چند آخوند حکومتی مثل صدیقی و خاتمی در نمازهای ریایی جمعه ۶ خرداد، در یک کر هماهنگ گفتند که «گرانیها، امتحان الهی است»!
این اظهارات دجالگرانه از یکطرف بنبست نظام را در حل بحران نان و معیشت و احتیاجات پایه زندگی نشانی میدهد و از طرف دیگر گویای رسیدن تضاد بنیادی و آشتیناپذیر جامعهٔ طبقاتیشده علیه حاکمیت، به آستان اتاق فکر نظام است.
آخوندهای مکندهٔ دارایی و هستی و جان مردم، در سایهٔ سرنیزههای سرکوب و جنایت، همچون اسلافشان در قرون وسطای اروپا هستند که با تکیه به قدرت فئودالها، همهٔ جنایات و چپاول آنها را تفسیر آسمانی و تقدیر الهی جلوه میدادند تا خلایق را در جهل نگاه دارند و سرکیسهشان کنند. در متن آن دوران سیاه سلطهٔ تاریکاندیشی با کلاهک قدسیمآبیِ عجین زور و تزویر و ریا، مبارزهیی عمیق در جبهههای فرهنگی و علمی و خردباوری توأم با پایداریهای حماسی علیه اتحاد فئودال ـ کلیسا جریان داشت. آنچه با گذر زمان همواره اثبات میشد و گسترش مییافت، قدرت رو به تزاید آزادیخواهی، رهایی از بردگی فکری و نفی سلطهگریِ تقدس ریایی بر اریکهٔ قدرت سیاسی بود. عاقبت هم آنچه مردم اروپا را از آن قرون سیاه تاریکاندیشی ـ درست همچون دهههای اخیر ایرانزمین ـ رهانید، پایداری بر اصل بیبازگشت آزادی و نفی سلطهٔ دین در حاکمیت سیاسی بود.
آخوندهای حکومتی با این اظهارات مضحک در بازار نمازجمعههای تجارت با دین، با بلاهت تمام تلاش میکنند خود را میانجی مردم و «الله» قالب کنند! مردمی که اکثریتشان زیر خط فقر هستند و آخوندهایی که بودجه حوزههای جهل و جنایتشان در دولتهای ادواریِ ناجمهوری آخوندی سر به فلک میزند.
آخوندهای لاکچریِ مجریِ نمازهای سراسر ریا و فسادانگیز، هرگز توان درک این واقعیت تاریخی را ندارند که ایرانزمین بیش از سه دهه است که پای به دوران تحول فکری و فرهنگی علیه دیرینهترین عوامل عقبماندگی ایران گذاشته است. دورانی که جامعهٔ همواره در قیام، اعتراض، شورش و خیزش، برای ترهات مغزهای عفن برآمده از یک ایدئولوژی ضدبشر با شاخص آپارتاید مذهبی ــ جنسیتی ـ آخوندی، پشیزی ارزش قائل نیست و از تمامیت حاکمیت سیاسی و طبقهٔ حاکم آن گذشته و عبور کرده است.
ایرانزمین در گذار تاریخی از حاکمیت قرونوسطایی آخوندی است. بدبیاری نسل دایناسورهای بازمانده از این گذار، آنان را هماکنون در بنبست همهجانبه گرفتار کرده است. جامعهٔی به عصر ارتباطات و آگاهی و شناخت پای نهاده و دیگر از حجرههای تاریکاندیشی و نمازجمعههای ستون حاکمیتی منفور و مطرود، فتوا و حکم نمیپذیرد. از این رو بساط نمازجمعههای فسادانگیز سیاسی و اجتماعی با مستمعین امامنمایان ریایی، دیگر هیچ آبی برای دایناسورهای با دستار و بیدستار حکومتی گرم نمیکند.
گرانی، فقر، اندامفروشی، کودک کار، متروپل، تباهی اخلاق و فساد بینظیر در جمهوری اسلامی آخوندها ــ که در تاریخ ایران بینظیر است ــ همه و همه محصول حاکمیت ولایت فقیهی و آخوندی با بازوهای سرکوبگر و چپاولگرش هستند. تمام بدبختیهای فعلی آخوندهای دایناسور نظام این است که مردم ایران این نشانی را خوب خوب دریافتهاند و دیریست در کوی و برزن جغرافیای ایران فریاد زدهاند و میزنند:
«دشمن ما همینجاست ــ دروغ میگن آمریکاست
بیشرف! بیشرف! بیشرف!».