عضو هیأت مرگ سابق و رئیسجمهور امروزی نظام ولایت فقیه، در مراسم کشتهشدگان توسعهطلبیهای تروریستی رژیم، موسوم به «شهدای حرم»، سخنانی گفت که باید روی آنها تأمل کرد. این سخنان وجهی دیگر از زهواردررفتگی و فلاکت فاشیسم بهانتها رسیدهٔ دینی را برملا میکند.
«...حفظ این نظام مقدس که حاج قاسم بهدرستی گفت حرم، جمهوری اسلامی حرم است اگر این حرم بماند حرامهای دیگه هم خواهند ماند. حفظ این حرم امروز وظیفه همه بهویژه مسئولان، پس امروز یک ابتلایی هم وجود داره برای همه بازماندگان بهویژه دستاندرکاران... این رو با همه وجود حفظ کنند»(تلویزیون شبکه خبر ۱۸مرداد ۱۴۰۲).
نگاهی حتی سطحی و بدون یادآوری پیشینهها و لینکهای مربوط به این بحث، چند چراغ قوی در ذهن روشن میکند.
۱ـ هم و غم و هدف اصلی فاشیسم دینی پس از چهلواندی سال استیلا، فقط و فقط حفظ موجودیت خود در توفان بنیانکن قیامهای خاموشیناپذیر مردم ایران است. بهعبارت دیگر این رژیم و سردمدارانش، یک مسألهٔ روی میز دارند و آن هم جز سرنگونی نیست. تمام راهبردها، کاربردها، تجزیه و تحلیلها، امکانات و ذخایر و نیز نیروهای موجود خود را بر اساس آن کوک میکنند و میچینند. این همان «اوجب واجبات» است که تکیهکلام خمینی بود.
۲ـ تمام اقدامات تروریستی و سرکوبگرانهٔ خامنهای و همکاسههایش برای حفظ این موجودیت ننگین است؛ از دخالت در امور کشورهای مسلمان و منطقه گرفته تا ریختن سرمایههای نجومی در تنور اتمی و ساخت موشک و پهپاد و سلاحهای کشتار جمعی و...
۳ـ نتیجهگیری مهمتر از این دو، تردید و تزلزلی است که اینک مانند یک خورهٔ پیشرونده درون رژیم و درونیهای آن را میخورد. آنها میدانند که «رئیسی آخرین شانس است اگر موفق نشود، بعدش بعید است کسی موفق شود»(احمد زیدآبادی ۱۸مرداد ۱۴۰۲)؛ از اینرو بیش از هر زمان دیگر دغدغهٔ بودن یا نبودن دارند. در همین سخنان رئیسی اگر دقت کنیم او از کلمهٔ «اگر» استفاده میکند: «اگر این حرم بماند حرامهای دیگه هم خواهند ماند»!
کاربرد کلمهٔ «حرم!» برای فاشیسم دینی نیز قابلتوجه است. این کلمه برای توجیه دخالتهای تروریستی رژیم در سوریه بهکار میرفت، اکنون رئیسی آن را در رابطه با حفظ تتمهٔ نظام در داخل ایران بهکار میبرد.
این همان رژیمی است که روزگاری در ادبیات دولتی خود از «عمق استراتژیک نظام»! «تغییر هندسهٔ دنیا»! و «ظرفیت درونزا»! داد سخن سرمیداد و گوش فلک را کر کرده بود.
آری خیک «عمق استراتژیک نظام»! در انظار مدافعان آن ترکیده است. رئیسی در حالی از «مدافعان حرم» صحبت میکند که دیگر دوران بلندپروازیهای تروریستی این رژیم برای برپایی بهاصطلاح «هلال شیعی» بهانتها رسیده است. اکنون ولایت شاخشکستهٔ فقیه برای بقای خود به لرزانترین خاشاکهای روی آب چنگ میاندازد تا خود را از کام گرداب بیرون بکشد و بر سقوط حتمی فائق بیاید. جنگ بود و نبود برای این نظام ضدبشری نه دیگر در عراق و سوریه یا لبنان و یمن که در «کرمانشاه و همدان و دیگر استانهای ایران» است(۱).
پانوشت:
(۱) اشاره به این اعتراف خامنهای که گفت: «اینها [باصطلاح مدافعان «حرم!»]، مبارزه نمیکردند. این دشمن میآمد داخل کشور... اگر جلویش گرفته نمیشد، ما باید اینجا در کرمانشاه و همدان و بقیهٔ استانها با اینها میجنگیدیم و جلوی اینها را میگرفتیم»(تسنیم ۱۶بهمن ۱۳۹۴).