«حالی درون پرده بسی فتنه میرود
تا آن زمان که پرده برافتد چهها کنند» ـ حافظ
حرفهای روز ۲۹اردیبهشت پاسدار احمدینژاد، رئیسجمهور سابق همین رژیم و خامنهای -که حالا به بازی قدرت راه داده نشده است -، پردهیی را از روی ساز و کارها و آمد و شد خبرهای انتخاباتی در درون نظام آخوندها کنار زد که دارای چند معنا و پیام است. او که در آستانه اشرفیه حرف میزد گفت:
«افشا خواهم کرد که چه کسانی با چه کسانی قرار گذاشتهاند. میگویند اگر ملت نیامدند هم نیامدند، ما کار خودمان را میکنیم! این روحیه از کجا پیدا شده است؟ این غیر از طاغوت است؟».
پاسدار احمدینژاد در ادامهٔ سخنانش، بازتاب اجتماعیِ تحریم سراسریِ نمایش انتخابات حکومتی را بهعنوان هشدار ابراز نمود و گفت: «هشدار میدهم که دارد سیل میآید؛ سیلی سنگین میآید شماها را با خودش میبرد».
در جمهوری اسلامی اینکه «اگر ملت نیامدند هم نیامدند، ما کار خودمان را میکنیم»، نه عجیب است و نه اولین بار است که دارد اتفاق میافتد. در تمام بهاصطلاح انتخابات ادواری طی این چهار دهه، هیچ موقع رأی مردم و آمدن و نیامدنشان ملاک نبوده است؛ منتها با دجالیت سیاسی و مذهبی و مردمگرایی مبتذل تبلیغاتی، تلاش میکرد با «رأی» و دوربین، برای نظام مشروعیت سیاسی بتراشد و با این مظاهر، در منظر داخلی و بینالمللی جلوهفروشی کند.
حالا اما نکتهٔ قابل توجه در اعترافات یاد شده از احمدینژاد این است که در آستانهٔ نمایش پایان خرداد، از بدنهٔ اجتماعیِ جمهوری اسلامی آخوندی جز عمله و اکرهٔ نانخور نظام باقی نمانده است. آن روی سکهٔ این نکته هم این میباشد که برای کارگزاران رژیم مسجل شده که بزرگترین تحریم در پیش است؛ لذا تمام آن تبلیغات دجالگرانه مبنی بر مردمسالاری نظام آخوندی هیچ کارآیی ندارد و خودشان بهاجبار درش را ــ حتی بهلحاظ تبلیغاتی ــ گل میگیرند. بنابراین به اعتراف حکومتیان، نخستین نشانهٔ تحریم بزرگ را خود مردم ایران تحمیل کردهاند.
نکتهٔ دوم قابل توجه در این اعتراف این است که در نظام آخوندی هرگز «جمهوریت» جایی نداشته و این کلمه از همان آغاز به خمینی تحمیل شده است. این تحمیل را هم قیام سال۱۳۵۷ و خواستههای جمهور مردم در آن زمان روی دست خمینی گذاشت؛ وگرنه در ذات ضدبشری وی همان بود که اصل ولایت فقیه و شخص ولیفقیه را فوق قانون و رأی جمهور مردم گذاشت.
مشاهده میشود که هنوز نمایش انتخابات برگزار نشده، آثار سنگین تحریم آن بهمثابه زبان قاطعیت در برابر آخوندها، آنان را بهعنوان تعادل قواییترین موجودات سر جایشان مینشاند.
مشاهده میشود که اینان را معترف به خویشتن ضدبشریشان میکند تا بگویند که هرگز به جمهوری و رأی و دمکراسی اعتقاد نداشته و ندارند.
مشاهده میشود که سخنگوی شورای نگهبان ارتجاع هم همین نشانی را میدهد تا حداقل مشارکت را بپذیرند.
مشاهده میشود که ولیفقیه نظام هم نمایش پیش رو را نه برای ایران و مردم ایران، که برای دایرهٔ بستهٔ یک قوم اشغالگر ایران تحت عنوان حاکمیت و دولت ولایت فقیه میخواهد.
مشاهده میشود که چرا خمینی و خامنهای و کارگزارانشان تمام سرمایه و دارایی ایران و مردمش را به حساب موجودیت و حفظ نظام واریز کردهاند؟
مشاهده میشود که علت بحران معیشت مردم، بحران فقر و گرانی و بیکاری، بحران محیطزیست، بحران اقتصاد فروپاشیده و تمام بحرانها و ناهنجاریهای اجتماعی و اخلاقی و خانوادگی در ایران آخوندزده، ریشه در نفی «جمهوریت» از آغاز و در تداوم نظام آخوندی داشته و دارد.
مشاهده میشود که آثار تحریم بزرگ نمایش حکومتی، موجب بروز انواع چالشها خواهد شد که آنچه احمدینژاد اعتراف نمود و برملا کرد، فقط وجهی از یک عمارت موریانهخورده است.
بگذار تا آثار تحریم از تمامیت نظام در برگزاری نمایش انتخابات بگذرد تا مشاهده شود که «تا آن زمان که پرده برافتد»، چهها رخ خواهد داد و چهها تعیینتکلیف خواهد شد.