خامنهای دیروز در مراسم فارغالتحصیلی دانشکده افسری رژیم شرکت و سخنرانی کرد و خطاب به مردم به جان آمده ایران از جمله گفت:
«اگر صبر کردیم، افقهای دور مال ما است؛ اگر شما امروز ایستادید، نسلهای آینده به آن قلّه دست خواهند یافت. آنها به قلّه میرسند
اگر آن صبر و این تقوا را شما جوانان عزیز و مسئولان مسائل نظامی و امنیّتی و اقتصادی و دیگران در درجهٔ اوّل، و سایر مردم و عموم ملّت ایران در درجهٔ بعد، به کار ببندند...؛ هیچ ضربهای، هیچ آزاری نمیتوانند به شما برسانند».
خامنهای در ادامه صحبتهایش گفت:
«عزیزان من، جوانان من! امروز شما با جمهوری اسلامیای مواجهید که نسبت به آن روزی که شماها در این جمهوری متولّد شدید، زمین تا آسمان تفاوت کرده؛ حرکت، امکانات، تواناییها، تجربهها، کار کردها بمراتب پیشرفت کرده و بالا رفته».
خامنهای با دجالگری میخواست وانمود کند که گویا این نظام پلید نظر کرده خداست و از این گردنهها عبور خواهد کرد ولی در عینحال اعتراف کرد که رژیمش غرق در فساد است! او گفت:
«مسئولان مراقب باشند از سهلانگاری، از غفلت، از تنبلی، از اشرافیگری، از تکبّر نسبت به آحاد مردم و تکیهٔ به جایگاه چند روزهٔ ریاستی، اجتناب بکنند؛ اگر این [طور] شد، خدای متعال توفیقات خود را همچنانکه تا امروز به شما ملّت ایران مرحمت فرموده است، بعد از این [هم] عطا خواهد کرد».
نشانههای وحشت در کلمات خامنهای!
خامنهای در صحبتهای روز شنبه ـ نهم تیر ـ چندین بار از کلمه «تسلیم» استفاده کرد و گفت که نباید تسلیم شویم:
«بعضی نسخهٔ دیگری را تجویز میکنند، میگویند تسلیم بشویم تا دشمن علیه ما موذیگری نکند؛ اینها نمیدانند که هزینهٔ تسلیم شدن بمراتب بیشتر از هزینهٔ مقاومت کردن و ایستادگی کردن است».
خامنهای اضافه کرد: «صبر یعنی چه؟ صبر یعنی در میدان باقی ماندن، از میدان بیرون نرفتن. بعضی از میدان میگریزند؛ بعضی نمیگریزند امّا بتدریج از میدان کناره میگیرند؛ این خلاف صبر است»
اذعان صریح خامنهای به این که؛ یک عده در نظام از تسلیم یعنی از مذاکره با آمریکا صحبت میکنند و یک عده هم از میدان گریختهاند یا یواش یواش دارند کناره میگیرند، بهروشنی بیان بیپرده تفرقه و تشتت در نظام آنهم در بالاترین حد است و اینکه رژیم ولایت دارد «پاره پاره» میشود!.
باید در نظر گرفت که اگر منظور خامنهای از آن عده دوم، روحانی و دار و دستهاش هستند، او هم که گفته نباید تسلیم شد!، پس روشن میشود که منظورش در هر حال بیان شدت و فشار تحریمهاست و از آنجا که خامنهای میداند که راهحلی برای مقابله به این فشارها ندارند، بنابراین ناچار است به «باید درمانی» و «اگر درمانی» پناه بهبرد.
آقا مبالغه نکنید!
خامنهای در همین حرفهایش که در یک محیط نظامی بیان میشد و بنابه پروتکلهای چنین محیطی برای سخنرانی، باید به وجود زمینهها و مؤلفههای قدرت در نظام تأکید میکرد و فیالمثل باید میگفت با اتکا به اینها و... میتوانیم از این مرحله سخت و خطرناک عبور کنیم؛ اما سؤال اینجاست که آیا واقعاً با اتکا به داشتههایش در مرحله فعلی میتواند نظامش را از این گردنه عبوردهد؟
جواب روشن است: یکی از بهاصطلاح مؤلفههای قدرتی که خامنهای روی آن تأکید میکرد «صبر و تقوا» بود که در این رژیم هیچ معنایی ندارند.
یک مؤلفه دیگر قدرت که خامنهای اسم برد، سپاه پاسداران بود یعنی همان شنوندگان مستقیم دیروزش. یعنی همان کسانی که وی مستقیم و بلافصل آنها را مخاطب قرار داد و گفت:
«سپاه یکی از مؤلّفههای قدرت است؛ سپاه را روزبهروز باید اعتلاء و کیفیّت بخشید».
اما همانجا هم خامنهای ناچار شد اعتراف کند که بعضی در درون رژیم میگویند: «آقا، شما در تشریح و توصیف قدرت ملّت ایران (به جای ملت ایران بخوانید پاسداران) مبالغه نکنید!»
امید پراکنیهای بیمایه خامنهای
خامنهای در شرایطی به «دلداری» پاسدارانش برخاسته که زبدهترین بخش سپاهش یعنی نیروی تروریستی قدس در لیست تحریم قرار گرفته و کل سپاه هم در آستانة ورود به لیست سیاه تروریستی و تحریم همهجانبه است و اخیراً کانادا بهعنوان پیشقراول یک بلوک شناخته شده جهانی، پیشاپیش سپاه پاسداران را لیستگذاری کرد!
به این ترتیب این مؤلفه قدرت؟! خودش دارد به پاشنه آشیل رژیم تبدیل میشود و اگر در متن سخنان خامنهای دقت کرده باشید، خامنهای هیچ حرفی از موشکی و نفوذ منطقهیی رژیم نزد.
از سوی دیگر خامنهای در صحبت دیروز خود، همچنین هیچ اشارهای به قیام که لرزه بر سراپای رژیم انداخته است، نکرد و تنها یک جا به اغتشاش و ناآرامی اشاره کرد که گویا آن هم کار دشمنان خارجی است.
کما اینکه وقتی به مجاهدین اشاره کرد، بهعنوان جریانی که از بین رفتهاند؟! تلاش کرد همان نیروی از بینرفته؟! را هم به قدرتهای خارجی نسبت دهد!
و به این ترتیب، خامنهای تلاش کرد با پاک کردن صورت مسأله و عللی که ترس و وحشت بر ارکان نیروهایش افکنده، به پاسداران و بسیجیها و دیگر اعوان و انصارش دلگرمی بدهد. اما مگر واقعیتها با «اگر و مگر و باید و شاید» و... اینها تغییر میکند؟
تغییر و سرنگونی این رژیم ضدتاریخی و ضدمردمی، حکم تاریخ و ارادهٔ مردم و مقاومت ایران است و با این حرفهای سخیف هیچ تغییری و تأخیری در آن رخ نخواهد داد.