شلیک گلوله‌های ساچمه‌ای و گاز اشک‌آور نتوانستند خروش و خیزش دانشجویان را درهم‌بشکنند.

 

قیام‌آفرینان دلاور در شهرهای سراسر کشور آتش قیام را در خیابانهای شهر برافروختند و از تهران، این بزرگترین شهر شورشی تا کرج و سنندج و مشهد و دیگر شهرها... با شعارهای کوبندهٔ «مرگ بر دیکتاتور»، «مرگ بر خامنه‌ای» و «مرگ بر ستمگر، چه شاه باشه، چه رهبر!» متهورانه با مزدوران سرکوبگر تا دندان مسلح خامنه‌ای درگیر شدند.

قیام و انقلاب، بازار تهران را هم که پیوسته نقش مهمی در خیزشها و قیامها داشته فراگرفت. بازاریان و بسیاری از مغازه‌داران مغازه‌های خود را تعطیل کردند و به‌اعتصاب و قیام پیوستند. قیام‌کنندگان یک کانکس نیروی انتظامی را در بازار تهران به‌آتش کشیدند.

پاسداران جنایتکار در چند شهر به‌سوی قیام‌کنندگان آتش گشودند و شماری از قیام‌آفرینان را در مشهد و سنندج به‌شهادت رساندند. خونهای جوشانی که هم‌چون خونهای ۴۰۰شهیدی که تاکنون بر خاک ریخته، سوخت‌بار آتش مقدس قیام سراسری و انقلاب دمکراتیک مردم ایران خواهد شد.

 

در زیر ضربات خردکنندهٔ قیام، اکنون ایادی و سردمداران رژیم ناگزیر و هر روز بیش از روز پیش اعتراف می‌کنند: «جامعه از دوران ترس عبور کرده و وارد دوران قهر شده... یکی از دلایل رادیکال شدن فضای امروز تبدیل ترس دیروز به قهر امروز است» (تاجیک دیپلمات پیشین رژیم ـ سایت حکومتی بهار نیوزـ ۱۵مهر).

نامبرده سپس آینده شومی را که در انتظار جنایتکاران و غارتگران حاکم است، به‌همگنانش گوشزد کرده و می‌افزاید: «در طول سالها، خرمن خرمن نفرت کاشته شده و حالا خرمن خرمن خشم برداشت می‌شود».

آثار وحشت و روحیه‌باختگی را نه تنها در نیروهای سرکوبگر که در خیابان‌ها آماج خشم‌وکین قیام‌کنندگان دلاور قرار دارند، بلکه حتی در سطوح حاکمیت نیز می‌توان به‌وضوح مشاهده کرد. آخوند دری نجف‌آبادی وزیر پیشین اطلاعات و نماینده و امام جمعهٔ خامنه‌ای در اراک، زوزهٔ وحشت سر می‌دهد که: «در شمال غرب یک‌طرف در جنوب شرق هم یک طرف، دو تا لبه قیچی برای این‌که نظام را مثل ریسمانی ببرند!» وی سپس با درماندگی، به‌غلط‌کردم‌گویی رو‌آورده و می‌افزاید: «حادثه‌یی اتفاق می‌افتد، ما هم ده بار هی عذرخواهی کردیم، حالا همه که نباید چوب بخورند؛ این معنایش این نیست که یک عده‌یی کوکتل مولوتوف بسازند و به‌پلیس حمله کنند».

سردمداران رژیم هم‌چنین به‌فرسودگی ساختار امنیتی و نهادهای سرکوبگر رژیم در زیر ضربات مداوم قیام اعتراف می‌کنند که: «در مجموعه دستگاههای امنیتی، زیرساخت‌های موجود جوابگو نیست» (استاندار تهران در نشست با فرمانده انتظامی غرب استان تهران ـ ۱۶مهر ۱۴۰۱).

 

به‌این ترتیب قیام در بیست و سومین روز، فراز درخشان دیگری را رقم زد و مشت محکمی به‌دهان یاوه‌گوی خلیفهٔ ارتجاع کوبید که ۵روز پیش، در صحنه ظاهر شد تا با خط و نشان کشیدن برای قیام‌کنندگان، به‌خیال خود آنها را مرعوب سازد و آتش قیام را با پف حقیر خود خاموش کند. اما رهبر مقاومت همان روز طی پیامی خطاب به‌او گوشزد کرد: «ما زن و مرد جنگیم. این گوی و این میدان». این سخن را امروز هزاران و هزاران زن و مرد جنگنده در سراسر ایران در عمل و با تهاجمات دلیرانه‌شان به‌ثبوت رساندند. در شهر قدس، قیام‌آفرینان شعار می‌دادند: «این دیگه اعتراض نیست، این خود انقلابه». آری آتش در سراپردهٔ سیاه استبداد ولایت افتاده و انقلابی نوین، در ایران در حال تکوین است. انقلاب دمکراتیک ایران پیروز می‌شود!

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/96199ddc-ffdc-4ddf-a18a-168eef886dc4"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات