مقاومت ایران از همان ابتدای جنگ غزه با در پیش گرفتن یک خط اصولی و وطنپرستانه که منافع خلقهای خاورمیانه را نیز تأمین میکند انگشت اتهام را به سوی بزرگترین و شاید تنها سود برندهٔ این جنگ نشانه رفت و راهحل را در نابودی ریشه همه مشکلات منطقه و «زدن سر مار در تهران» عنوان کرد. راهحلی که سالها بر آن تأکید کرده است.
با ادامهٔ جنگ بهتدریج شخصیتها و دستاندرکاران دنیای سیاست به این واقعیت و این راهحل نزدیک میشوند. آنها بهوضوح میبینند که بدون توجه به ریشه این جنگافروزیها هیچ تضمینی برای صلح دائمی بین دو کشور درگیر این جنگ وجود ندارد. آنها دیدهاند که در این مناقشهٔ طولانی هیچ آتشبس موقت و لرزانی پاسخگوی تنشها نبوده و راهحلهای میانه افاقهای نکرده است به همین دلیل راهحل «زدن سر مار» بهتدریج بر سر زبانها افتاده و حتی به مناظره نامزدهای انتخابات آمریکا راه باز کرده و نامزدهای جمهوریخواه عمدتاً از رئیسجمهور آمریکا انتقاد کردند که «به اندازه کافی برای متوقف کردن رژیم ایران... اقدام نکرده است» و از بین آنها مشخصاً سناتور «تیم اسکات» بر زدن سر مار تأکید کرد و گفت: «باید سر مار را قطع کنید و سر مار در ایران است و نه گروههای نیابتی آن». از این راهحل ریشهیی در اروپا نیز حمایت شد و نماینده پارلمان اروپا از هلند، خانم دورین روکماکر گفت: «سر مار در تهران است و ما باید روابط با آخوندهای ایران را قطع کنیم. با بحرانهای کنونی که در خاورمیانه در جریان است کسی که از این بحران سود میبرد و بذر این بحران را میکارد در تهران نشسته است» (سایت پارلمان اروپا، ۱۸ آبان) کما اینکه پیشتر هم نمایندگان و شخصیتهای سیاسی همچون باب بلکمن و سناتور لیبرمن در همین دوره اخیر تصریح کردهاند که «باید سراغ سر مار بروید و سر مار در تهران است و سپاه پاسداران و همه آنها» (فاکس نیوز، ۱۰ آبان)
زدن سر مار بهدست مردم ایران
اگر چه دنیای مماشات در ۴۰سال گذشته هرگز اجازه نداده که جهان روی سر مار تمرکز پیدا کند و با زد و بندهای میلیاردی اقتصادی و دیالوگ و مغازله با باندهای مختلف رژیم هیچکس حال و رمقی برای برخورد جدی با رژیم نداشته است با این حال مبدع و طراح اصلی راهحل «زدن سر مار» یعنی مقاومت ایران بارها خاطرنشان کرده است که منظور از این راهحل استفاده از نیروی خارجی و حملهٔ نظامی به خاک ایران نیست و فرزندان ایرانزمین خودشان از پس این رژیم بر میآیند و هرگز نیازی به دخالت اجنبی ندارند. این مقاومت در عمل، هم واقعی و ممکن بودن این گزینه را ثابت کرده و دهههاست که یکتنه در برابر منشأ مشکلات خاورمیانه ایستاده است و با یک مقاومت سازمانیافته ضربهگیر کشورهای منطقه از طوفان بنیادگرایی و جنگافروزی رژیم بوده است.
در نتیجه زدن و تعیینتکلیف نهایی سر مار از دید مردم و مقاومت ایران بهدست مبارزان و میهنپرستان ایرانی انجام میشود و آنچه آنها از دیگران و جامعهٔ جهانی میخواهند این است که:
- این مار را تغذیه نکنید و پرورش ندهید. کما اینکه سیاست مماشات این کار را کرده است.
- از ریختن ۶ میلیارد دلار به حلقوم آن خودداری کنید کما اینکه پیشتر ۱۵۰ میلیارد دلار ریختید.
- با ذبح ارزشهای حقوق بشری، رژیم ضدبشر آخوندی را رئیس دورهای مجمع اجتماعی حقوقبشر نکنید.
- رئیسی جلاد را به سازمان ملل راه ندهید.
- به وزیر خارجهاش بفرما نزنید.
- عوامل این رژیم جانی را با تیپا از همه ارگانهای سازمان ملل اخراج کنید.
- از محدود و زنجیر کردن اصلیترین دشمن این مار خطرناک یعنی مقاومت ایران دست بردارید کما اینکه با لیست تروریستی و خلعسلاح ارتش آزادیبخش این کار را انجام دادهاید.
- مقاومت ایران و مبارزه آن را بهرسمیت بشناسید.
- سد راه پیکارجویان راه آزادی و مسیر سرنگونی نشوید.
- سلاحهای رزمندگان آزادی را به آنها برگردانید.
ما نه از شما پول میخواهیم و نه سلاح. خلق ما با دارا بودن ظرفیتهای سرشار خود بینیاز از دست دراز کردن در مقابل دیگران است. مبارزه در ایرانزمین با سابقهای ۱۲۰ساله اصالت دارد و نسلهای متوالی از آزادیخواهان برای رسیدن به آرمان آزادی خون دادهاند. مردم و مقاومت ایران و کانونهای شورشی خودشان قادر هستند ایرانزمین را از لوث وجود فاشیسم آخوندی پاک کنند.