در زمانهای دور که آخوندهای دین فروش، فضای محدودی از اعمال سلطه و صدور احکام ظالمانه داشتند، در برابر پرسشهای جدید مقلدان خود، سفسطه میبافتند. یکی از موارد سفسطهبافی آنها موضوع مالیات بود و تفاوت آن با خمس و زکات و خراج و عشور که شنیدنی است. مصطفی خمینی از پدر ملعونش نقل کرده است که در حکومت اسلامی درآمد خمس برای اداره نظام کافی است! (۱)
بعدها که خمینی حق حاکمیت مردم ایران را غصب کرد دیگر از آن ترهات نبافت اما جرأت عرض اندامهای فقهی در این زمینه را هم نداشت؛ اگر چه باب توجیهات مصلحت نظام و ضرورت حفظ آن را پیش کشید که خود ماجرایی دیگر است.
خامنهای و رئیسی، وارثان آن دجال بزرگ برای تأمین مخارج سرکوب و تروریسم خود پا بر گلوی هر ایرانی گذاشتهاند و بهانههای مختلف از مردم باج میستانند. یکی از بهانههای آنها برای باجگیری، تأمین کسری بودجه از طریق مالیات است که در این یادداشت بهصورت مختصر مورد بررسی قرار گرفته است.
بودجه۱۴۰۳ و مالیات گیری سرگردنه
یکی از دلایل مخالفت اعضای مجلس ارتجاع در دور اول رأیگیری برای بودجه دولت رئیسی ترسشان از واکنش مردم ستمدیده ایران درباره افزایش مالیات گیری حکومت بود.
«دلایل نمایندگان برای رد کلیات لایحه، کسری بودجه زیاد، بار مالیاتی بالا و عدم پیشبینی منابع برای یکسانسازی حقوق بازنشستگان اعلام شد» (مشرق۲۹آذر۱۴۰۳).
پس از چند روز این فرصتطلبان توجیه شدند که هیچ راه دیگری جز باجگیری از ملت نمانده است. بنابراین مجلس به کلیات بودجه رأی مثبت داد.
دولت اعتراف کرده بود درآمدهای نفتی نسبت به سال گذشته کاهش داشته و باید مالیات بیشتری گرفت:
«درآمدهای نفتی با ۵۸۲ همت نسبت به قانون بودجه ۱۴۰۲، ۳.۵ درصد کاهش نشان میدهد. از طرف دیگر درآمدهای مالیاتی که بخش عمدهیی از درآمدهای پایدار را نشان میدهد با رشد ۴۹.۸ درصدی همراه بوده است» (ایرنا۴ دی ۱۴۰۲).
توجیه کنندگان این غارت آشکار اذعان کردند: «رشد درآمدهای مالیاتی بر اساس قیمت ثابت، در سال ۱۴۰۳ روند مشابهی با سالهای بعد از ۱۳۹۹ داشته و رشد قابل توجهی اتفاق نیفتاده (!) در سال ۱۴۰۰، رشد درآمدهای مالیاتی به اندازه ۱۴ درصد نسبت به سال پیش از خود رشد داشته که نسبت به لایحه امسال ۳درصد بیشتر بوده است» (تابناک۲۷آذر۱۴۰۲). علاوه بر این اعتراف کردند «درآمدهای مالیاتی در سالهای ۱۴۰۰ تاکنون، هر ساله رشدی بیش از ۵۰ درصد را (چه در مقادیر مصوب و چه در عملکرد) تجربه کرده است» (همان)
بودجه ۱۴۰۳ بهدنبال مالیات بستن به فقر است
اگر چه دولت توجیه کرد که بخش مهمی از افزایش مالیات مربوط به افزایش تورم است اما کارشناسان اقتصادی آن را به زیان مردم فقیر میدانند، چرا که افزایش ۵۰ درصدی مالیات با وجود تورم بالای ۵۰ درصدی، حتی اگر حقوق کارکنان ۲۰ درصد افزوده شود باز هم آنها را فقیرتر خواهد کرد:
«بیایید فرض کنیم در ابتدای سال ۱۴۰۱ حقوق یک کارمند حدود ۱۶میلیون و ۵۰۰هزار تومان بوده باشد با افزایش حقوق سال ۱۴۰۲ و ۱۴۰۳ مصوب، حقوق این شخص در پایان فروردین ۱۴۰۳ بهمبلغ ۲۴ میلیون تومان خواهد رسید که از نظر قدرت خرید حدوداً معادل یازده میلیون و ۵۰۰هزار تومان فروردین ۱۴۰۱ است؛ یعنی این شخص بدون داشتن هر نقشی در ایجاد تورم، مبلغ ۵میلیون تومان از قدرت خرید ماهانه خود را از دست داده است و به همین نسبت فقیرتر شده است. ولی طبق بودجه سال ۱۴۰۳ قرار است از این شخص مبلغ حدود یک میلیون و ۶۰۰هزار تومان هم در هر ماه مالیات گرفته شود. اگر فرض کنیم خطفقر خوشبینانه حدود ۲۵ میلیون تومان باشد، در اینصورت در واقع دولت با اینکار خود عملاً دارد از فقر، مالیات دریافت میکند» (دنیای اقتصاد۲۷آذر۱۴۰۲).
این در حالی است که بهگفته مدیرکل دفتر حسابرسی سازمان امور مالیاتی: «از ابتدای امسال تا پایان آذر ماه ۵۰۲هزار میلیارد تومان مالیات وصول شده که تا پایان سال طبق قانون بودجه باید به ۷۴۸ هزار میلیارد تومان برسد» (مهر۲۹آذر۱۴۰۲).
اما خامنهای اجازه نداد که ایادیاش سهمی در این رابطه به گردن بگیرند. راغفر، اقتصاددان میگوید، دولت حاضر به افزایش مالیات شرکتهای خصولتی نیست: «دولت و مجلس حاضر نیستند از این مجموعهها مالیات بگیرند یا مالیات این بخش را افزایش دهند با این بهانه که افزایش مالیات برای این گروهها منجر به افزایش قیمت محصولات آنها خواهد شد و از گردونه رقابت خارج میشوند» (ایلنا۱۳آذر۱۴۰۲).
وی تأکید میکند در این شرایط اقتصادی افزایش مالیات، در جایی که میزان افزایش دستمزد کمتر از نرخ تورم است، موجب بدتر شدن وضعیت معیشت مردم خواهد شد و وضعیت کنونی را بحرانیتر میکند.
نارضایتی طلافروشان
دولت رئیسی آنقدر دامنه باجگیری را گشاد گرفته است که حالا به سراغ صنف طلافروشان رفته است تا شاید آنها را تلکه کند اما آنان هم دستش را خوانده و درب مغازههایشان را بسته و اعتصاب کردهاند.
«پس از انتشار خبر وضع مالیات بر سود معاملات طلا برای طلافروشان بسیاری از این معاملهگران نارضایتی خود را با امتناع از خریدوفروش ابراز کردند. این معاملهگران معتقدند که افزایش ریالی داراییهای آنها که بهواسطه تورم صورت گرفته، سود نیست و نباید مشمول مالیات شود» (دنیای اقتصاد۷ دی۱۴۰۲).
***
از روزی که خمینی دزد بزرگ آمد و تا امروز این میهن یک روز خوش به خود ندیده است. باج و مالیات گرفتن برای فربهسازی آخوندهای دین فروش، ناگزیر خشم تودهها را برمیانگیزاند و کاخ جورشان را بر سرشان خراب میکند. آن روز وعده داده شده دیر نیست.
پانوشت:
(۱) وارثان آن غاصب حق ملت ایران در اینباره نوشتهاند:
«مصطفی از (والدش) خمینی نقل قول میکند که ایشان فرموده است، برای تشکیل حکومت اسلامی و حفظ آن، درآمدی همچون خمس کافی است...، ممکن است بر تحلیل فوق ایراد شود که امروزه در جمهوری اسلامی، در عین اینکه زکات و خمس متداول و رایج است کشور با مالیات اداره میشود، در جواب باید اذعان کرد که اخذ وجوه شرعی بهطور صحیح و کامل در ایران اجرا نمیشود... (!) لهذا خمس در این نظام کارآیی ندارد و باید به نظام مالیاتی همچون کشورهای دیگر روی آورند... (!) این موضوع از دورانی که امام راحل رهبریت نظام را به عهده داشتند به دست میآید، با اینکه ایشان معتقد بود خمس، بودجه دولتی و حکومتی است اما راجع به اخذ مالیات سکوت کرد و روال آن روز دولت را نوعی تقریر و امضا نمود و بر گرفتن مالیات خرده نگرفت، ... همانطور که وجوه شرعی دارای دلیل شرعی است، مالیات هم میتواند دلیل شرعی داشته باشد (!)، ولو اینکه از نظر مرتبه در مرحله دوم باشد». (پرتال خمینی: کتاب مالیات اسلامی۱۳۷۷)