بیش از یک ماه است شاهد هیاهوی حذف یا ابقای ارز ۴۲۰۰تومانی، یا همان ارز «جهانگیری» در رژیم هستیم. عدهیی میگویند ارز ۴۲۰۰تومانی جز فساد و رانت ثمرهٔ دیگری نداشته، پس باید حذف شود؛ عدهیی میگویند اگر ارز ۴۲۰۰تومانی حذف شود، تورم سه رقمی میشود و قیمتها دیگر سر به فلک میکشد. یکی یکباره دلسوز مردم میشود که اصلاً «مردم مزهٔ ارز ۴۲۰۰تومانی را نچشیدند»، پس کنار گذاشته شود؛ یکی میگوید اگر حذف شود «پول بیشتری از جیب مردم برداشته میشود»، پس باید بماند!
امروز هم مجلس ارتجاع دو فوریت لایحه حذف ارز ۴۲۰۰ تصویب نکرد و و حتی به یک فوریت آن هم رأی نداد و این لایحه بهصورت عادی اعلام وصول شد.
اما چرا از مدتی پیش، یکباره این بحث روی میز آمد؟ چرا طی ۳سال گذشته، با اینکه در جریان جنگ گرگهای نظام بر سر سهم بیشتر غارت، پیاپی خبر دزدیهای نجومی و گم شدن پولهای میلیاردی، ناشی از ارز ۴۲۰۰تومانی منتشر میشد، اما بحث حذف آن مطرح نبود، ولی اکنون تب حذف یا ابقای آن در نظام بالا گرفته است؟
باید پرده را کمی کنار زد؛ وضعیت فروپاشی اقتصادی و دست و پا زدن نظام آخوندی در باتلاق ورشکستگی و خالی بودن خزانه را دید؛ و به بدهی دستکم ۳۰۷هزار میلیارد تومانی دولت رئیسی (پیشبینی مرکز پژوهشهای مجلس ارتجاع) توجه داشت.
همچنین باید تجربهٔ گران کردن بنزین در آبان۹۸ را در نظر آورد. آن موقع هم برای کاهش شوک ناشی از این خبر و کاهش خطر واکنش اجتماعی، از مدتها پیش هیاهوی گران کردن و گران نکردن بنزین را آغاز کردند و در نهایت در آبان۹۸ ۳برابر شدن قیمت بنزین را اعلام کردند.
اکنون هم همین بازی را با ارز ۴۲۰۰تومانی بهجریان انداختهاند. البته در اینکه مافیای حکومتی با این ارز، میلیاردها دلار را دزدید، شکی نیست؛ در این هم شکی نیست که با حذف این ارز، جهش سرسامآور قیمتها، بیشازپیش دمار از روزگار مردم درمیآورد؛ اما رژیم و دولت رئیسی جلاد میخواهند در ادامهٔ دست کردن در جیب و سفرهٔ مردم-که خامنهای از آن با عنوان «اقتصاد مقاومتی» نام میبرد- این بار با حذف ارز ۴۲۰۰تومانی کسری بودجهٔ خود را جبران کرده و برای برنامهٔ اتمی، موشکی و تروریستی، باز هم از جیب مردم هزینه کنند. اما مشکل جدی آنها هراس از واکنش جامعه است که بهقول کارشناسان رژیم از آستانهٔ تحمل خود عبور کرده، بهویژه که تجربهٔ آن را در آبان۹۸ دارند که با گران کردن بنزین، در کمتر از ۴۸ساعت، طوفان خشم مردم لرزهٔ سرنگونی را بر سراسر پیکرهٔ نظام افکند.
از این رو باید پرسید آیا بخشی از هیاهو بر سر حذف ارز چهار هزار و دویستی و آوردن و بردن لایحهٔ کذایی و بیان اینکه این ارز تا پایان امسال برای نان و دارو پرداخت میشود و امثالهم، برای زمینهسازی و آمادگی روانی جامعه و گرفتن ضرب و شوک ناشی از حذف آن نیست؟
اما تجربه گران کردن بنزین، آن هم پس از مدتها زمینهسازی، نشان میدهد خشم و نارضایتی در حدیست که این تمهیدات بیفایده است و رژیم راه گریزی از انفجار خشموکین مردم ندارد.